گشتی در بازار نشان میدهد که قیمت میوهها سر به فلک کشیده است. به گفته حسین صمصامی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، «قیمت متوسط میوه در بازار کمتر از کیلویی ۱۵۰ هزار تومان نیست. با این اوضاع، کارگر و کارمند چگونه میوه بخرند؟» لیست قیمتهای هفدهم شهریور ۱۴۰۴ گواه این ادعاست:
انگور: ۹۹ تا ۱۸۸ هزار تومان
انجیر سیاه: ۱۹۸ هزار تومان
آلو شابلون: ۱۹۸ هزار تومان
زغالاخته: ۲۲۰ تا ۲۹۸ هزار تومان
سیب: ۱۵۸ تا ۱۷۹ هزار تومان
گلابی: ۲۶۸ هزار تومان
خیار: ۶۸ تا ۸۸ هزار تومان
کاهو سالادی: ۱۰۰ هزار تومان
لیموترش: ۱۷۸ هزار تومان
سبزیجات هم از این گرانی جا نماندهاند؛ حتی خیار، این میوه ساده و دمدستی، حالا کیلویی تا ۸۸ هزار تومان قیمت دارد.
خرید یک سبد معمولی میوه – نه آناناس و میوههای وارداتی، بلکه چند کیلو سیب، انگور و هلو – نزدیک به یک میلیون تومان هزینه دارد. این یعنی دستمزد ماهانه ۱۵ میلیون تومانی یک کارگر، فقط برای خرید ۱۰ تا ۱۵ سبد میوه کافی است. حتی برای کارمندانی مثل علی، ساکن غرب تهران با درآمد ۳۰ میلیون تومانی، خرید میوه دشوار شده: «دوران خرید کیلویی گذشته؛ حالا دانهای خرید میکنیم. وقتی موز کیلویی ۱۵۰ هزار تومان و یک دانه آناناس ۱۲۰ هزار تومان است، حقوق ۳۰ میلیونی چه ارزشی دارد؟»
مازیار گیلانینژاد، فعال کارگری، این وضعیت را «حسرت میوه بر دل فرزندان طبقه کارگر» توصیف میکند: «میوه دیگر بخشی عادی از سبد غذایی کارگران نیست. کارگر صبح تا شب جان میکند، اما آخر ماه فقط میتواند به میوهها نگاه کند. این حسرت، فقط دلتنگی نیست؛ یعنی کمبود ویتامین، سفره خالیتر و سلامتی در خطر. مگر سلامتی فقط حق ثروتمندان است؟»
او میافزاید: «دستمزد برای زندگی کردن است، نه فقط زنده ماندن. اما حالا زندگی کارگران به بقا تبدیل شده، و این یعنی اقتصاد به شدت میلنگد.»
در مرداد ۱۴۰۴، سبزیجات و میوهها پیشتاز تورم ماهانه بودند. خیار با ۲۸ درصد افزایش قیمت در صدر قرار گرفت و پس از آن قارچ (۱۸.۶ درصد)، پرتقال (۱۷.۱ درصد) و موز (۸.۶ درصد) آمدند. از ۵۳ کالای خوراکی منتخب، ۳۴ قلم تورمی بالاتر از ۴۱.۹ درصد کل داشتند. تورم خوراکیها به تنهایی احتمالاً بیش از ۱۰۰ درصد است؛ لوبیا چیتی با ۲۴۸ درصد افزایش قیمت رکورد زده، برنج ۱۴۳ درصد و نان یارانهای ۵۴ درصد گران شده است.
این اقتصاد لنگان، برای عدهای سودآور است. ثروتمندان، دلالان و رانتخواران از تورم اقلام مصرفی منتفع میشوند و سلطهشان بر طبقه کارگر بیشتر میشود. اما برای کارگران، که بخش اعظم دستمزدشان صرف خوراکیها میشود، این تورم یک بحران واقعی است. وقتی دستمزد یک روز کامل یک کارگر متخصص، فقط برای خرید یک سبد میوه کافی است، دیگر چه امیدی به زندگی شایسته میماند؟