بررسیهای تجربه مدیریت مصرف بنزین از سال ۱۳۳۰ تا ۱۴۰۲ نشان میدهد دولتها در قبل و بعد از انقلاب چندین بار مجبور شدهاند دست به شوکدرمانی بزنند که هر بار نیز با تبعات امنیتی و اجتماعی روبهرو شده اما درسی از آن تجربه نگرفتهاند. نمونه این اتفاقات، در سالهای ۱۳۴۳ ،۱۳۸۶ و آبان ۱۳۹۸ رخ داده است. اما در دولت فعلی به جای ثابت نگهداشتن قیمت بنزین، هرساله قیمت بنزین تغییر میکرد. این تغییرات باعث شد در این دوره دولت مجبور به شوکدرمانی نشود و اعتراضات یا اتفاقات امنیتی و اجتماعی هم از بابت افزایش قیمت بنزین رخ ندهد.
در حالی که ایران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت در جهان به شمار میرود، مصرف بیرویه بنزین در سالهای اخیر به یکی از دغدغههای اصلی کشور تبدیل شده است. براساس آمارهای رسمی، متوسط مصرف روزانه بنزین تا سال۱۴۰۳ به حدود ۱۲۵ تا ۱۳۰ میلیون لیتر رسیده و در برخی روزهای اوج سفر رکورد ۱۴۰ میلیون لیتر را نیز پشت سر گذاشته است. این میزان در ماههای اخیر حتی به عدد ۱۴۹ میلیون لیتر در روز هم رسیده است. این اعداد حالا ایران را در ردیف پرمصرفترین کشورهای جهان قرار داده؛ بهگونهای که سرانه مصرف سالانه بنزین در کشور بیش از ۳۶۹ لیتر برآورد میشود، یعنی حدود ۶۰ درصد بالاتر از میانگین جهانی (حدود ۲۲۳ لیتر) است. به گفته پایگاه تحلیلی اقتصاد جهانی (GLOBAL ECONOMY) مصرف نهایی انرژی سرانه در ایران تقریباً ۱.۸ برابر میانگین جهانی است.
در بخش محصولات نفتی (که شامل بنزین هم میشود)، مصرف سرانه ایران حدود ۱.۴ برابر میانگین جهانی گزارش شده است. فارغ از اینکه چه عواملی منجر به وضعیت فعلی شده (که کارشناسان اقتصادی بیتوجهی دولتها به اقتصاد انرژی را دلیل این موضوع میدانند)، حالا افزایش چشمگیر واردات بنزین و گازوئیل نیز برای دولت به عنوان یک چالش مطرح میشود؛ چراکه براساس گزارشهای رسمی طی سال گذشته به طور میانگین روزانه ۱۱ میلیون لیتر بنزین و ۲.۵ میلیون لیتر گازوئیل وارد کشور شده است. موضوع آنجایی قابل تأمل است که برخی گزارشهای رسمی و غیررسمی نشان میدهند طی همان سال ۱۴۰۳ روزانه ۲۰ میلیون لیتر بنزین و گازوئیل از کشور قاچاق شده است.
بررسی گزارشهای صورت مالی شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران از مصرف بنزین و گازوئیل در کشور نشان میدهد میانگین مصرف بنزین از سال ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۳ حدود ۷۳ درصد افزایش یافته و از ۲۶ میلیارد و ۲۷۲ میلیون لیتر به ۴۵.۵ میلیارد لیتر در سال ۱۴۰۳ رسیده است. البته گفتنی است با افزایش نرخ بنزین در سال ۱۳۹۸ این میزان مصرف به طور محسوسی کاهش یافت و یک کاهش ۵ میلیارد لیتری را ثبت کرد. از سال ۱۳۹۸ به بعد اما این روند صعودی شتاب بیشتری در افزایش مصرف تا امروز به خود گرفت. سال ۱۳۹۹ میانگین مصرف بنزین سالیانه در ایران با محدودیتهای کرونایی به ۲۷.۶ میلیارد لیتر رسید.
پس از این سال این رقم همچنان ادامه داشت و میانگین مصرف سالانه بنزین در سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ به ترتیب حدودا ۳۲ ، ۳۶.۵ ، ۴۲.۲ و ۴۵.۵ میلیارد در سال رسیده است. به طور میانگین هرسال ۴ تا ۵ میلیارد لیتر به مصرف بنزین در ایران افزوده شده است. اگر برآوردی از میانگین مصرف روزانه بنزین به این میزان مصرف بنزین ارائه دهیم، به طور میانگین در سال ۱۳۹۷ حدود ۷۲ میلیون لیتر، طی سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲ به طور میانگین روزانه ۵۹ ،۷۵ ، ۸۷ ، ۱۰۰ و ۱۱۵.۵ میلیون لیتر و در سال ۱۴۰۳ میانگین روزانه مصرف بنزین به ۱۲۴ میلیون لیتر بوده است.
طبق گزارش صورت مالی شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران مصرف گازوئیل از حدود ۲۴ میلیارد لیتر به ۴۵ میلیارد لیتر در سال ۱۴۰۳ رسیده است؛ این به این معناست که در عرض ۶ سال ۸۸ درصد مصرف بنزین در ایران افزایش یافته است. طبعاً با افزایش نرخ حاملهای انرژی مصرف گازوئیل نیز در سال۱۳۹۸ یک کاهش ۱.۵ میلیارد لیتر داشت اما پس از آن از در سال ۱۳۹۹ به بعد سال مصرف گازوئیل در حال افزایش است، برای مثال از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲ مصرف گازوئیل در کشور به ترتیب حدود ۳۶.۲ ، ۳۷.۳ ، ۳۹.۵ ، ۴۰.۷ میلیارد لیتر را ثبت کرده است. با احتساب ۳۶۵ روز سال میتواند به طور تقریبی بیان کرد مصرف روزانه گازوئیل از ۶۵.۵ میلیون لیتر به ۱۲۳ میلیون لیتر در سال ۱۴۰۳ رسیده است. از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ مصرف گازوئیل در ایران به طور میانگین ۱۰۲ ، ۱۰۸ ، ۱۱۲ و ۱۲۳ میلیون لیتر گزارش شده است.
فارغ از اینکه قیمت تمامشده بنزین و گازوئیل برای دولت چقدر آب میخورد؛ لازم است که به دو عدد اشاره کنیم که در این گزارش متعلق به شرکت ملی پالایش نفت ایران و جایگاههای عرضه فرآوردههای نفتی و سایر حاملهای انرژی است. نرخ کارمزد انتقال، توزیع و فروش که فقط کارمزد انتقال بنزین و سایر حاملهای انرژی از پالایشگاه تا باک خودرو است. اولی مربوط به شرکت پالایش نفت است که اشاره میکند کارمزد برای انتقال بنزین در این شرکت دولتی بهازای هر لیتر از ۱۰۰ تومان در سال ۱۳۹۷ به ۷۰۰ تومان در سال ۱۴۰۳ رسیده است. برای گازوئیل نیز، نرخ کارمزد از ۸۰ تومان در سال ۱۳۹۷ به ۵۳۸ تومان در سال ۱۴۰۳ رسیده است.
نرخ کارمزد بعدی که در این گزارش به آن میپردازیم، نرخ کارمزد (حقالعمل) جایگاههای عرضه فرآوردههای نفتی در سال ۱۴۰۴ است. براساس اطلاعات دریافتی از جایگاه عرضه سوخت در کشور، نرخ کارمزد جایگاههای فرآوردههای نفتی برای بنزین سهمیهای و سوپر در پله اول ۶۵۳ تومان بهازای هر لیتر تعیین شده و برای گازوئیل نیز این رقم چیزی حدود ۳۸۴ تومان بهازای هر لیتر است، یعنی اگر قیمت سهمیهای هر لیتر ۱۵۰۰ در نظر بگیریم؛ (فارغ از اینکه قیمت تمامشده بنزین چقدر برای دولت آب میخورد) قیمت این دو کارمزد در مجموع برای بنزین حدود ۱۳۵۰ تومان و برای گازوئیل نیز در کل به ۹۵۲ تومان میرسد، یعنی عملا دولت با فروش گازوئیل سهمیهای با نرخ ۳۰۰ تومان، باید بهازای هر لیتر ۶۵۲ تومان به عنوان کارمزد به جایگاهداران و شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران بدهد. همچنین با فروش بنزین به نرخ ۱۵۰۰ تومان نیز، دولت از فروش هر لیتر بنزین ۱۵۰ تومان درآمد خواهد داشت. البته همانطور که در ادامه از نظر میگذرانید، این ۱۵۰ تومان نیز درآمد نخواهد بود و با در نظر گرفتن قیمت تمامشده بنزین، دولت ارقام قابلتوجهی را باید از جیب خودش (مردم) خرج کند.
درخصوص واردات بنزین آمار رسمی تاکنون از سوی دولت منتشر نشده است. اما سازمان ملی استاندارد در گزارشی که با موضوع هوای پاک منتشر کرده، به این موضوع پرداخته است. طبق دادههای این سازمان، طی سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰، هیچ محموله بنزین وارداتی برای ارزیابی انطباق به ادارات کل استاندارد استانها ارجاع نشده و واردات نفت، گاز، نفت کوره و نفت سفید نیز ثبت نشده است. در ششماهه نخست سال ۱۴۰۱ سه محموله سوخت وارد کشور شد: یک محموله بنزین و دو محموله نیز گازوئیل بوده است.
با ورود به نیمه دوم همان سال ۱۴۰۱، حجم واردات سوخت افزایش چشمگیر یافته و ۸۵ محموله شامل ۱۹ محموله بنزین به حجم تقریبی ۴۵۵.۵ میلیون لیتر و ۶۶ محموله گازوئیل به حجم تقریبی ۴۶۳.۷ میلیون لیتر، وارد کشور شده است. در ششماهه دوم سال ۱۴۰۲ تعداد ۱۲۲ محموله بنزین به وزن یک میلیون و ۷۶۳ هزار تن و ۱۶ محموله نفت گاز به وزن ۳۰ هزار و ۹۷۰ تن جهت ارزیابی به ادارات کل استانی این سازمان ارجاع شد. در ششماهه نخست سال ۱۴۰۳ تعداد ۱۹۹ محموله بنزین به وزن مجموع یک میلیون و ۳۰۷ هزار تن جهت ارزیابی به ادارات کل استانی ارسال شد. در همین دوره، ۲۶ محموله نفت گاز به وزن ۲۷۸ هزار و۵۳۴ تن نیز ارزیابی شده است. در ششماهه دوم سال ۱۴۰۳ نیز روند ارزیابی ادامه یافت؛ ۱۱۹ محموله بنزین به وزن یک میلیون۶۵۲ هزار و ۷۷۰ تن و ۲۹۹ محموله نفت گاز ( گازوئیل) به وزن ۴۰۳ هزار و ۸۲۹ تن جهت ارزیابی به ادارات کل استانی ارجاع شدند.
با احتساب این اعداد، طی سال ۱۴۰۳ نزدیک به ۳ میلیون تن بنزین و بیش از ۶۸۲ هزار تن گازوئیل وارد کشور شده است. این ارقام را اگر به لیتر تبدیل کنیم، طی سال گذشته بیش از ۴ میلیارد لیتر بنزین وارد کشور شده است که به طور میانگین به معنی واردات روزانه ۱۱ میلیون لیتر بنزین بوده و همچنین درمجموع معادل ۹۲۶ میلیون لیتر گازوئیل وارد کشور شده که عدد روزانه آن، واردات ۲.۵ میلیون لیتری است.
در مورد قیمت تمامشده بنزین حرف و حدیثهای زیادی وجود دارد. برخی از فعالان مجازی با مبنا قرار دادن کارمزد پالایشگاهها، این عدد را قیمت تمامشده بنزین ذکر میکنند که به دلیل عدم درنظرگرفتن مولفههای مختلف شامل هزینه استخراج هر لیتر نفت خام، هزینه انتقال هر لیتر نفت خام و فرآورده (شرکت خطوط لوله و مخابرات ایران)، هزینه توزیع هر لیتر فرآورده (شرکت ملی پخش )، کارمزد فروش هر لیتر بنزین به جایگاه (سود شرکت توزیع)، کارمزد فروش هر لیتر بنزین در جایگاه (سود خردهفروشی) و قیمت موثر ذاتی نفت خام؛ عوارض شهری و مالیات بر ارزش افزوده، عدد نهایی بسیار ناچیز بوده و مدعیاند قیمت تمامشده این محصول همین مقدار است.
سال گذشته مسعود پزشکیان، رئیسجمهور کشورمان در زمان ارائه لایحه بودجه ۱۴۰۴ به مجلس گفت بهای تمامشده هر لیتر بنزین با فرض قیمت صفر ریالی برای نفت (یعنی صرفا در زنجیره پالایش) بالای ۸ هزار تومان است. برخی از کارشناسان با نقد سخنان رئیسجمهور، گفتند این عدد قیمت تمامشده بنزین با احتساب قیمت نفت نیز هست.
آبان سال ۱۴۰۳ دو اندیشکده حوزه انرژی یعنی اندیشکده سولوشن و اندیشکده تدبیر انرژی (اندیشکده زیرمجموعه اتاق بازرگانی کرمان) در گزارشی با عنوان «از چاه تا جایگاه؛ هزینه تأمین هر لیتر فرآورده نفتی در ایران» هزینه تمامشده بنزین و گازوئیل را از چاه نفت تا باک خودروها را بررسی کردند. این تحلیل قیمت تمامشده بنزین و گازوئیل را در بازه ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲ بررسی میکند.
براساس این گزارش، زنجیره تأمین بنزین و گازوئیل در ایران بهصورت کلی شامل چهار بخش است که تولید نفت در اختیار شرکت ملی نفت (از طریق ۱۳ شرکت زیرمجموعه) و بخش پالایش و خردهفروشی در اختیار شرکتهای خصوصی (یا شبهدولتی) و بخش انتقال در اختیار شرکت ملی پالایشوپخش است.
طبق این گزارش، سبد خوراک بنزین کشور شامل ۴۱ درصد میعانات و ۵۹ درصد نفت خام است. این سبد برای گازوئیل به ترتیب برابر ۱۳ درصد و ۸۷ درصد است. با در نظرگیری نسبت متفاوت خوراک (نفت خام و میعانات) فرآوردههای پالایشی، هزینه تولید خوراک برای یک لیتر بنزین و گازوئیل در سال ۱۴۰۲ به ترتیب برابر ۲.۶ و ۳.۶ سنت است.
همچنین متوسط هزینه پالایشگاهها بهمنظور تولید بنزین و گازوئیل طی پنج سال گذشته بهطور متوسط برابر ۱۱۰۰ و ۷۳۰ میلیون دلار است. علت بالاتر بودن هزینه پالایش بنزین، عمدتاً مرتبط با هزینههای پالایشگاه ستاره خلیجفارس است. با توجه به تولید ۱۰۰ و ۱۰۶ میلیون لیتری بنزین و گازوئیل در پالایشگاههای کشور، هزینه پالایش هر لیتر بنزین و گازوئیل در سال ۱۴۰۲ به ترتیب برابر ۴ و ۲.۲ سنت است.
علاوه بر هزینههای تولید و پالایش، تأمین یک لیتر بنزین شامل هزینههای سربار پالایش (هزینههای شرکتهای ذیل شرکت پالایش و پخش)، هزینههای انتقال خوراک و فرآوردهها و هزینه جایگاههای عرضه باید لحاظ شود. بدینترتیب در سال ۱۴۰۲ سایر هزینهها برای عرضه هر لیتر بنزین و گازوئیل به ترتیب برابر ۴ و ۳ سنت بوده است.
علاوه بر هزینههای جاری، هزینههای سرمایهگذاری از تولید تا توزیع نیز در محاسبه عرضه لحاظ شده است. بر این اساس هزینه سرمایهگذاری تولید هر بشکه نفت خام ۱۶۵۰۰ دلار، هزینه سرمایهگذاری هر بشکه خوراک میعانات و نفت خام بهترتیب ۱۰.۵ و ۲۲.۵ دلار است. هزینه سرمایهگذاری تولید تا توزیع هر لیتر بنزین و گازوئیل برابر و معادل با ۳.۲ سنت به ازای هر لیتر است. مطابق قوانین بالادستی، ۴۰ درصد از درآمد حاصل از صادرات نفتخام، بهعنوان منابع بیننسلی شناخته میشود. با توجه به میزان تولید و قیمت نفتخام صادراتی ایران، این سهم در سال ۱۴۰۲ برابر با ۷ سنت به ازای هر لیتر است.
با درنظر گرفتن هزینههای مذکور و برمبنای دادههای سال ۱۴۰۲، برآورد هزینه تولید تا خردهفروشی هر لیتر بنزین و گازوئیل به ترتیب برابر ۲۰ و ۱۹ سنت است که در صورت عدم محاسبه سهم بین نسلی، هزینه به ۱۳ و ۱۲ سنت کاهش خواهد یافت. بر این اساس، سهم هزینههای جاری از هزینه تولید بنزین و گازوئیل، ۴۷ درصد و سهم هزینههای سرمایهگذاری ۱۷ درصد است.
طبق این گزارش، اگر قیمت تمامشده بنزین و گازوئیل را با محاسبه سهم بین نسلی ۲۰ و ۱۹ سنت در نظر بگیریم (تا انتهای سال ۱۴۰۲)، قیمت این حامل انرژی با احتساب نرخ ارز مرکز مبادله یعنی حدود ۷۰ هزار تومان به ترتیب ۱۴ و ۱۳ هزار و ۳۰۰ تومان خواهد بود. همچنین بدون احتساب سهم بین نسلی این دو به ترتیب ۹۱۰۰ و ۸۴۰۰ تومان خواهد بود.
پرواضح است ادامه روند فعلی تبعات جبرانناپذیری را برای کشور به همراه خواهد داشت. اما از سوی دیگر نیاز به توضیح ندارد که شرایط کشور نیز طوری نیست که دولت بتواند در حال حاضر تصمیمهای آنی صرفاً «قیمتی» برای مدیریت مصرف بگیرد. بر این اساس میتوان دو سناریو برای اقدامات دولت در نظر گرفت. سناریوی اول ادامه وضعیت فعلی است. طبیعی است ادامه این شرایط علاوهبر کسری بودجه و تأمین ارز واردات، منجر به گستردهتر شدن سفره قاچاق شده و همچنین برای جبران عقبماندگی قیمت بنزین، منجر به یک شوکدرمانی دیگر در سال آتی خواهد شد. اما سناریوی دوم میتواند در قالب یک بسته سیاستی به اجرا درآید. این بسته سیاستی میتواند شامل اقدامات کوتاهمدت و بلندمدت باشد. در ادامه به برخی از این اقدامات بهطور خلاصه اشاره میشود.
بررسیهای تجربه مدیریت مصرف بنزین از سال ۱۳۳۰ تا ۱۴۰۲ نشان میدهد دولتها در قبل و بعد از انقلاب چندین بار مجبور شدهاند دست به شوکدرمانی بزنند که هر بار نیز با تبعات امنیتی و اجتماعی روبهرو شده اما درسی از آن تجربه نگرفتهاند. موضوع از این قرار است که دولتها از دهه ۱۳۳۰ برای حمایت از خانوارها بهویژه دهکهای کمدرآمد، برای چندین سال ریسک تعدیل قیمت بنزین با تورم سالانه یا حداقل نصف عدد تورم سالانه را نیز به گردن نمیگیرند و زمانی که به واسطه تشدید ناترازی مجبور میشوند تصمیم بگیرند، دست به شوکدرمانی میزنند؛ چراکه آنها به جای اینکه به تدریج و آرام آرام اقدام به اصلاح قیمت بنزین با شیب ملایم کنند، چندین سال قیمت بنزین را ثابت نگه داشته و پس از چندین سال مجبور میشوند قیمت را واقعی کنند که اغلب این اقدامات ناگهانی و افزایش ۲۰۰ یا ۳۰۰ درصدی قیمت، تبعات امنیتی و سیاسی نیز داشته است. نمونه این اتفاقات، در سالهای ۱۳۴۳ ،۱۳۸۶ و آبان ۱۳۹۸ رخ داده است. اما در دولت اصلاحات یک اقدام قابل تقدیر انجام میشود. در این دوره به جای ثابت نگهداشتن قیمت بنزین، هرساله قیمت بنزین تغییر میکرد. این تغییرات باعث شد در این دوره دولت مجبور به شوکدرمانی نشود و اعتراضات یا اتفاقات امنیتی و اجتماعی هم از بابت افزایش قیمت بنزین رخ ندهد.
بررسیهای مرکز آمار ایران نشان میدهد در سالهای گذشته مصرف ماهانه دهکهای یکم تا ششم معادل بنزین سهمیهای بوده که آنها به قیمت ۱۵۰۰ تومان دریافت میکنند و صرفاً از دهک هفتم تا دهم مجبور شدهاند مازاد بر بنزین سهمیهای، از بنزین آزاد ۳۰۰۰ تومانی استفاده کنند. از سوی دیگر بنزین سهم ۲ تا ۲.۳ درصدی در هزینه خانوار دارد و تورم آن که تورم فشار هزینهای است، مقطعی بوده و چندان ماندگار نیست. از اینرو دولت میتواند دو پله قیمتی فعلی را به سه پله قیمتی برساند. در پله اول دولت میتواند با حفظ بنزین سهمیه برای حملونقل عمومی و حتی افزایش جزئی این نرخ (مثلاً تا لیتری ۱۸۰۰ یا ۲۰۰۰ تومان)، پلههای قیمتی جدیدی را برای خودروهای شخصی ایجاد کند. این پلههای جدید میتواند قیمتی سهمیه ۶۰ لیتری با قیمت ۳۰۰۰ تومان و قیمت تمامشده در پله سوم برای مازاد بر مصرف سهمیهای باشد. به عبارتی، مازاد بر مصرف سهمیهای (بالاتر از ۶۰ لیتر در ماه) همگی با قیمت تمام شده به خودروهای شخصی عرضه شود.
پرواضح است این نوع قیمتگذاری بنزین احتمالاً هیچ نمونه مشابهی در جهان نداشته باشد اما باید توجه داشته باشیم نظام مسائل و گرفتاریهای ایران در موضوع یارانهها با همه جای دنیا متفاوت بوده و با توجه به اینکه در این شرایط اتخاذ اصلاحات قیمتی عادی برای دولت سخت بوده، شاید بهتر باشد دولت تصمیمهای اینچنینی بگیرد.
دولت اقدامات قیمتی و غیرقیمتی دیگری نیز میتواند برای کاهش فشار مصرف در بخش بنزین انجام دهد. برای مثال، بهگفته مسئولان انجمن صنفی کارفرمایی CNG بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ جایگاه CNG در کشور فعال است و جایگاههای CNG اکنون با ۵۰ درصد ظرفیت کار میکنند. برآوردهای کارشناسی نشان میدهد با ظرفیت فعلی جایگاههای CNG کشور، قابلیت افزایش مصرف به حدود ۴۰ تا ۴۵ میلیون مترمکعب وجود دارد، رقمی که درحالحاضر بلااستفاده بوده و بهدلیل عدم توسعه خودروهای دوگانهسوز و کمتوجهی به بخش CNG رها شده است. اغلب کارشناسان معتقدند این ایده و سایر راهکارهای غیرقیمتی تا زمانی که با اقدامات جدی دولت در موضوع قیمت بنزین همراه نشوند، به نتیجه نخواهند رسید.