کتاب‌هراسی در لباس اخلاق

دنیای اقتصاد سه شنبه 25 شهریور 1404 - 00:02
براساس سیاست تازه دولت کانادا، در مدارس دولتی یکی از استان‌های این کشور بیش از ۲۰۰ کتاب از جمله آثار کلاسیکی چون سرگذشت ندیمه، دنیای قشنگ نو و ۱۹۸۴ از کتابخانه‌های مدارس حذف خواهند شد؛ اقدامی که واکنش‌های زیادی در پی داشته و این پرسش فلسفی و اخلاقی را بار دیگر مطرح کرده که مرز بین رعایت اخلاق و حساسیت‌های غیرضروری کجاست؟

از جمله این واکنش‌ها می‌توان به پاسخ مارگارت آتوود نویسنده «سرگذشت ندیمه» اشاره کرد که با لحن طنزآمیزی به این تصمیم عکس‌العمل نشان داده است. او در قالب شروع یک داستان هجوآمیز نوشته: «جان و مری هر دو بچه‌های خیلی خیلی خوبی بودند. آنها هرگز به دماغشان دست نمی‌زدند، هیچ وقت شکمشان کار نمی‌کرد و هرگز جوش نزدند.» این نویسنده با انتشار این چند جمله در ایکس (توئیتر) به شکل غیرمستقیم به این موضوع اشاره می‌کند که اگر قرار باشد تمام شخصیت‌های داستان‌ها به این شکل بی‌عیب و نقص باشند، در نهایت هیچ داستانی باقی نخواهد ماند. او با این کار، پوچی و بی‌معنایی عمل حذف کتاب‌ها را به نمایش می‌گذارد و نشان می‌دهد که تلاش برای ایجاد محتوای کاملا پاک و بی‌نقص، منجر به حذف واقعیت و از بین رفتن هنر می‌شود. 

او همچنین در سخنرانی دیگری از دیگر نویسندگان نیز خواست تا با داستان‌های خود امید را گسترش دهند و از اصول آزادی بیان دفاع کنند. مارگارت آتوود تنها چهره‌ای نیست که به حذف کتاب‌های متعدد از کلاس‌های درس و کتابخانه‌ها اعتراض کرد و این اعتراض‌ها نه در کانادا که در دیگر کشورها نیز موجب شد بحث آزادی بیان و همچنین موضوع «ووک‌ایسم» (Wokeism) بار دیگر سرزبان‌ها افتاد.

«ووک‌ایسم» واژه‌ای است که در سال‌های اخیر به یکی از مناقشه‌برانگیزترین اصطلاحات عرصه فرهنگ و سیاست بدل شده است. ریشه‌ آن در واژه «woke» به معنای «بیدار» است که نخست در ادبیات سیاه‌پوستان آمریکا به کار می‌رفت و به معنای هوشیاری نسبت به بی‌عدالتی‌های نژادی و اجتماعی بود. اما از حدود یک دهه پیش، این واژه وارد جریان اصلی فرهنگ و سیاست شد و به تدریج بار معنایی تازه‌ای یافت. در سال‌های اولیه رواج این واژه «ووک بودن» نشانه‌ای مثبت بود ولی در گذر زمان این اصطلاح در دست منتقدان به معنای «افراط در حساسیت سیاسی» و «تحمیل هنجارهای اخلاقی سختگیرانه» به کار رفت که اخیرا معضلی در صنعت نشر شده است.

پیامد ناخواسته دیگری از «ووک‌ایسم» این بود که فرهنگ ادبی کشورها از جمله آمریکا را به شکلی بیمارگون دگرگون کرد. این همان استدلالی است که آدام سزتلا در کتاب تازه‌اش، «این کتاب خطرناک است! چگونه هراس اخلاقی، رسانه‌های اجتماعی و جنگ‌های فرهنگی نشر را بازسازی می‌کنند»، موضوع قابل تاملی را مطرح می‌کند.

 به گزارش ایبنا، سزتلا که به‌تازگی دکترای ادبیات انگلیسی را از دانشگاه کرنل گرفته، آنچه را «دوران حساسیت» می‌نامد کالبدشکافی می‌کند؛ دورانی که از حدود پانزده سال پیش با گسترش شبکه‌های اجتماعی شروع شده است. کنشگران آنلاین، که ظاهرا می‌خواستند افق‌های تازه بگشایند، در عمل برعکس عمل کردند؛ سختگیر، سانسورگر و طردکننده شدند، و اغلب چندان خوش‌برخورد هم نبودند.

مشکل اما زمانی اوج گرفت که در «دوران حساسیت»، مطالبه‌های مشروع برای اصلاح به هراس اخلاقی تبدیل شد. نمونه‌اش جنجال ۲۰۱۹ علیه رمان «وارث خون» نوشته «امیلی ون ژائو» بود. رمانی که در پادشاهی باستانی روایت می‌شد که نظام‌های ستم در آن بر پایه نژاد شکل نگرفته بودند. اما موجی از مخالفان در توییتر او را «ضدسیاه» و «غارتگر فرهنگی» خواندند؛ بسیاری از آنها حتی کتاب را نخوانده بودند، چون هنوز منتشر نشده بود. ژائو، در بیانیه‌ای که بیشتر به عجز شباهت داشت، بابت مشکلی که ایجاد کرده عذر خواست.

سرانجام «وارث خون» منتشر شد و عموما نقدهای مثبتی گرفت و معلوم شد که وجود شبکه‌های اجتماعی نوعی حس منفی ایجاد کرده بود. آنها خود را «متخصص» معرفی می‌کنند، تنها به این دلیل که هویت مشترکی با شخصیت‌های داستانی دارند. و اغلب چنین می‌نمایانند که همه افراد یک گروه اقلیت، یکسان فکر و رفتار می‌کنند.

سزتلا یادآور می‌شود که روزگاری در مطبوعات قاعده نانوشته‌ای وجود داشت: تنها وقتی می‌توانی کتابی را نقد کنی که خودت کتابی نوشته باشی. چون نوشتن کتاب سال‌ها نظم و تلاش می‌طلبد و برای بیشتر مردم دست‌نیافتنی است. اما امروز هر کسی می‌تواند منتقد باشد، از طریق توییتر، تیک‌تاک، گودریدز و دیگر پلتفرم‌ها. و گاه کمپین‌هایی به راه می‌افتد تا کتابی را با انبوه امتیاز یک‌ستاره دفن کنند. نمونه‌اش حمله به لاری فارست، نویسنده «جادوگر سیاه» که تنها گناهش این بود که به نوجوانان القا می‌کرد حتی آدم‌های خطاکار و متعصب هم می‌توانند تغییر کنند.

سزتلا یادآور می‌شود که بسیاری از هراس‌های اخلاقی از کتاب‌های کمیک سرانجام چنان افراطی شدند که مردم عاقل روی برگرداندند. اما «دوران حساسیت» هنوز ادامه دارد و در مدارس، کتابخانه‌ها، آژانس‌های ادبی و صنعت نشر گسترش یافته است. صداق بارز این ادعا آن است که تقریبا همه‌ نویسندگان، ویراستاران و ناشران برجسته‌ای که سزتلا برای کتابش با آنها گفت‌وگو کرد، حاضر نشدند نام‌شان علنی شود؛ حتی یک معاون ارشد در یکی از بزرگ‌ترین ناشران جهان، با وجود همدلی با انتقادات او، حاضر نشد مصاحبه‌اش ضبط یا نقل شود. تنها جمله صادقانه‌ای که گفت این بود: «خیلی چیزها در ده، پانزده سال اخیر تغییر کرده.»

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.