سال آبی جاری در حالی آخرین نفسهای خود را میکشد که وضعیت منابع آبی کشور، به خصوص در برخی مناطق، به شدت وخیم گزارش میشود.
سدهایی که روزگاری نماد آبادانی و منبع حیات بودند، اکنون در بستر خود بیآبی کامل را تجربه میکنند. سدهای وشمگیر، گلستان و بوستان در استان گلستان، که بخش مهمی از نیازهای کشاورزی و شرب این منطقه را تامین میکردند، به سرنوشتی تلخ دچار شدهاند.
این سدها که روزگاری پر آب بودند، حالا خشکیدهاند و تنها خاطرهای از آب در ذهنها باقی گذاشتهاند. در جنوب کشور نیز وضعیت تفاوتی ندارد. سد رودبال داراب فارس و سدهای شمیل و نیان در استان هرمزگان نیز به فهرست سدهای “بیآب” پیوستهاند. این شرایط نه تنها زندگی کشاورزان را تهدید میکند، بلکه چالشهای جدی برای تامین آب شرب و صنعتی مناطق اطراف به وجود آورده است. این بحران آبی، هشداری جدی برای مدیریت منابع و تغییر الگوهای مصرف است.
آمارها به وضوح نشان میدهند که بحران آب در کشور یک واقعیت تلخ است. از ابتدای سال آبی جاری تا پانزدهم شهریور ماه، تنها ۲۴ میلیارد و ۳۳۰ میلیون مترمکعب آب وارد سدهای کشور شده است. این رقم در مقایسه با ۴۱ میلیارد و ۸۳۰ میلیون مترمکعب ورودی در مدت مشابه سال گذشته، کاهش چشمگیر ۴۲ درصدی را نشان میدهد. این کاهش بیسابقه، نه تنها به معنای کمبود آب در پشت سدهاست، بلکه نشانهای از کاهش بارشها و تغییرات اقلیمی است که پیامدهای بلندمدت و فاجعهباری برای کشور به همراه خواهد داشت. ادامه این روند میتواند به خشک شدن تالابها، بیابانزایی گستردهتر، مهاجرتهای اجباری و تشدید بحرانهای زیستمحیطی و اجتماعی منجر شود.
ضرورت دارد مسئولان و مردم با درک عمیق این بحران، راهکارهای پایدار و عملی برای مدیریت مصرف و حفاظت از منابع آبی محدود کشور را در پیش گیرند، پیش از آنکه دیر شود و این چالش به یک فاجعه غیرقابل جبران تبدیل گردد.