خبرگزاری مهر _ گروه سلامت: باد داغ ظهر تابستان، خاک جاده را تا سقف خانههای گِلی بالا میکشد و خورشید بیملاحظه میتابد، بیخبر از مردی که روی برانکارد، میان دستان لرزان خانوادهاش نفس را با مشقت از سینه بیرون میکشد. چشمها کم رمقاند، لبها بیرنگ، و فقط صدای نالهی آرامی مانده که در هوای شرجی روستا میپیچد.
جاده باریک است و بیمار، سکته قلبی را پشت سر گذاشته. آمبولانس رسیده، اما امید در چهرهی تکنسینها معلوم نیست و با لرز دستی بی سیم را برمیدارند: «درخواست انتقال هوایی داریم. وضعیت حیاتی.»
دقایقی بعد، سکوت روستا با صدایی ناآشنا شکسته میشود و ملخهای بالگرد از فراز کوهها رد میشوند، سایهاش با لرزش بر زمین خشک میافتد، گویی فرشتهای آهنی فرود میآید و کودکها کنار دیوارها پناه گرفتهاند، پیرزنی زیر چادرش صلوات میفرستد، اما وقت اندک است، همه چیز با دقت انجام میشود. بیمار به سرعت به داخل منتقل میشود، درها بسته میشوند و پرواز آغاز میشود.
خلبان به خط مستقیم چشم دوخته، کنار او پرستار اورژانس قلب را مانیتور میکند، بیوقفه، بی کلمه. هر ثانیه مهم است، مسیر زمین تا بیمارستان، اگر با جاده بود، دو ساعت میکشید و حالا قرار است این مسیر در بیست دقیقه طی شود.
در پایتخت، بالگرد فرود میآید. تیم جراحی پیش از رسیدن، خبردار شده و تخت آماده است، اتاق عمل در انتظار.
بیمار را از آسمان به اتاق منتقل میکنند و قلبی که در آستانه توقف بود، دوباره میتپد. کسی که امیدی نداشت، حالا یک فرصت دوباره دارد؛ فرصتی که شاید اگر فقط با چرخ آمده بود، هرگز نمیرسید و اینجا آسمان، تنها راه است، جایی که در آن مرز فاصله با جان مردم، نه جاده، که سرعت پرواز است.
از همین رو با محمد قادری رئیس اورژانس هوایی استان تهران به گفتگو پرداختیم.
آقای دکتر به عنوان سوال اول درباره روند کار اورژانس هوایی توضیح دهید.
خدمات اورژانس هوایی مجموعهای از خدمات پزشکی است که وقتی افراد دچار حادثه یا ضایعه میشوند، ارائه میشود و روند انتقال بیمار از مراحل اولیه تا مرحله نهایی انتقال هوایی است که در تهران دو بالگرد و یک هواپیما داریم، البته هواپیما بیشتر در سطح استان تهران فعال است و به صورت محدود در شهرستانها هم مستقر بوده، مثل بندرعباس که قبلاً داشتیم اما به دلیل مشکلات فنی و امنیتی فعلاً خارج شده است.
در کل کشور ایران، حدود ۵۲ پارک بالگرد وجود دارد که تقریباً هر استان یک پارک بالگرد دارد. استانهای پهناور مثل فارس، هرمزگان و تهران تعداد بیشتری دارند و هواپیما فعلاً فقط در تهران مستقر است.
وقتی حادثهای اتفاق میافتد، معمولاً بیماران با آمبولانس منتقل میشوند، اما در موارد اورژانسی که انتقال سریع و بدون تکان ضروری است، مثل بیماریهای قلبی، سکتههای مغزی، یا آسیبهای شدید، بالگرد درخواست میشود.
برای مثال، امروز موردی داشتیم از اراک که بیمار قلبی با وضعیت حساس بود و انتقال زمینی حدود ۳ ساعت طول میکشید و به دلیل نازک شدن دیواره رگها، احتمال خونریزی داشت. بالگرد از اراک پرواز کرد و بیمار را در کمتر از ۹۰ دقیقه به بیمارستان قلب تهران رساند، این زمان بسیار کمتر از آمبولانس زمینی است که ممکن بود به دلیل دست اندازها، ترافیک و مسیر طولانی بیش از سه ساعت طول بکشد.
قوانین ما اجازه میدهد در ۲۵ مورد خاص درخواست بالگرد داشته باشیم که موارد اورژانسی و حیاتی هستند، مثل سکتههای قلبی و مغزی یا مواردی که منجر به معلولیت میشوند و از طرف دیگر، زمان در این موارد بسیار حیاتی است، مثلاً در سکته مغزی و قلبی، هر دقیقه اهمیت دارد و با بالگرد میتوانیم زمان رسیدن به بیمارستان را به شدت کاهش دهیم و از بروز معلولیتهای دائمی جلوگیری کنیم.
در جنگ ۱۲ روزه آیا خدمات اورژانس هوایی داشتید.
متأسفانه در جنگ ۱۲ روزه همه پروازها به دستور مقامات مربوطه کنسل شد؛ چه پروازهای مسافربری، چه اورژانسی و چه نظامی و در آن مدت هیچ وسیله هوایی پرواز نکرد و ما نتوانستیم خدمات هوایی ارائه دهیم. این محدودیتها برای امنیت و مسائل نظامی اعمال شده بود.
بیشتر مواردی که اورژانس هوایی به محل حادثه میرود چیست؟
بیشترین موارد، تصادفات جادهای هستند. معمولاً تصادفات با سرعت بالا و چند مجروح دارند که شرایط اورژانسی دارند و نیاز به انتقال سریع به مراکز درمانی تخصصی است.
اورژانس هوایی؛ نجات مصدومان در بحران با سرعت و دقت
اورژانس هوایی یکی از بخشهای مهم خدمات فوریتهای پزشکی است، اما هنوز برای بسیاری از مردم ناشناخته باقی مانده. مردم تصور میکنند خدمات آمبولانسهای زمینی بهتر یا مؤثرتر است، در حالی که شرایط خاصی وجود دارد که فقط بالگرد میتواند پاسخگو باشد.
در تهران دو بالگرد و یک هواپیما برای انتقال بیماران و مصدومان در نظر گرفته شده و هواپیما صرفاً در تهران فعال است، در کل کشور ۵۲ پارک بالگرد فعال است که تقریباً در هر استان حداقل یکی وجود دارد و استانهای بزرگ و پهناور مانند فارس، هرمزگان و تهران تعداد بیشتری دارند. قبلاً یک هواپیمای اورژانسی در بندرعباس هم مستقر بود که به دلیل مسائل فنی و شرایط خاص، دیگر فعال نیست.
در مواردی که وضعیت بیمار بحرانی نیست، از موتورلانس یا آمبولانس استفاده میشود، اما در ۲۵ مورد خاص که به مراکز اورژانس ابلاغ شده، امکان درخواست بالگرد وجود دارد، بعد از تماس مددجو با ۱۱۵ و بررسی وضعیت بیمار از طریق سوالات تعیینشده، در صورت انطباق با این موارد، بالگرد اعزام میشود.
نجات قلبی از اراک تا تهران در ۱۰۰ دقیقه
در یکی از نمونههای اخیر، بیماری با مشکل شدید قلبی در اراک شناسایی شد و دیواره رگ بیمار به شدت نازک بود و هر لحظه احتمال پارگی و خونریزی وجود داشت. انتقال با آمبولانس بسیار خطرناک بود، بالگرد از اراک پرواز کرد، بیمار را به بالگرد تهران تحویل داد و در کمتر از ۱۰۰ دقیقه به بیمارستان قلب تهران رساند و این در حالی است که با آمبولانس، مسیر حداقل سه ساعت زمان میبرد، آن هم با ترافیک، تکانهای جادهای و گرمای تابستان که این کار محقق شد.
اورژانس هوایی برای همه بیماران استفاده نمیشود و مخصوص افرادی است که حالشان وخیم است، در آستانه معلولیت هستند یا دچار سکته قلبی و مغزی شدهاند. برای این موارد کدهای ۲۴۷ و ۷۲۴ تعریف شده و سکتهها زمان طلایی دارند. اگر بیمار سریع به بیمارستان نرسد، ممکن است به جای نجات کامل، دچار فلج دائمی شود. کاهش زمان انتقال، یعنی کاهش آسیب است.
در جریان جنگ ۱۲ روزه اخیر، هیچ پرواز اورژانسی انجام نشد و به دستور مقامات، تمام پروازهای مسافربری، اورژانسی و نظامی در کشور متوقف شد. شرایط جنگی غافلگیرکننده بود و نه فقط در ایران، بلکه در کشورهای دیگر منطقه نیز هیچ پرندهای به پرواز درنیامد.
بیشترین مواردی که اورژانس هوایی به آنها اعزام میشود، تصادفهای جادهای هستند. در تصادفهایی با سرعتهای بالا معمولاً سه تا پنج مصدوم وجود دارد که نیاز فوری به انتقال دارند. در این شرایط، سرعت بالگرد میتواند تفاوت بین زندگی و مرگ باشد.
جزئیات عملیاتهای اورژانس هوایی از دهها مأموریت تصادفی تا انتقال قلب اهدایی بیناستانی
در مسیرهای بینشهری، آمبولانسها هر ۲۵ تا ۴۰ کیلومتر مستقر هستند. در صورت بروز تصادف با چند مصدوم، نیاز به اعزام چهار آمبولانس برای انتقال چهار مجروح وجود دارد. در این حالت کل آن محور جادهای خالی از آمبولانس میماند و در صورت وقوع حادثه جدید، امکان پوششدهی کاهش مییابد.
با استفاده از بالگرد، فقط یک آمبولانس در محل حاضر میشود و پس از بررسی، درخواست بالگرد داده میشود. بالگرد با ظرفیت بالا، چهار مجروح را به صورت طبقهای در داخل خود جای میدهد. این اقدام باعث میشود که چهار آمبولانس آزاد باقی بمانند تا در صورت نیاز، مجدداً در همان محدوده خدمترسانی کنند.
بیشترین مأموریتهای اورژانس هوایی همچنان مربوط به تصادفها است. با این حال، بهتدریج سهم مأموریتهای مربوط به سکتههای قلبی و مغزی نیز در حال افزایش است. با کاهش تصادفات به دلیل افزایش آگاهی عمومی و کنترلهای پلیسی، سهم سکتهها از حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد در حال افزایش است، در حالیکه همچنان حدود ۶۰ تا ۶۵ درصد از مأموریتها به تصادفات اختصاص دارد.
یکی دیگر از مأموریتهای اورژانس هوایی، انتقال اعضای اهدایی برای پیوند است. از سال ۱۳۹۸، انتقال قلب اهدایی از استانهای مختلف به تهران یا سایر استانهای مقصد با استفاده از هواپیمای جت اورژانس هوایی انجام میشود و این هواپیما با سرعت نزدیک به ۹۰۰ کیلومتر در ساعت، شرایط ایدهآلی برای این مأموریتها دارد.
در روند انتقال قلب برای پیوند، از لحظهای که جراح در بیمار اهداکننده عمل را آغاز میکند، تا زمانی که قلب در بدن گیرنده قرار میگیرد و شروع به تپش میکند، تنها سه ساعت زمان طلایی در اختیار تیم پزشکی است. این فرآیند شامل برداشت قلب، بستهبندی در محلول مخصوص، انتقال سریع به فرودگاه، پرواز با هواپیما، فرود در تهران و انتقال با بالگرد به بیمارستان گیرنده است.
برای مثال، انتقال قلب از بیمارستان در یزد به بیمارستان مسیح دانشوری تهران در مدت زمان دو ساعت و ۲۰ دقیقه انجام شده است. این عملیاتها با هماهنگی کامل میان فرودگاههای مبدا و مقصد، تیمهای جراحی، ارتش، نیروی انتظامی و وزارت بهداشت صورت میگیرد. هماهنگیها از صبح روز عمل آغاز میشود و هواپیما از پیش روشن و آماده پرواز است.
پس از فرود هواپیما در تهران، بالگرد آماده در مهرآباد بیمار و عضو را بلافاصله به بیمارستان مقصد منتقل میکند. گاهی نیز بالعکس، از تهران به استانهای دیگر مانند لرستان انتقال صورت میگیرد. زمان پرواز میان برخی شهرها، مانند یزد و تهران، حدود یک ساعت است که کل فرآیند را زیر سه ساعت نگه میدارد.
بیش از ۱۰۰ قلب در مسیر زندگی؛ اورژانس هوایی و ۹۵ درصد موفقیت پیوند
طی سه سال اخیر، بیش از ۱۰۰ قلب برای پیوند از طریق اورژانس هوایی منتقل شده که حدود ۹۵ درصد از آنها با موفقیت پیوند خوردهاند. این موفقیت مدیون هماهنگی کامل بین جراحان، خلبانان، برج مراقبت و اورژانس هوایی است. در برخی موارد، مسیرهای هوایی مستقیم خارج از روال معمول به تیم پروازی داده شده تا زمان پرواز به حداقل برسد.
پیوند اعضا با اورژانس هوایی؛ قلب، ریه و کید در یک مرز باریک
در مورد ریه، شرایط سختتری داریم و زمان قابل استفاده ریه بسیار محدود است و حتماً باید گیرنده و اهداکننده در کنار هم قرار بگیرند. یعنی نمیشود مثل قلب، ریه را از شهری به شهر دیگر برد. معمولاً یا گیرنده را میبرند پیش اهداکننده یا بالعکس و عمل همانجا انجام میشود. برخلاف قلب که محدودیت زمانیاش سه ساعت است، برای کبد زمان بیشتری وجود دارد. ما حتی بعضی وقتها کبد را با پروازهای مسافربری هم میفرستیم، ولی ریه حتماً نیاز به پرواز اختصاصی دارد. آن طرف هم بالگرد باید آماده باشد تا همه زمانها بههم متصل شود و هیچ تأخیری پیش نیاید.
اورژانس هوایی فقط اسم قشنگی ندارد. این خدمتی است رایگان، برای همه مردم کشور. خیلیها فکر میکنند اگر کسی با بالگرد جابهجا شده، یا پولدار بوده یا فردی سیاسی یا فرهنگی بوده. اما چیزی که من در این بیستوچند سال حضورم در اورژانس هوایی دیدم این است که بیشتر بیماران، کسانی بودند که هیچکسی را نداشتند، هیچ هزینهای ندادند و با همین بالگردها جابهجا شدند. این خدمت برای مردم ایران است، در همه نقاط کشور است.
بالگرد یا هواپیما اگر در آسمان دچار مشکل شود، سقوط میکند. برخلاف آمبولانس روی زمین، شما در آسمان هیچ فرصتی ندارید، اگر در یکی از کشورهای دنیا یک بالگرد سقوط کند، همه دنیا باخبر میشوند، چون بسیار خطرناک است. ما روی زمین نیستیم. هر نقصی در موتور یا سیستم پرواز، یعنی سقوط.
خیلی از ما که در این حوزه کار میکنیم، هر بار که سوار پرواز میشویم، نمیدانیم برمیگردیم یا نه، اما با تمام وجود انجامش میدیم چون نجات جان یک انسان، بالاتر از همه چیز است.
توصیههای ضروری برای حفظ جان و عملکرد بهتر اورژانس هوایی
اورژانس هوایی خدمتی است رایگان، اما درعینحال یکی از خطرناکترین خدمات فوریتهای پزشکی در دنیاست و این خدمت باید به بهترین شکل انجام شود و برای رسیدن به آن، هم مردم و هم مسئولان باید سهم خود را ایفا کنند.
درخواست زیرساخت برای اورژانس هوایی در شهرها و روستاها
از مردم خواسته شده که وقتی بالگرد اورژانس در اتوبان، کنار خیابان یا حتی در روستا مینشیند، به آن نزدیک نشوند و دیده شده برخی افراد بهعنوان ابراز خوشحالی یا هیجان، چیزی به سمت بالگرد پرتاب کردهاند و این اشیا گاهی به ملخ یا شیشه برخورد کرده و خسارت چندمیلیاردی ایجاد کردهاند و مهمتر از آن، جان خلبان، کادر درمان و بیمار داخل بالگرد به خطر میافتد.
از مسئولان، بهویژه شهرداریها، شوراهای شهر و روستا، فرمانداریها و استانداریها نیز خواسته شده برای اورژانس هوایی زیرساخت ایجاد کنند. آنچه برای نشستن یک بالگرد نیاز است، فقط یک زمین صاف ۴۰ در ۴۰ متر است. در تهران به دلیل ترافیک شدید، امکان نشستن در خیابان یا وسط اتوبان وجود ندارد.
اگر در هر منطقهای فراهم شود، امکان فرود امن بالگرد و انتقال بیمار از هر نقطهای فراهم خواهد شد و درخواست شده این موضوع در طراحی مبلمان شهری و برنامهریزیهای عمرانی هر منطقه در نظر گرفته شود، چون نبود آن مستقیماً بر جان مردم تأثیر دارد.