خبرآنلاین - رسول سلیمی: تابستان ۱۴۰۴، دریای کارائیب شاهد تحرکات بیسابقه نیروی دریایی آمریکا است. هشت ناوشکن، یک زیردریایی هستهای، و ۴,۵۰۰ نیروی نظامی به بهانه مبارزه با قاچاق مواد مخدر در نزدیکی سواحل ونزوئلا مستقر شدهاند.
نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا و همپیمان نزدیک ایران، این اقدام را «تهدید جنایتکارانه» علیه حاکمیت ملی کشورش خوانده و آمادهباش نظامی اعلام کرده است.
در تهران، وزارت امور خارجه، این تحرکات را محکوم کرده و آن را نقض منشور سازمان ملل دانسته است. اما آیا این استقرار نظامی مقدمهای برای محاصره نفتی و سرنگونی رژیم مادورو است، یا صرفاً نمایشی برای فشار سیاسی؟
در کاراکاس، پایتخت ونزوئلا، تابستان ۱۴۰۴ با گرمای طاقتفرسا و اضطرابی سنگین همراه است. نیکلاس مادورو، در کاخ میرافلورس، با ژنرالهای نظامی و شبهنظامیان وفادار خود جلسهای اضطراری تشکیل داده است. اخبار از دریای کارائیب نگرانکننده است: هشت ناوشکن آمریکایی، مجهز به ۱,۲۰۰ موشک کروز تاماهاک، همراه با زیردریایی هستهای و ۴,۵۰۰ تفنگدار دریایی، در نزدیکی سواحل ونزوئلا مستقر شدهاند. مادورو، این تحرکات را «محاصرهای خصمانه» علیه «زمین مقدس ونزوئلا» توصیف میکند و از ۴.۵ میلیون شبهنظامی آماده دفاع سخن میگوید.
هدفگذاری آمریکا با تأکید بر محاصره نفتی و سرنگونی رژیم مادورو
استقرار نظامی آمریکا در نزدیکی ونزوئلا، که بهطور رسمی بهعنوان عملیات ضد قاچاق مواد مخدر معرفی شده، اهداف چندلایهای را دنبال میکند. تحلیلهای اخیر اندیشکدههای آمریکایی، مانند چتم هاوس و نشنال اینترست، نشان میدهند که این تحرکات بخشی از استراتژی گستردهتر واشنگتن برای محدود کردن نفوذ ایران، چین، و روسیه در نیمکره غربی و تضعیف رژیم مادورو، بهعنوان یک بازیگر کلیدی در محور مقاومت، است. در ادامه، اهداف آمریکا با تمرکز بر محاصره نفتی و تلاش برای سرنگونی رژیم مادورو تحلیل میشود.
۱. محاصره نفتی و کنترل منابع استراتژیک:
ونزوئلا، با داشتن بزرگترین ذخایر نفتی جهان (حدود ۳۰۰ میلیارد بشکه)، نقشی محوری در بازار انرژی دارد. به گزارش بانک جهانی، برابر آمارهای سال ۲۰۲۳، ونزوئلا با وجود تحریمهای سنگین، روزانه حدود ۸۰۰,۰۰۰ بشکه نفت صادر میکند، که بخش عمده آن به چین و تا حدی به ایران و هند ارسال میشود. چه آنکه مادورو، با همکاری ایران، از طریق ناوگان سایه (Shadow Fleet) تحریمها را دور زده و درآمد نفتی را حفظ کرده است. برابر آمارهای سال ۲۰۲۵، ایران و ونزوئلا از طریق مبادلات نفتی و پالایشگاهی، همکاریهای استراتژیک خود را تقویت کردهاند، که این امر واشنگتن را نگران کرده است.
تحلیل ایوان الیس، استاد کالج جنگ ارتش آمریکا، در فایننشال تایمز نشان میدهد که استقرار نظامی آمریکا در کارائیب میتواند با هدف محاصره نفتی و جلوگیری از صادرات نفت ونزوئلا باشد. این محاصره، با بازرسی محمولههای نفتی و فشار بر خریداران (مانند چین و هند)، میتواند درآمدهای ارزی ونزوئلا را کاهش دهد. به گزارش نشنال اینترست، برابر تحلیلهای سال ۲۰۲۵، آمریکا با اعزام ناوشکنهای مجهز به موشکهای کروز، توانایی هدف قرار دادن تأسیسات نفتی ونزوئلا را دارد، اما این اقدام بهعنوان یک گزینه محدود و نه حمله تمامعیار مطرح است. هدف اصلی، تضعیف اقتصاد مادورو و قطع حمایت ایران از این رژیم است، که به گزارش فرارو، بهعنوان «پایگاه دشمنان آمریکا» در کارائیب تلقی میشود.
۲. فشار برای سرنگونی رژیم مادورو:
از سوی دیگر، آمریکا از زمان مرگ هوگو چاوز (۲۰۱۳) سیاستهای متعددی از جمله تحریمهای اقتصادی، به رسمیت شناختن خوان گوایدو بهعنوان رئیسجمهور موقت (۲۰۱۹)، و تعیین جایزه ۵۰ میلیون دلاری برای دستگیری مادورو برای سرنگونی رژیم او به کار گرفته است. این تلاشها تاکنون ناکام ماندهاند، اما استقرار نظامی اخیر نشاندهنده تشدید فشار است. ماریا ماچادو، رهبر اپوزیسیون ونزوئلا، در اظهاراتی، گفته است: «روزهای مادورو به شماره افتاده است.» مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، نیز مادورو را «رهبر یک کارتل مواد مخدر» خوانده و خواستار برکناری او شده است.
تحلیل کریستوفر ساباتینی از چتم هاوس (مؤسسه سلطنتی روابط بینالمللی) نشان میدهد که هدف آمریکا سرنگونی مستقیم مادورو از طریق مداخله نظامی نیست، بلکه ایجاد فشار روانی و سیاسی برای تضعیف رژیم و تقویت اپوزیسیون است. به همین دلیل، اعزام ۴,۵۰۰ نیروی نظامی و ناوشکنهای مجهز به موشکهای تاماهاک، مشابه عملیاتهای آمریکا در پاناما (۱۹۸۹) و هائیتی (۱۹۹۴)، میتواند برای بازداشت مادورو یا تضعیف رژیم طراحی شده باشد. با این حال، ساباتینی تأکید میکند که این تعداد نیرو برای حمله تمامعیار به کشوری با جغرافیای پیچیده ونزوئلا کافی نیست.
۳.مقابله با نفوذ ایران، چین، و روسیه:
ونزوئلا همچنین بهعنوان همپیمان ایران در محور مقاومت و شریک استراتژیک چین و روسیه، برای آمریکا یک تهدید ژئوپلیتیکی محسوب میشود. الیوت آبرامز، مقام سابق دولت ترامپ، اظهار کرده که معافیتهای تحریمی برای شرکتهای نفتی مانند شورون با هدف تسهیل تغییر رژیم در ونزوئلا اعطا شدهاند. ایران، با تأمین بنزین و قطعات پالایشگاهی برای ونزوئلا، نقش کلیدی در حفظ رژیم مادورو داشته است.
برابر آمارهای سال ۲۰۲۵، همکاریهای نفتی ایران و ونزوئلا به حفظ ثبات اقتصادی کاراکاس کمک کرده است. استقرار نظامی آمریکا میتواند با هدف قطع این همکاریها و کاهش نفوذ ایران در نیمکره غربی باشد. تحلیل گابریل پاستور از مرکز مطالعات واقعیت اقتصادی و اجتماعی (CERES) نشان میدهد که موضع چین در قبال این تحرکات بیشتر «بیانیه سیاسی» است تا حمایت عملی. این امر نشاندهنده محدودیتهای حمایت چین و روسیه از ونزوئلا در برابر فشارهای نظامی آمریکا است.
چرا آمریکا به ونزوئلا حمله نخواهد کرد؟
با وجود نمایش قدرت نظامی، دلایل متعددی نشان میدهند که آمریکا به حمله نظامی مستقیم به ونزوئلا متوسل نخواهد شد:
۱. هزینههای بالای نظامی و سیاسی:
از یک منظر، پس از جنگهای پرهزینه عراق و افغانستان، واشنگتن تمایلی به ورود به جنگی دیگر برای تغییر رژیم ندارد. کریستوفر ساباتینی در چتم هاوس میگوید: «هیچکس با عقل سالم فکر نمیکند که با ۴,۵۰۰ نیرو بتوان به کشوری با کوهها، جنگلها، و شهرهای متعدد یورش برد.» این تعداد نیرو برای عملیات محدود (مانند بازداشت مادورو) کافی است، اما برای اشغال یا تغییر رژیم ناکافی است.
از منظر حقوقی نیز، حمله نظامی بدون تأیید شورای امنیت نقض ماده ۲ منشور سازمان ملل است که استفاده از زور علیه حاکمیت ملی کشورها را ممنوع میکند. ساموئل مونکادا، سفیر ونزوئلا در سازمان ملل، این تحرکات را «نقض حاکمیت» و «اقدام جنبشی» برای مداخله نظامی خوانده است. همچنین، اعلامیه CELAC (۲۰۱۴) کارائیب را «منطقه صلح» اعلام کرده، و حمله نظامی میتواند اجماع منطقهای علیه آمریکا را بهویژه با حمایت کلمبیا از ونزوئلا تقویت کند.
۲. مقاومت داخلی و منطقهای ونزوئلا:
در همین راستا مادورو با بسیج ۴.۵ میلیون شبهنظامی و برگزاری رزمایش «عملیات ویژه انقلابی» نشان داده که آماده مقاومت است. این رزمایش شامل حملات شبیهسازیشده و آموزشهای نظامی گسترده بوده است. همچنین، حمایت کلمبیا با استقرار ۲,۵۰۰ نیروی نظامی در مرز مشترک، به گفته گوستاوو پترو، رئیسجمهور کلمبیا، میتواند هرگونه حمله را پیچیدهتر کند. این مقاومت، هزینههای نظامی و سیاسی حمله را برای آمریکا افزایش میدهد.
۳. منافع اقتصادی شرکتهای نفتی آمریکایی:
این در حالی است که لابی شرکتهای نفتی مانند شورون، که از معافیتهای تحریمی برای استخراج نفت در ونزوئلا بهره میبرند، با مداخله نظامی مستقیم مخالف است. این شرکتها از ثبات نسبی برای ادامه فعالیتهای نفتی سود میبرند. تحلیل الیوت آبرامز نشان میدهد که معافیتهای تحریمی بخشی از استراتژی برای تغییر رژیم از طریق فشار اقتصادی و نه مداخله نظامی است.
۴. شکاف در کابینه ترامپ و تجربه شکست ۲۰۱۹:
شکاف میان مقامات کابینه ترامپ، مانند مارکو روبیو (حامی فشار حداکثری) و ریچارد گرنل (حامی مذاکره با کاراکاس)، مانع از اجماع برای حمله نظامی میشود. تجربه ناکامی در به رسمیت شناختن خوان گوایدو (۲۰۱۹) نیز نشان داد که تغییر رژیم از طریق مداخله مستقیم دشوار است. توماس شانون، دیپلمات کهنهکار آمریکایی، در گاردین تأکید کرده که ترامپ پس از شکست ۲۰۱۹، رویکرد متفاوتی (مانند مذاکرات نفتی) را در پیش گرفته است.
۵. محدودیتهای ژئوپلیتیکی و حمایت چین و روسیه:
در همین راستا چین و روسیه، بهعنوان حامیان ونزوئلا، با اسنپبک علیه ایران و تحرکات نظامی علیه ونزوئلا مخالفاند. اگرچه حمایت چین بیشتر سیاسی است، اما خرید نفت ونزوئلا توسط چین (به گزارش بانک جهانی، حدود ۵۰۰,۰۰۰ بشکه در روز) و حمایت نظامی احتمالی روسیه میتواند آمریکا را از حمله مستقیم بازدارد.
در مجموع از منظر حقوق بینالملل، استقرار نظامی آمریکا بدون اقدام تهاجمی مستقیم، نقض فوری منشور سازمان ملل نیست، اما تهدید به استفاده از زور (مانند اظهارات کرولاین لویت، سخنگوی کاخ سفید) میتواند نقض ماده ۲ تلقی شود. وزارت امور خارجه ایران این تحرکات را محکوم کرده و آن را نقض حاکمیت ونزوئلا دانسته است. ونزوئلا میتواند با استناد به ماده ۵۱ منشور سازمان ملل (حق دفاع مشروع) به شورای امنیت شکایت کند، اما وتوی آمریکا احتمال اقدام شورای امنیت را کاهش میدهد.
از این رو استقرار نظامی آمریکا در نزدیکی ونزوئلا با هدف محاصره نفتی، تضعیف رژیم مادورو، و قطع همکاریهای استراتژیک ونزوئلا با ایران، چین، و روسیه طراحی شده است. تحلیلهای اندیشکدههای آمریکایی نشان میدهند که این تحرکات بیشتر نمایشی برای فشار سیاسی و اقتصادی است تا مقدمه حمله نظامی. دلایل متعددی، از جمله هزینههای بالای نظامی، مقاومت داخلی و منطقهای ونزوئلا، منافع شرکتهای نفتی آمریکایی، شکاف در کابینه ترامپ، و حمایت چین و روسیه، حمله مستقیم را بعید میکنند.
۲۱۳/۴۲