به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، کتاب «وصایا الرسول و الائمه» با عنوان فرعی «وصیتهای تربیتی، اخلاقی، اجتماعی رسول خدا (ص) و ائمه معصومین» با تالیف و ترجمه زندهیاد حجتالاسلام سیدهاشم رسولی محلاتی، یکی از آثار نبوی بازار نشر است که سال ۱۳۷۷ توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شد و سال ۹۸ به چاپ هفتم رسید و در حال حاضر با نسخههای ایننوبت چاپ در کتابفروشیها حضور دارد.
رسولی محلاتی مولف اینکتاب میگوید وصیت در لغت بهمعنای سفارش است ولی در اصطلاح روایات اهل بیت (ع) گاهی به معنای واگذاری مقام امامت و رهبری و انتقال آن از امامی به امام دیگر به کار برده شده؛ چنانچه از اینگونه روایات در کتابهای حدیثی و بهخصوص کتابهایی که در باب امامت تدوین شده، زیاد به چشم میخورد که هر گاه امامی میخواست از دنیا برود، به فرزند یا برادرش وصیت میکرد و ودایع امامت و مواریث خاصه را به او میسپرد. رسولی محلاتی با اینتوضیحات، میگوید هدفش از تهیه و تدوین اینکتاب، جمعآوری وصیتهای اخلاقی و تربیتی پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) بود است. به همیندلیل از نقل روایتهای مربوط به انتقال ودیعه و میراث امامت و ترجمه و بحث درباره آنها خودداری کرده و تنها به نقل و ترجمه وصیتهای اخلاقی و تربیتی معصومین بسنده کرده است.
اینکتاب ۸ باب یا ۸ فصل دارد که بهترتیب عبارتاند از: «باب اول: وصیتهای حضرت رسول اکرم (ص)»، «باب دوم: وصیتهای امیرالمومنین (ع)»، «باب سوم: وصیتهای امام حسین (ع)»، «باب چهارم: وصیتهای امام سجاد (ع)»، «باب پنجم: وصیتهای امام باقر (ع)»، «باب ششم: وصیتهای امام صادق (ع)»، «باب هفتم: وصیتهای امام کاظم (ع)» و «باب هشتم: وصیتهای امام جواد و امام حسن عسکری (ع)».
ایام هفته وحدت و میلاد پیامبر اکرم (ص) و امام صادق (ع) بهانه خوبی است تا سرکی به اینکتاب بکشیم و صفحات مربوط به باب ششم آن را که شامل وصیتهای امام صادق (ع) است تورقی کنیم.
در فرازهایی از اینباب کتاب «وصایا الرسول و الائمه» میخوانیم:
سفارش و وصیت آنحضرت به سفیان ثوری
شیخ صدوق از سفیان ثوری روایت کرده که گوید: حضور جعفر بن محمد صادق شرفیاب شدم و عرض کردم: یابنرسولالله به من سفارشی کن!
فرمود: ای سفیان، درغگو مردانگی ندارد. پادشاهان برادری نشناسند. حسود آسودگی ندارد و بدخلق آقا نمیشود.
عرض کردم: یابنرسولالله بیشتر بفرمایید!
فرمود: ای سفیان به خدا توکل کن تا مومن باشی. به هرچه خدا تو را نصیب کرده خشنود باش تا بینیاز باشی. با همسایگان خود خوشرفتار باش تا مسلمان باشی. با بدکار دوستی مکن که از بدکاری خود به تو آموزد. در کار خود با خداترسان مشورت کن.
عرض کردم: یابنرسولالله باز بفرمایید!
فرمود: ای سفیان هرکس عزتی میخواهد که وابسته فامیل نباشد، و بینیازی میطلبد که وابسته به مال نیست، و هیبتی میخواهد که به سلطنت وابسته نباشد باید از خواری و شرمساری گنهکاری زیر سایه فرمانبرداری خدا برود.
عرض کردم: یابنرسولالله باز فرمایید!
فرمود: ای سفیان! پدرم مرا به سه چیز امر کرد و از سه چیز نهی فرمود. گفت پسرم کسی که با رفیق بد همراه باشد سالم نمیماند. کسی که در دالانهای بدی درآید متهم شود. کسی که زبانش را نگه ندارد پشیمانی میکشد. سپس دو بیت خواند که ترجمهاش این است:
زبانت را به گفتار نیکو عادت بده تا محفوظ و بهرهمند گردی
که بهراستی زبان را به هرچه عادت دادی به همان معتاد شود
تو وابستهای به برداشت از آنچه شیوه و عادت آن کردهای
در خوبی و بدی پس بنگر تا چگونه عادتش دادهای
۹ سفارش آموزنده
علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار به سندش در حدیثی طولانی از عنوان بصری از امام صادق (ع) روایت کرده که در آخر حدیث گوید: به امام صادق عرض کردم مرا وصیتی فرما!
حضرت فرمود: تو را به ۹ چیز وصیت میکنم که آنها سفارش من است به راه جویان راه خدای تعالی و از خدا میخواهم تو را در راه بهکارگیری آنها موفق بدارد. ۳ تای آنها درباره ریاضت نفس (و تهذیب اخلاق) است و ۳ تای دیگر درباره حلم و بردباری و آن ۳ تای آخر درباره علم و دانش است. آنها را به خاطر بسپار! مبادا درباره آنها سستی کنی!
عنوان گوید: من برای حفظ آنها خود را آماده کرده دل جان سپردم و آنحضرت چنین فرمود:
اما آنها که درباره ریاضت نفس (و تهذیب اخلاق) است:
یکی آنکه مواظب باش چیزی را که اشتها و میل نداری نخوری که حماقت و نادانی به بار آورد.
و دیگر آنکه چیزی جز در هنگام گرسنگی نخور.
و سوم آنکه اگر خواستی چیزی بخوری مال حلال بخور و نام خدا را نیز (هنگام خوردن) بر زبان آور! و اینحدیث رسول خدا (ص) را به یاد آر که فرمود آدمی ظرفی را بدتر از شکمش پر نمیکند و اگر ناچار شد که این کار را بکند ثلثی را برای غذا و ثلثی برای نوشیدن و ثلثی هم برای نَفَس بگذارد.
و اما آن سهچیز که برای بردباری است:
یکی آنکه اگر کسی به تو گفت: اگر یکی بگویی ۱۰ تا پاسخ خواهی شنید تو در پاسخ بگو ولی اگر تو ۱۰ تا بگویی یکی هم پاسخ نخواهی شنید.
دوم آنکه هرکس به تو دشنام داد به او بگو: اگر در این گفتارت به من راست گفتهای من از خدا میخواهم مرا بیامرزد و اگر در اینسخنی که گفتی دروغ گفتهای من از خدا میخواهم تو را بیامرزد.
و سوم آنکه هرکس تو را به فحش و دشنام تهدید کرد تو به او وعده نصیحت و رعایت حال و احسان او را بده.
و اما آن سهچیزی که درباره علم و دانش است:
هرچه را نمیدانی از علما و دانشمندان سوال کن! ولی مبادا اینسوال تو از روی آزمایش و سنجش علم او باشد!
مبادا هیچگاه به رای خود عمل کنی و خودرای باشی و تا جایی که راه داری و میتوانی در کارها احتیاط کن!
از دادن فتوا بگریز همانگونه که از شیر درنده میگریزی و گردن خود را پلی برای عبور مردم قرار مده (و با فتوا دادن در مسائل، بار عمل مردم را بر دوش خود مگیر!)
وصیتهای آنحضرت به پسرش امام کاظم (ع)
علی بن عیسی اربلی در کتاب کشف الغمه از برخی از اصحاب امام صادق (ع) روایت کرده که گوید:
وارد شدم خدمت امام صادق (ع) در حالیکه حضرت موسی (ع) فرزندش پیشروی آنحضرت نشسته بود و امام صادق (ع) او را اینگونه وصیت میکرد و آنمقداری که من یادداشت کرده و به خاطر سپردم این بود:
پسرم! وصیت مرا بپذیر و سخنم را بهخاطر بسپار که اگر به خاطر سپردی، سعادتمند زندگی کرده و ستوده خواهی مرد. ای پسرم! کسی که به هر چه قسمت او شده بود قناعت کرد بینیاز شد و کسی که چشم خود را دوخت به آنچه در دست دیگران است، فقیر و نیازمند خواهد مرد. کسی که راضی نشد به آنچه قسمتش شده، خدای تعالی را درباره مقدراتش متهم کرده و کسی که لغزش دیگران را کوچک بشمارد، لغزش خود را بزرگ دانسته و کسی که لغزش خود را کوچک شمارد لغرش دیگران را بزرگ شمرده.
ای پسرم! کسی که از زندگی داخلی دیگران پرده بردارد، از زندگی داخلی و نادیدنیهای او پرده برداشته شود و کسی که شمشیر ظلم و ستم به روی مردم کشد، به همان شمشیر کشته شود و کسی که چاهی برای برادر خود حفر کند در آن بیفتد. و کسی که در میان سفیهان و نابخردان درآید تحقیر شود و کسی که با عالمان و دانشمندان آمیزش کند، مورد احترام و تعظیم قرار گیرد و کسی که در جای بدنام درآید مورد تهمت قرار گیرد.
پسرم! بپرهیز از اینکه از مردمان عیب بگیری! زیرا اینکار سبب خواهد شد دیگران عیب تو را بگیرند و بپرهیز از اینکه در کاری داخل شوی که به کار تو نیاید که خوار میشوی! ای پسرم! سخن حق را بگوی چه به سود تو باشد و چه بر زیان تو. که سبب میشود از میان همگنان خود مورد مشورت قرار گیری.
ای پسرم! کتاب خدا را تلاوت و اسلام را افشا کن! به معروف امر و از منکر نهی کن. کسی که از تو برید با او پیوند کن و کسی که نسبت به (دیدار و دوستی با) تو سکوت کرده تو آغاز کن و کسی که از تو چیزی درخواست کرد به او بده، و سخت بپرهیز از سخنچینی که اینکار کینه انسانی را در دل مردمان میکارد و سخت بپرهیز از اینکه متعرض عیبهای دیگران بشوی زیرا کسی که چنین کند، همچون کسی است که خود را هدف تیرها قرار داده.
پسرم! اگر در جستجوی جود و سخاوت بودی بر تو باد که آن را از معدنهای آن بجویی. زیرا جود و سخاوت معدنهایی دارد و معدنها هم ریشههایی و ریشهها هم شاخههایی دارد و شاخهها نیز میوه میدهد و هیچمیوهای پاک و پاکیزه نشود جز به وسیله شاخهاش و نه شاخهای جز از ریشهاش و نه ریشه پابرجایی جز از معدن پاک و پاکیزهاش.
ایپسرم! هرگاه خواستی کسی را دیدار کنی به دیدار نیکان برو و بدکاران را دیدار نکن! که مردمان بدکار همچون سنگ سختی هستند که آبی از آن بیرون نیاید، و درختی را ماند که برگی از آن سبز نشود، و زمینی (شورهزار) را ماند که گیاهش نروید.
امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا (ع) فرمود: پدرم از آن پس، اینوصیت را رها نکرد تا روزی که از دنیا رفت.