به گزارش رکنا، در پی وقوع یک مورد قاپیدن تلفن همراه که به‌ علت مقاومت مالباخته به درگیری منجر شد و شاکی به بیمارستان منتقل گردید، دو جوان که هنگام سرقت دستگیر شده بودند، در اختیار پلیس قرار گرفتند. خبرنگار رکنا در گفت‌وگویی با متهمان جزئیات ماجرا، انگیزه‌ها و چگونگی وقوع درگیری را از زبان خودشان ثبت کرده است.

گفت و گو با عامل حمله به مالباخته

پسر 18 ساله که سابقه درگیری ندارد ادعا دارد که به علت ضعف که در یکی از پاهایش دارد، هیچ فردی او را استخدام نمی کند. او در خصوص درآمد حاصل از سرقت هایش می گوید تمامی پول هایی را که به دست آورده خرج مصرف مواد و عشق و حال کرده است

چند وقت که سرقت می کردید؟

حدود ۲۰ روز است که سرقت می‌کردیم

چجوری سوژه هایت را شناسایی می کردی و کدام نقاط را برای سرقت انتخاب می کردی؟

ما نقاطی مثل خیابان ولی‌عصر، میدان گمرک و پاسداران را انتخاب کرده بودیم چون آنجا احتمالا مال بیشتری پیدا می‌شد.

موقع  سرقت چه سلاحی همراه خودت حمل میکردی و چرا؟

چاقو حمل می کردم. برای ترسوندن استفاده می کردم

امروز هنگام سرقت از این چاقو استفاده کردی. چرا؟

قرص خورده بودم و میترسیدم دستگیر شوم برای همین ازش استفاده کردم

چند ضربه به  فرد مجروح وارد کردی؟

4 ضربه

چندوقته که با همدستت آشنایی و چرا تصمیم به سرقت گرفتید؟

با همدیگر دوست هستیم. رفیقم گفت بیا به سرقت برویم منم بیکار بودم و با او همدست شدم

چرا به شغلی مشغول نشدی؟

پای من مشکل دارد و خیلی از افراد من را با این مشکل استخدام نمیکردند

چند سالته ؟

18

خانواده ات می دانند به چه جرمی دستگیر شدی؟

از دستگیری من خبر دارند اما علتش را نمی دانند

پول هایی که از سرقت به دست می آوردی را چه کار می کردی؟

پول‌ها را خرج عشق و حال و مواد می‌کردم

تلفن های سرقتی را چجوری می فروختی؟

می رفتیم سر خیابان سعادت افرادی آنجا بودند که تلفن های سرقتی را می خریدند. ما با یکی از افراد به اسم آرش آشنا شدیم و تمامی تلفن ها را به او می فروختیم

فردی که او را مجروح کردی در بیمارستان بستری است. اگر اون فرد در این درگیری به قتل می رسید آنوقت چه اتفاقی میوفتاد؟

من ترسیده بودم و برای اینکه من را دستگیر نکند به سمت او چاقو زدم

چجوری دستگیر شدی؟

وقتی تلفن همراهش را سرقت کردیم تصادف کردیم. او به ما نزدیک شد و قصد داشت ما بگیرد من به سمت او چاقو زدم که همین باعث شد دستگیر شویم.

گفت و گو با راننده موتورسیکلت

یکی دیگر متهمان که ۱۸ ساله است، می‌گوید تحصیلاتش را رها کرده و خانواده‌اش نتوانسته‌اند او را به مدرسه برگردانند. او اظهار دارد کار پدرم  آزاد است. من مدرسه را رها کردم چون دوست داشتم زودتر به آرزوهایم برسم.

شما   چند سالته؟

18

تا چند سالگی درس خواندی؟

تا 10 سالگی

وقتی درست را رها کردی خانواده ات اصرار برای بازگشت به مدرسه نکردند؟

چرا اما خودم نمیخواستم برگردم. پدرم کارش آزاد بود و من آرزو رسیدن به آنها را داشتم برای همین درسم را رها کردم تا مشغول به کار شوم

قبلا دستگیر شدی؟

بله

به چه جرمی؟

به جرم حمل سلاح سرد دستگیر شدم