عصر ایران- پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه گفت: جمهوری اسلامی در عرصه مذاکرات هستهای تنها یک کارت مهم در اختیار دارد و آن هم "ابهام استراتژیک" در حوزه هستهای است. این کارت نباید در تعامل با اروپا خرج شود. تعویق چندماهه مکانیسم ماشه دستاوردی نخواهد داشت. تهران باید مذاکرات هستهای را مستقیماً با ایالات متحده پیش ببرد و تنها برگ برنده خود یعنی همان ابهام استراتژیک را در آنجا مورد استفاده قرار دهد.
توافق اخیر جمهوری اسلامی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، یکی از مهمترین تحولات در عرصه دیپلماسی هستهای به شمار میآید. این توافق، در شرایطی شکل گرفته که پرونده هستهای ایران بار دیگر در کانون توجه قدرتهای جهانی قرار گرفته و فشارهای سیاسی و اقتصادی متعددی علیه کشور جریان دارد. همکاری تازه با آژانس، میتواند زمینهای برای افزایش شفافیت، کاهش تنشها و ایجاد اعتمادسازی در سطح بینالمللی فراهم کند. دکتر هرمز جعفری مدیر بخش بین الملل پارک فناوری صنعتی شریف و پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه در گفتوگویی با عصرایران به بررسی تحولات اخیر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و چشمانداز مذاکرات هستهای پرداخت.
دکتر هرمز جعفری پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه
جعفری در پاسخ به پرسشی درباره سفر اخیر عباس عراقچی به مصر و دیداربا رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اظهار داشت: بحث تنشزدایی در سطح منطقه در طول چهار دهه اخیر به یک اولویت برای جمهوری اسلامی تبدیل شده است. گامهای اولیه در این مسیر با توافقنامهای که با میانجیگری چین با عربستان به دست آمد برداشته شد و اکنون نیز در حال پیگیری همین روند با مصر هستیم. در شرایط فعلی، مصریها نقش میانجی را ایفا میکنند. مذاکراتی با گروسی صورت گرفت با هدف ابنکه مکانیسم ماشه به تعویق بیفتد و فرصت بیشتری برای به نتیجه رسیدن روندهای دیپلماتیک در حوزه هستهای ایجاد شود.
وی افزود: همکاری ایران و مصر به نوعی زمینه تعامل غیرمستقیم جمهوری اسلامی با اروپا، آمریکا و آژانس را فراهم کرده است. هدف این است که از فضای به وجود آمده برای تأمین منافع ملی در سطح منطقه بهرهبرداری شود.
پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه در پاسخ به این پرسش که چرا در کنار مصر، قطر نیز قرار است میانجیگری کند و آیا اساساً ارادهای برای مذاکره از سوی اروپا و آمریکا وجود دارد، گفت: از منظر تاریخی، مواضع اروپاییها نسبت به آمریکاییها واقعگرایانهتر بوده است. حتی زمانی که ایالات متحده از برجام خارج شد، اروپاییها همچنان در آن باقی ماندند. با این حال، واقعیت این است که اتحادیه اروپا توان و ظرفیت لازم برای ایفای بازیگری مستقل در این عرصه را ندارد. تجربه بیش از یک دهه گذشته نشان میدهد هرجا آمریکا همراه بوده، اروپا نیز توانسته نقشی ایفا کند، اما در غیاب واشنگتن، اروپا ناتوان بوده است. حتی امروز نیز در بحث تحریمها اروپاییها عملاً گوش به فرمان سیاستهای ترامپ عمل کردهاند.
وی تصریح کرد: جمهوری اسلامی در عرصه مذاکرات هستهای تنها یک کارت مهم در اختیار دارد و آن هم "ابهام استراتژیک" در حوزه هستهای است. این کارت نباید در تعامل با اروپا خرج شود. تعویق چندماهه مکانیسم ماشه دستاوردی نخواهد داشت. تهران باید مذاکرات هستهای را مستقیماً با ایالات متحده پیش ببرد و تنها برگ برنده خود یعنی همان ابهام استراتژیک را در آنجا مورد استفاده قرار دهد. تعامل با اتحادیه اروپا آوردهای جدی برای تهران نخواهد داشت.
جعفری در پاسخ به پرسشی درباره حملات آمریکا به تأسیسات هستهای ایران و احتمال تغییر رویکرد تهران به موضوع هستهای، گفت: در این باره دو نگاه وجود دارد. نخست اینکه اگر برنامه هستهای ایران به عنوان طرحی برای صنعتی شدن در نظر گرفته شود، باید گفت تأسیسات ظاهری و روبنایی ما توسط آمریکا هدف قرار گرفته است. اما از سوی دیگر اگر تهران تصمیم بگیرد مسیر تسلیحاتی شدن را در پیش بگیرد، حملات هوایی آمریکا نه تنها بازدارنده نبوده بلکه موجب افزایش ضعف اطلاعاتی غرب نیز شده است. به گفته مقامات ایرانی، این کشور حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد غنیشده در اختیار دارد که برای ساخت ده بمب کافی است. تفاوت بزرگ با گذشته این است که غرب نمیداند این مواد کجا ذخیره شدهاند. دوربینهای نظارتی آژانس وجود ندارند و همین مسئله ابهام استراتژیک ایران را تقویت کرده است.
پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه افزود: تهران اگر احساس خطر کند و مسیر تسلیحاتی را انتخاب نماید، آمریکا و اروپا بازنده خواهند بود، چرا که فاقد اطلاعات دقیق در مورد برنامه هستهای هستند.
جعفری درباره بحث احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای و پیامدهای آن اظهار کرد: بحث توازن قدرت در منطقه صرفاً میان ایران و اسرائیل نیست. از نگاه رئالیستهایی چون کنت والتز(Kenneth Waltz)، اتمی شدن ایران میتواند موازنهای نه فقط در برابر اسرائیل، بلکه در برابر روسیه و چین نیز ایجاد کند. البته در نقطه مقابل، احتمال دارد کشورهایی مانند عربستان و ترکیه نیز به سمت اتمی شدن حرکت کنند. اینها همه سناریوهای احتمالی هستند.
وی در پاسخ به دیدگاهی که اتمی شدن ایران را عامل انزوای کشور میداند، تصریح کرد: تجربه پاکستان نشان میدهد که این کشور با وجود فشارهای شدید آمریکا، پس از مدتی دوباره به شرایط نسبتاً عادی بازگشت. در گامهای اولیه، انزوا اجتنابناپذیر است و حتی روسیه هم علاقهای به نظامی شدن ایران در عرصه هستهای ندارد. موشکهای ایران به روسیه میرسند اما به آمریکا خیر؛ بنابراین طبیعی است که مسکو تمایل ندارد تهران به یک قدرت هستهای نظامی تبدیل شود. همین موضوع برای سایر همسایگان ما نیز صادق است. رقابت قدرت حکم میکند که همه آنها ترجیح دهند ایران ضعیفتر باقی بماند تا وابستگی بیشتری به آنها داشته باشد.
جعفری در پایان تأکید کرد: تهران نمیتواند به همین روند فعلی ادامه دهد. نه امکان پیشروی وجود دارد و نه امکان عقبنشینی. از یک سو میگوییم قصد ساخت سلاح هستهای نداریم، از سوی دیگر تأسیسات ما هدف قرار میگیرند و تحریمهای اقتصادی کمر اقتصاد کشور را خم کرده است. به همین دلیل تهران باید ابتکار عمل جدیدی به خرج دهد. مهمترین برگ برنده هم همان ابهام استراتژیک هستهای است که اکنون در اختیار دارد. ادامه مسیر فعلی ممکن نیست و کشور نیازمند راهبرد تازهای است.