در قضیه اخیر همایون شجریان دیدیم که شهردار تهران گفت ورزشگاه آزادی مناسبتر است از میدان آزادی. دلیل آن هم این است که فضای رسمی را میتوانند یا میخواهند کنترل کنند ولی خیابان را نه. جدا کنترل که می تواند توجیه امنیتی و ترافیکی داشته باشد خیابان را از آن همه نمیدانند.
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- نادره رضایی معاون هنری وزارت فرهنگ، جان کلام و اصل سخن را دربارۀ کنسرت لغو شدۀ همایون شجریان در میدان آزادی گفته است: خیابان و فضای عمومی از آنِ همۀ مردم است.
بارها نوشتهایم اساس دعوای اقتدارگرایان و تمامیت خواهان با جامعۀ مدنی بر سر خیابان به مثابۀ عرصۀ عمومی است. در واقع ما سه فضا داریم: فضای خصوصی یا همان اختصاصی که همان خانه است و چهار دیواری اختیاری. هر چند که منتهای آرزوی اقتدارگرایان و تمامیت خواهان این است که خانه ها را هم کنترل کنند (گر بر سر خاشاک یکی پشّه بجنبد/ جنبیدن آن پشّه عیان در نظرماست) و عطاءالله مهاجرانی در رُمان "بهشت خاکستری" جامعهای را ترسیم کرده با خانههای شیشهای که هر اتفاقی در خانه در مرئا و منظر دیگران و حاکمان است ولی هنوز این اتفاق در دنیا رخ نداده و به عکس دیوارها از ترس عسس و دزد بالاتر رفته است.
فضای دوم فضای رسمی است و همان ادارات و مکانهای آموزشی. بر سر این هم اختلاف است و برخی اصرار دارند خودرو هم فضای عمومی است چه رسد به دفتر یک شرکت خصوصی.
جدال اصلی اما بر سر خیابان است و مخالفان حجاب اجباری میگفتند قانون دهه 60 ناظر بر فضای رسمی بود نه فضاهای عمومی کما این که رهبر فقید انقلاب در نطق مشهور خود از وضعیت حجاب در ادارات و سواحل انتقاد کرده بود نه خیابانها. دربارۀ ادارات با این منطق که کارگزار دولت اسلامیاند و دربارۀ سواحل هم دلیل آن روشن است.
در قضیه اخیر همایون شجریان هم دیدیم شهردار تهران گفت ورزشگاه آزادی مناسبتر است از میدان آزادی. دلیل آن هم این است که فضای رسمی را میتوانند یا میخواهند کنترل کنند ولی خیابان را نه. جدای کنترل که میتواند توجیه امنیتی و ترافیکی داشته باشد خیابان را از آن همه نمیدانند.
تصور تعلق نداشتن خیابان به همگان تنها متعلق به کاربهدستان نیست. هفته پیش که داخل خودرو در انتظار مقابل پارکینگی در خیابان میرداماد ایستاده بودم خانم میانسال ساکن خانه مقابل اعتراض کرد و وقتی گفتم: من داخل خودرو هستم و مانع رفتوآمد خودرو شما نیستم گفت: من اصلا ماشین ندارم ولی شما نباید مقابل پارکینگ ما توقف کنید. توضیح دادم: نباید ایجاد مزاحمت و بر سر رفت وآمد شما ایجاد ممانعت کنم وگرنه مکان ممنوع برای توقف تنها با تابلو راهنمایی و رانندگی مشخص میشود. گفت: پل یعنی تابلو. گفتم اگر خودرو را ترک کنم و نتوانید وارد و خارج شوید و در طول توقف مزاحمت و ممانعت باشد حق با شماست. خوشبختانه در این فاصله همراه من آمد و بحث بالاتر نگرفت و به آن خانم میانسال هم گفتم: پایتان درد میکند من تا میدان محسنی (مادر) میروم!
تلقی او هم در واقع این بود که بخشی از خیابان به آنان تعلق دارد. خیابان اما از آن همه است و تنها نباید ایجاد مزاحمت و ممانعت کرد. کما اینکه با دستفروشان به اتهام سد معبر برخورد میشود (البته نباید از جنس کتککاری وحشیانه قزوین باشد). سد معبر هم یعنی عبور و مرور را مختل کند.
براندازان خارجنشین هوادار جامعۀ دو قطبیاند و دوست ندارند تصویر شادی و آرامش و صلح از داخل مخابره شود. درد و دغدغۀ داخلیهای مخالف اما اتفاقاً شادی نیست. خیابان است. آنها میخواهند بگویند خیابان از آنِ ماست. در حالی که همانگونه که خانم نادره رضایی گفته خیابان از آن همه است.
چه انتخاب خوبی کرد دکتر صالحی وزیر آرام فرهنگ و طی یک سال گذشته به رغم انتقاد اولیه برخی مخالفان نادره ذرضایی که انتظارات فراتری از او در جایگاه معاونت هنری داشتند نشان داده در حد مقدورات گزینه مناسبی بوده اگر چه انتظارات حداکثری را برآورده نکند اما همین که با مدعیان تصاحب خیابان همآوایی نکرده شایان تحسین است.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.