عملکرد شرکتها فراتر از انتظار
میلاد زمانی کارشناس بازار سرمایه به ارزیابی وضعیت بازار سهام پرداخت: بازار سهام این روزها تحت تاثیر مجموعهای از عوامل اقتصادی و سیاسی قرار دارد که هر کدام میتوانند بر روند حرکتی شاخصها اثرگذار باشند. کاهش ارزش دلاری بازار، با توجه به رشد اخیر نرخ ارز که در بازار آزاد تا حدود ۱۰۵هزار تومان نیز پیش رفت، موجب شده است که ارزش دلاری بورس بیش از گذشته افت کند و همین مساله میتواند محرک مثبتی برای شکلگیری چشمانداز بهتر در بازار باشد. با وجود جنگ و ریسکهای ناشی از ناترازیها، بسیاری از شرکتها گزارشهای مطلوبی را روانه سامانه کدال کردهاند. عملکرد فراتر از انتظار و فروشهای قابلتوجه شرکتها در کنار تداوم انتشار این گزارشها، به تقویت نگاه بنیادی به بازار کمک کرده است. کاهش قابلتوجه قیمت سهام، عمدتا ناشی از هیجانات و نگرانیهای مرتبط با ریسکهای سیاسی و جنگ اخیر بود، اما اکنون این کاهش قیمتها فرصت ارزندگی را برای سرمایهگذاران فراهم کرده است. در کنار این موارد، بحثهایی نظیر واگذاری سهام تودلی و عرضه خودرو در بورس کالا نیز دوباره مورد توجه قرار گرفته است. هرچند شورای رقابت فعلا تصمیم به توقف عرضه خودرو گرفته است،
اما صرف انتشار چنین خبرهایی میتواند بر بازار اثر روانی مثبت بگذارد و انگیزهای برای آغاز دوباره روند صعودی ایجاد کند. با این حال، ریسکهای سیستماتیک همچنان مانع از شکلگیری جریان نقدینگی قوی در بازار هستند. سایه تنشها همچنان بر سر بازار سنگینی میکند و همین امر باعث شده که سرمایهگذاران با احتیاط بیشتری عمل کنند. تا زمانی که ارزش معاملات در سطح پایینی باقی بماند و جریان پول بهطور معنادار وارد بازار نشود، نمیتوان انتظار داشت روند صعودی پایدار شکل بگیرد. در بهترین حالت، این شرایط میتواند منجر به بازدهیهای مقطعی و کوتاهمدت مشابه هفته اخیر شود.
در حوزه سیاستگذاری نیز بحث مالیات بر عایدی سرمایه به یکی از موضوعات مهم تبدیل شده است. اجرای این سیاست میتواند دو اثر متفاوت بر بازار سرمایه داشته باشد. از یک سو، با اعمال مالیات بر بازارهایی مانند مسکن، خودرو، طلا و ارز، انگیزههای سفتهبازی در این بازارها کاهش مییابد و بخشی از نقدینگی سرگردان ممکن است به سمت بورس هدایت شود. اما از سوی دیگر، بازار سرمایه هماکنون نیز زیر بار مالیات قرار دارد. اگر سهامداران علاوه بر پرداخت نیم درصد مالیات فروش، موظف شوند بر سود بهدستآمده نیز مالیات پرداخت کنند، فشار مضاعفی به آنها وارد خواهد شد.
این مساله میتواند هزینه معاملات را افزایش دهد، انگیزه سرمایهگذاران برای حضور در بورس را کاهش دهد و حتی نقدشوندگی بازار را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین، اثر واقعی این سیاست وابسته به نحوه تدوین و شفافیت قانون، نرخ موثر مالیاتی، سیاستهای حمایتی دولت از بورس و نقش بازارسازها در مدیریت بازار خواهد بود. به بیان دیگر، مالیات بر عایدی سرمایه در صورتی میتواند به تقویت بورس منجر شود که بهگونهای طراحی و اجرا شود که بازار سهام را تحت فشار قرار ندهد و سرمایهگذاران را از حضور در این بازار دلسرد نکند.