به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، به نقل از مدیریت امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت، مذاکرهکنندگان و فعالان اقلیمی، نوامبر امسال در شرایطی برای برگزاری سیامین جلسه سازمان ملل متحد در مورد مسائل اقلیمی در بلم برزیل گرد هم میآیند که پیشبینی میشود فضای نشست امسال پر از نمادگرایی باشد. «کاپ ۳۰» با دهمین سالگرد توافق پاریس و بیستوهشتمین سالگرد پروتکل کیوتو همزمان است و میتواند نقطه عطفی برای سنجش توان دیپلماسی اقلیمی چندجانبه باشد.
این در حالی است که آمادهسازیها برای برگزاری این اجلاس تاکنون با تأخیر، اختلافنظر و فشار لابیهای سوخت فسیلی روبهرو بوده است. کانون اصلی کاپ ۳۰، سازوکار «ضامن» توافق پاریس است که بر اساس آن کشورها باید هر پنج سال برنامههای جدید و بلندپروازانهتری برای کاهش انتشار (NDC) ارائه کنند. این دور از برنامهها که «NDCs ۳.۰» نام دارد، باید اهداف سال ۲۰۳۵ را دربرگیرد.
با این حال روند تعیین اهداف از سوی کشورها بسیار کند پیش میرود؛ تاکنون تنها ۲۸ کشور - که حدود ۱۰ درصد انتشار جهانی را پوشش میدهند - تعهدات تازه خود را ارائه دادهاند. هرچند مهلت فوریه به سپتامبر تمدید شد و قرار است ۲۵ سپتامبر، برزیل و دبیرکل سازمان ملل نشستی برگزار کنند تا پیش از انتشار گزارش ترکیبی اکتبر، کشورهای عقبمانده را به ارائه اسناد تعهدات ملی (NDC) جدید ترغیب کنند. این گزارش مشخص میکند آیا کاپ ۳۰ به سمت افزایش تعهدات میرود یا از اهداف توافق پاریس دور میشود.
شکاف خطرناک میان اهداف و واقعیت انتشار
بر اساس گزارش شکاف انتشار ۲۰۲۴ سازمان ملل، رسیدن به هدف ۱.۵ درجه سانتیگراد مستلزم کاهش ۴۲ درصدی انتشار تا ۲۰۳۰ و ۵۷ درصدی تا ۲۰۳۵ (نسبت به سال ۲۰۱۹) است. با این حال انتشار جهانی در ۲۰۲۳ به رکورد ۵۷.۱ گیگاتن رسید و جهان را در مسیر گرمایش ۲.۶ درجه قرار داد.
با این اوصاف برای محقق شدن اهداف اقلیمی، برنامههای ارائهشده از سوی کشورها باید نه فقط بلندپروازانهتر، بلکه همراه با برنامههای اجرایی، مسیرهای بخشی، نیازهای مالی و سیاستهای حمایتی باشند، در غیر این صورت این اهداف تنها روی کاغذ باقی میمانند.
کاپ ۲۸ دوبی بهخاطر اجماع بر سر «گذار از سوختهای فسیلی» در ذهنها ماندگار شد، اما تجربه سالهای اخیر نشان داد این توافق شکننده است. تولیدکنندگان نفت تلاش کردند آن را تضعیف کنند و متن ارائهشده در کاپ ۲۹ بهدلیل ضعف متوقف شد، اما برزیل وعده داده بنبست را بشکند. با این حال بدون تعهدات واقعی در اسناد ملی یا مشخص شدن سازوکارهای مالی، هر اشارهای به «گذار» فقط نمادین خواهد بود.
تأمین مالی، گره اصلی پیشبرد برنامههای اقلیمی
موضوع مالی یکی از محورهای اصلی کاپ ۳۰ است. کشورهای در حال توسعه برای اجرای برنامههای خود، تا سال ۲۰۳۵ سالانه به ۱.۳ تریلیون دلار احتیاج دارند، این در حالی است که در کاپ ۲۹ فقط روی ۳۰۰ میلیارد دلار از این مقدار توافق شد. این شکاف مالی در عدالت اقلیمی ریشه دارد. کشورهای جنوب جهانی میگویند بدون منابع مالی، اهدافشان بیمعناست. در مقابل، کشورهای توسعهیافته با چالشهای سیاسی و مالی برای تأمین این مبالغ روبهرو هستند.
کاپ ۳۰ با مشکلات لجستیکی هم مواجه است. ظرفیت محدود، قیمتهای بالا و کمبود اقامتگاه میتواند حضور گروههای کوچکتر و بخش خصوصی را کاهش دهد.
آیا نشستهای کاپ هنوز هم کارایی دارند؟
این شرایط پرسش مهمی را مطرح میکند: آیا نشستهای کاپ هنوز کارآمد هستند؟ منتقدان، آنها را «سیرک سیار» میدانند که بیشتر نمایش است تا تصمیمگیری الزامآور. در مذاکرات معاهده پلاستیک هم نمونه مشابهی دیده شد؛ جایی که تولیدکنندگان نفت مانع هرگونه محدودیت تولید شدند. برخی به جای نشستهای کاپ، پیشنهاد توافقهای بخشی یا «باشگاههای اقلیمی» را مطرح کردهاند، اما این راهکار میتواند به تفرقه و بیاعتمادی دامن بزند.
برزیل تأکید دارد که کاپ ۳۰ باید «زیرساخت جهانی اعتماد» ایجاد کند، اما در دنیای امروز سطح بیاعتمادی بالاست. موفقیت این نشست فقط زمانی تضمین میشود که اسناد تعهدات ملی (NDC) قابل اجرا همراه با گامهای واقعی در حوزه تأمین مالی ارائه شوند، در غیر این صورت تردیدها نسبت به آینده روند کاپ بیشتر میشود.