فرصت طلایی فعال شدن مکانیسم ماشه برای چین به روایت تاجیک/ تبعات بازگشت ۶ قطعنامه برای ایران

اقتصادنیوز یکشنبه 16 شهریور 1404 - 05:16
اقتصادنیوز: نصرالله تاجیک گفت: مخاطرات فعال شدن مکانیسم ماشه کاملاً درک می‌شود و ایران علاقه‌مند به تفاهم است. اما اینکه آمریکا فکر کند می‌تواند امتیاز زیادی از ایران بگیرد، جای شک دارد.

به گزارش اقتصادنیوز، نصرت‌الله تاجیک، سفیر پیشین ایران در اردن، در گفت و گویی با اقتصادنیوز، به بیان نکاتی درباره فعال شدن مکانیسم ماشه و تاثیرات آن بر مذاکرات ایران و آژانس پرداخت. در ادامه بخشی از این گفت و گو را می خوانید؛

فعال شدن مکانیسم ماشه چه تأثیری بر مذاکرات جاری و مذاکرات آینده ایران با آژانس و دیگر طرف‌ها خواهد داشت؟

اعمال مکانیسم ماشه می‌تواند روند دیپلماتیک را عملاً مین‌گذاری کند و به‌طور جدی تخریب کند. پیشنهاد من، همان‌طور که گفتم، پیدا کردن کم‌ضررترین راه برای هر دو طرف و رسیدن به مصالحه است. دغدغه‌های ایران باید مورد توجه قرار گیرد و در مقابل، ایران نیز دغدغه‌های طرف مقابل را در نظر بگیرد تا تفاهمی شکل گیرد و دیپلماسی بار دیگر فرصت پیدا کند فرمان مذاکرات را به دست بگیرد.

ایران باید تا حدی ابتکار عمل داشته باشد و صرفاً بر یک جنبه یا یک رویکرد خاص متکی نماند. با خلاقیت و ارائه پیشنهادات جدید باید تلاش شود مذاکرات به نتیجه برسد و از وضعیت فعلی خارج شود. طبیعتاً اگر این روند به نتیجه نرسد و مکانیسم ماشه فعال شود، مسیر دیپلماتیک نیز مسدود خواهد شد.

بنابراین، به نفع دو طرف و همچنین صلح و امنیت جهانی است که در این یک ماه به یک مصالحه برد-برد برسیم؛ چه موقت و چه دائم. اگر توافقی موقت انجام شود، ممکن است در ادامه الگوها و ایده‌های دیگری نیز مطرح شوند که بتوانند به پیشبرد روند کمک کنند.

برگشت تحریم‌ها به این معناست که فقط آمریکا نیست که می‌تواند به ایران فشار بیاورد

تبعات حقوقی مکانیسم ماشه چه خواهد بود؟

اگر مکانیسم فعال شود، طبیعتاً با بازگشت شش قطعنامه، تبعات سنگینی برای ایران به دنبال خواهد داشت. گرچه برخی استدلال می‌کنند که اکنون هم آمریکا تحریم‌هایی بسیار سخت‌تر از تحریم‌های شورای امنیت را اعمال و بر ایران تحمیل کرده است، اما واقعیت این است که نباید صرفاً به بعد اقتصادی یا هسته‌ای ماجرا توجه کنیم. یکی از ابعاد مهم، امنیتی شدن دوباره چهره ایران است. 

قرار گرفتن ذیل تحریم‌های بین‌المللی به این معناست که دیگر تنها آمریکا نیست که می‌تواند به ایران فشار بیاورد؛ بلکه همه کشورها ناچار به رعایت این تحریم‌ها خواهند بود. این وضعیت نه تنها اقتصاد بلکه زیست طبیعی، سیاسی و اجتماعی ایرانیان را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. از این رو، باید به اهمیت این موضوع توجه ویژه داشته باشیم و منابع و توان خود را بسیج کنیم تا از وقوع چنین شرایطی جلوگیری شود.

در این مدت، اولویت مذاکره با اروپاست یا آمریکا؟ 

همان‌طور که عرض کردم، مخاطرات فعال شدن مکانیسم ماشه کاملاً درک می‌شود و ایران علاقه‌مند به تفاهم است. اما اینکه آمریکا فکر کند می‌تواند امتیاز زیادی از ایران بگیرد، جای شک دارد. یعنی ایران برای جلوگیری از اسیبهای بیشتر به اقتصادش علاقه‌مند به تفاهم است، اما بعید است برای این کار امتیاز بسیار زیادی بدهد. 

اما ایران و غرب در زمینه اعمال مکانیسم ماشه خود را در یک وضعیت پارادوکسیکال مضاعف یا حالت متناقض دو گانه قرار داده اند؛ از طرفی واقعیت این است که ما خود را در وضعیتی متناقض قرار داده‌ایم. از یک طرف، اروپایی‌ها به صراحت گفته‌اند که این مسائل باید با آمریکا حل شود. از طرف دیگر، پیش از جنگ ۱۲ روزه و حمله آمریکا به سایت‌های هسته‌ای قانونی ما، ما علاقه چندانی به مذاکره رودررو نداشتیم.

اروپا می‌گوید با آمریکا مشکل خود را حل کنید، اما ما هم به دلایلی مذاکره مستقیم را دنبال نمی‌کنیم. این شرایط، ما را در موضعی متناقض قرار داده است؛ با این حال، عنصر اصلی تعیین‌کننده، آمریکا است و بنابراین سرمایه‌گذاری صرف روی اروپا چندان معقول نیست. 

فعال شدن مکانیسم ماشه فرصتی طلایی برای چین فراهم می‌کند

اما، اروپا نیز اهمیت دارد؛ اگرچه بخشی از سیاست‌های آمریکا را دنبال می‌کند، قدرت تخریبی زیادی دارد و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. تجربه برجام نشان می‌دهد که حتی پس از خروج ترامپ از توافق، ایران با اروپا و آژانس همکاری خوبی داشت و نتایج مثبتی به دست آمد. بنابراین، حفظ روابط فعال با اروپا ضروری است، اما همزمان ایران باید با آمریکا نیز یک دیالوگ فعال داشته باشد تا در مذاکرات آینده موقعیت بهتری داشته باشد.

از سوی دیگر غرب نیز خود را در یک وضعیت متناقض قرار داده است! در حالی‌ که آمریکا چین را خطر امنیت ملی خود تلقی میکند، با با بازگشت تحریم‌های ایران به واسطه فعالسازی مکانیسم ماشه ، این موضوع می‌تواند به فرصتی طلایی برای چین تبدیل شود.

کشورهای دیگر یا به‌دلیل ریسک‌های اقتصادی و سیاسی، یا به علت نگرانی از تبعات تحریم‌های آمریکا، همچون گذشته تمایلی به خرید رسمی نفت ایران نخواهند داشت و این امر فروش نفت ایران را عمدتاً به صورت غیررسمی و با تخفیف‌های قابل توجه محدود به مشتری‌های خاص و از جمله پالایشگاه‌های کوچک چین می‌کند.

چینی‌ها از این شرایط برای دستیابی به نفت ارزان‌تر بهره خواهند برد. و با انرژی ارزان به روند توسعه خود شتاب بیشتری می‌دهند! در واقع، فشارهای مشترک آمریکا و اروپا در جهت فعال‌سازی ماشه، در نهایت به ضرر خودشان تمام خواهد شد! چراکه این سیاست‌ها به تسریع روند توسعه اقتصادی چین، افزایش تولید داخلی و تقویت صادرات آن کشور کمک می‌کند.

به بیان دیگر، ایران ناچارا بیکار نخواهد نشست و برای تامین حداقل‌های نیازهای خویش ، نفت خود را با تخفیف‌های بیشتر و از راه‌های پیچیده‌تر به چین بفروشد و این امر در نهایت به نفع اقتصاد پکن خواهد بود. متأسفانه وضعیت کنونی روابط ایران با غرب بر پایه منطقی غیرمنصفانه است که بیشتر بر زور و امتیازگیری استوار است و تبعات این سیاست‌ها به‌درستی از سوی غرب و تبعات دراز مدت آن برای رابطه ایران و غرب مورد توجه قرار نمی‌گیرد. در حالی‌که راههای کم هزینه‌تری برای مصالحه با انعطاف دو طرف و اعتماد به دیپلماسی و مذاکره در دسترس هست. 

 

منبع خبر "اقتصادنیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.