به گزارش همشهری آنلاین؛ یکی از حالاتی که پس از تجاوز ۱۲ روزه صهیونیستها و آمریکاییها بر کشور و بر مواضع تنی چند از مسئولین حاکم شد، موقعیت برزخی «نه جنگ؛ نه صلح» بود. در این موقعیت، جنگ، عنقریب در نظر گرفته شده اما از سوی دیگر تلاش میشود با کاربست برخی ابزارها، صلح شکننده جایگزین شود.
این موقعیت بینابینی و ناپایدار، تالیفاسدهایی با خود به همراه دارد که حسب فرمایش رهبر انقلاب، باطلالسحر آن، روحیه کار و تلاش است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی، دیروز در دیدار اعضای هیات دولت با اشاره به تحمیل حالت «نه جنگ؛ نه صلح» از سوی دشمن، فرمودند: «منتظر تحولات بیرونی نباشیم... کار خودمان را انجام بدهیم... کار موظف خودمان را انجام بدهیم. روحیه کار و تلاش را غلبه بدهیم بر حالت نه جنگ؛ نه صلح که دشمن میخواهد بر ما تحمیل کند».
همانطور که پیشتر آمد، حاکمشدن موقعیت بینابینی «نه جنگ؛ نه صلح» بر مقدرات کشور، پیامدهای منفی زیادی به دنبال خواهد داشت که در ادامه سعی میشود گوشهای از آنها تبیین گردد.
غلبه وضعیت اضطرار بر اقتصاد
یکی از پیامدهای بد حاکمشدن حالت «نه جنگ؛ نه صلح» بر کشور، پیشبینیناپذیرشدن روندهای اقتصادی برای مردم و فعالان اقتصادی است. وقتی در اثر عملیات روانی دشمن و عوامل آنها در داخل، سایه جنگ بر کشور حتمی و قطعی پنداشته شود، شاخصها و مولفههای اقتصادی شرطی شده و ثبات خود را از دست میدهند. در چنین شرایطی از پویایی و مولدبودن دینامیسم اقتصادی کاسته شده و بر رکود و بلاتکیفی افزوده خواهد شد.
رشد فضای امنیتی
با تصویرسازیهای ناپایدار و لحظهای از موقعیت کشور، آنچه برجای میماند نضج و بسط روایتهای امنیتی و تنگشدن ساحات فرهنگی و اجتماعی از زیست جمعی شهروندان است. این در حالیست که با غلبه فضای کار و تلاش، سوژه شهروندی میتواند با اطمینان از عدم مداخله امر امنیتی، به توسعه استعدادهای خود بپردازد و پیشران موتور حرکت کشور شود.
شیوع شایعه و ذبح امر موثق
در وضعیت برزخی «نه جنگ؛ نه صلح»، توش و توان فکری و تحلیلی جامعه به مسلخ کشیده میشود و با تسلیم در برابر هجمه امر غیرموثق، عرصه برای تاختوتاز فیکنیوزها باز میگردد.
وقتی شهروند، توان درک امر واقع را از دست بدهد و به هر آنچه از یمین و یسار لشکر دشمن بر او روانه میشود، منفعلانه سر فرود آورد، امنیت روانی جامعه تدریجاً نابود شده و با هر جرقه کوچک از دروغ و وارونهنمایی، به کوره کور دشمنان برای پخت و پزهای مغرضانه متبدل خواهد شد.
در چنین موقعیت آشوبناک و ترسناکی، شایعه، فرصت جولان و غلیان مییابد و فضا برای طرح مباحث عمیق و بنیادین، تنگ و تاریک میشود.
تعلیق نهادمندی و تاخیر در اصلاحات ساختاری
«کارل اشمیت» متفکر شهیر و فقید آلمانی، مفهومی برساخته به نام «وضعیت استثنایی» که طی دهههای اخیر توسط «جورجو آگامبن» متفکر چپگرایی ایتالیایی، شرح و بسط بیشتری یافته است. مطابق اندیشه اشمیت در وضعیت استثنایی، حاکم به نام منفعت همگانی پا را از قانونمندی فراتر میگذارد و با اعلام تعطیلی و تعلیقی موقت قانون، یکه به تمشیت امور میپردازد. در واقع در چنین وضعیتی، قانون مساوی «تصمیم حاکم» میشود.
نیک پیداست با «نه جنگ؛ نه صلح» و دمیدن آن در تاروپود جامعه و سازوکارهای حاکمیتی، قانون و ساخت نهادینهشده تدریجاً به مُحاق رفته و مکانیسمهای موضعی سربرخواهند آورد. نتیجه مستقیم تضعیف قانون به مثابه امر نهادی و جایگزینی اضطرار نیز تعلیق پروسه «اصلاحات ساختاری» خواهد بود که علیالقاعده باید مبتنی بر قانون باشد.
پاسخ «بازی روانی» با «کار میدانی»
فرسایش روانی جامعه، جابجایی اولویتها و تقدم امور حاشیهای، تعلیق در تصمیمگیری و حاکمشدن روحیه محافظهکاری بر ذهن اولیای امور از دیگر پیامدهایی است که «نه جنگ؛ نه صلح» میتواند برای کشور پدید آورد. باطلالسحر این موقعیت خطرناک، چنانچه معظمله روز گذشته فرمودند، غلبهدادن فضای کار و تلاش است.
به بیان دیگر دستگاههای مسئول باید نشان بدهند که جز کار، هیچ موضوع حاشیهای دیگری برای آنها موضوعیت ندارد. صدالبته این کار نباید جلوه بوروکراتیکِ صرف با عطف به «ارائه گزارش کار به مافوق» بگیرد و بایستی منتج به نتیجه بیرونی یعنی «حل مسائل مردم» شود.
به بیان دیگر مردم باید با تمام وجود احساس کنند که مسئولین در قوای سهگانه، هیچ دغدغهای جز خدمترسانی بیشتر به آنها را ندارند و نسبت به بروز هر مشکل، از سطح بالای هوشیاری جهت پاسخگویی و حل مساله برخوردار هستند.
آنطور که از کلام معظمله استنتاج میشود، مسئولین امر در سطوح مختلف بایستی طوری کار کنند که بازی روانی دشمنان برای حاکمکردن وضعیت «نه جنگ؛ نه صلح» خنثی شود. در واقع بایستی کوشش دشمنان برای دستکاری قوه شناختی مردم ایران و تحدید ذهنیت آنها به صرفاً بقا و حفظ وضعیت موجود، با افقگشایی مسئولین و حرکت ایشان در کنار مردم برای مشاهده دورنمای روشن از آینده، باطل گردد.