به گزارش همشهری آنلاین؛ «حسن روحانی» رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم این روزها از پرده بیرون آمده و صریحتر از گذشته موضع میگیرد. جدای از طرح ایدههایی نظیر تاسیس تلویزیون خصوصی یا تحدید نیروهای مسلح، اخیراً روحانی درباره برجام موضوعاتی را مطرح کرده که بیش و پیش از پاسخگویی نسبت به ضعفهای این توافق، سویههای طلبکارانه پر رنگی دارد.
روحانی در آخرین سخنرانی خود با اشاره به تهدید سه کشور اروپایی نسبت به فعال کردن مکانیسم ماشه، به جای پرداختن به ضعفهای مذاکراتی دولت یازدهم در انعقاد برجام، منتقدین را به سکوت دعوت کرده است. او گفته است: «این روزها آنهایی که اصلاً با برجام کلاً مخالف بودند و میگفتند برجام اصلاً درست نبوده، و همهاش ضرر و خسارت بوده و اصلاً نفعی نداشته، خب اسنپبک گوشهای از برجام را از بین میبرد، خب شما که میگویید کل برجام از بین برود خیلی خوب است، خب این هم یک گوشهای از برجام است».
رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم در ادامه منتقدین برجام را به سکوت واداشته و تصریح میدارد: «شما که میگویید برجام خیلی بد بوده؛ شما که میگویید کارهای قبل خیلی خوب بوده، خب شما ۶ تا قطعنامه گرفتید میگویید خوب بوده حالا برمیگردیم به همان، ما برمیگردیم به قبل از سال ۹۴. شما که میگویید کل قطعنامهها اصلاً ارزش ندارد، کاغذپاره است. شما چه میگویید؟ شما که قطعنامه را کاغذپاره میدانید، شما که کل برجام را بد میدانید، شما دیگر ساکت باشید».
فرار از توضیح
در واقع حسن روحانی معتقد است چون در گذشته عدهای منتقد برجام بودند و آن را خسارت میدانستند، الان نباید نسبت به فعالشدن مکانیسم ماشه که عملاً برجام را نابود خواهد کرد، سخنی بگویند. پاسخدادن به این بازی زبانی جناب روحانی که هدفش تمسخر و بایکوت منتقدین است، بسیار ساده است.
آنچه منتقدین در تمام ۱۰ سال گذشته نسبت به برجام ابراز میکردند، دقیقاً به خاطر گنجاندهشدن روندهای حقوقی یکطرفه و عجیب به نام اسنپبک بود که هدفش در ظاهر، حل اختلافات طرفین بود اما در عمل، باعث باقیماندن شمشیر داموکلس تحریمها بر سر مردم ایران شد.
به بیان دیگر غربیها با گنجاندن مکانیسم ماشه، هدف ضمنی(و در عین حال اصلی) خود مبنی بر رفعنکردن تحریمها را محقق کردند؛ موضوعی که روحانی و ظریف و پس از آن روزنامههای زجیرهای اصلاحات دقیقاً برعکس آن را مدعی شدند و تاکید کردند که برجام باعث «رفع بالمره تحریمها» خواهد شد.
تمام کنید نشئگی اعتماد به غرب را
از سوی دیگر، روحانی در آخرین موضعگیری خود مدعی شده که چنانچه در سال ۱۴۰۰ عده جلوی نهاییشدن توافق برای احیای برجام را نمیگرفتند، الان موضوعی به نام اسنپبک وجود نداشت.
آبشخور این سخن روحانی در واقع اعتماد زائدالوصف او و چهرههای همتراز او به سازوکارهای بینالمللی است که تصور دارند میشود روی تعهد نیرویی همچون آمریکا حساب کرد.
در برابر مدعای روحانی، این سوال طرح میشود که از کجا معلوم اگر توافق احیای برجام نهایی میشد و عدهای به زعم روحانی، سنگاندازی نمیکردند، ترامپ به خود این اجازه را نمیداد و از آن خروج نمیکرد؟
مبنای حقوقی و سیاسی ترامپ در اردیبهشت سال ۱۳۹۷ چه بود که به او اجازه داد از برجام یکطرفه خروج کند؟ حسن روحانی در آخرین موضعگیری خود معتقد است که هیچ مبنایی برای خروج آمریکا وجود نداشت. سلمنا؛ حال چه ضمانتی وجود داشت که دولت قلدر آمریکا (فارغ از دموکرات یا جمهوریخواه) که به هیچ عهدی در نظام بینالملل پایبندی ندارد و جز زبان زور زبان دیگری نمیفهمد، پس از احیای برجام، دوباره زیر میز نمیزد و همه چیز را هوا نمیکرد؟
رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم اما در بخش دیگری از سخنان خود، مطلبی بیان میکند که مخاطب را از این میزان بیگانگی با روندهای کلان دچار حیرت و سرگیجه میکند. روحانی با اشاره به حملهنکردن صهیونیستها به ایران در خردادماه امسال، در صورت «احیای برجام» در سال ۱۴۰۰ گفته است: «اگر ما برمیگشتیم به برجام... حتی بالاتر من میخواهم بگویم حتی دیگر بهانه جنگ ۱۲ روزه هم وجود نداشت».
ناآشنایی با مسائل امنیتی منطقه و فرامنطقه
دو نکته در این باره مطرح است؛ چه زمانی ایران از برجام خارج شد که حسن روحانی مدعی است اگر ایران به برجام بازمیگشت، میتوانست منظومهای از منافع برباده رفته! از جمله جلوگیری از حمله صهیونیستها را مال خود کند. ایران با وجود سود نبردن از برجام (از جمله رفع بالمره تحریمها) هیچگاه از این توافق خارج نشد و چنانچه در سالگرد خروج آمریکا در اردیبهشت ۱۳۹۸ روند کاستن از میزان تعهداتش را آغاز کرد، آن روند هم مطابق برجام بود.
در ضمن، اینکه حسن روحانی تجاوز ۱۲ روزه صهیونیستها به ایران را به عدم احیای برجام در سال ۱۴۰۰ ربط میدهد، نشان از ناآشنایی و غریبگی او با مسائل امنیتی در ابعاد کلان منطقهای و فرامنطقهای دارد.
تجاوز صهیونیستها به ایران ناشی از تغییرات امنیتی پس از عملیات طوفانالاقصی در منطقه بود که تلآویو را با هدف براندازی در تهران، دچار اشتباه محاسباتی کرد و البته با شکست مواجه ساخت.
پاسخگو باشید نه طلبکار
با اینکه روحانی منتقدین برجام را به سکوت وامیدارد، از قضا ما او را به سخنگفتن درباره فجایعی دعوت میکنیم که دهه نود را به «دهه از دست رفته» تبدیل کرد. بیشک نقش «شکلات برجام» در از دسترفتهشدن این دهه ویژه بود.
چنانچه در سطور قبل نیز آمد، هدف اول و آخر برجام نه رفع بالمره تحریمها که تغییر تدریجی در سیاستهای کشور با عطف به نرمالشدن عبور از خط قرمزها از جمله حق غنیسازی بود. دشمن با ابزار برجام فهمید در ازای «افزایش فشار» میتواند از ایران انتظار عقبنشینی داشته باشد. روحانی و روحانیها باید به ملت ایران پاسخ بدهند نه اینکه طلبکارانه منتقدین را به سکوت دعوت کنند.