ناگفته‌هایی از سریال‌سازی دنباله‌دار در ایران/ از توقف «بچه مهندس۵» تا ماجراهای«پایتخت»

مشرق نیوز سه شنبه 25 شهریور 1404 - 15:03
فصل‌سازی سریال‌های تلویزیونیبه یکی از روندهای پرتکرار اما پرچالش در ساختار نمایشی تبدیل شده؛ روندی که از موفقیت برخی سریال‌ها آغاز شد و به الگویی تکراری برای بسیاری بدل شد.

به گزارش مشرق، در سال‌های اخیر فصل‌سازی سریال‌های تلویزیونی و شبکه نمایش‌خانگی در ایران، به یکی از روندهای پرتکرار اما پرچالش در ساختار نمایشی تبدیل شده است؛ روندی که از موفقیت برخی سریال‌ها آغاز شد و به الگویی تکراری برای بسیاری دیگر بدل شد، بدون آنکه استانداردها یا منطق تولید سریال‌های چند فصله در آن رعایت شده باشد.

در چنین بستری، دو نمونه‌ی مهم و قابل‌تحلیل یعنی سریال «پایتخت» با مدیریت هنری علیرضا نجف‌زاده در فصل ششم، و مجموعه «بچه مهندس» به کارگردانی علی غفاری، نمونه‌هایی هستند که از زوایای مختلف، چه در موفقیت و چه در افول، اهمیت تحلیلی فراوان دارند.

این گزارش، مقدمه‌ای است برای ورود به گفت‌وگویی صریح با دو کارگردانی که هرکدام تجربه‌ی ساخت سریالی چندفصله را از ابتدا تا انتها یا تا مرحله‌ای حساس در دست داشته‌اند. اما پیش از آن، لازم است بستر کلی این پدیده، با تطبیق ساختار تولیدات داخلی با الگوهای جهانی، بازخوانی و تحلیل شود.

سریال , تلویزیون , صدا و سیما , سریال پایتخت ,
نمایی از دو سریال «زیرخاکی» و «پایتخت»

فصل‌سازی در سریال‌های ایرانی؛ الگوبرداری بی‌الگو؟

در صنعت جهانی سریال‌سازی، ساخت فصل دوم و سوم نه بر اساس سفارش مدیران یا لابی تهیه‌کنندگان، بلکه براساس سنجش دقیق مخاطب‌سنجی، رضایت بیننده، استمرار قدرت روایت و جایگاه اجتماعی مجموعه انجام می‌شود. سریال‌هایی نظیر (چیزهای عجیب) Stranger Things، (بریکینگ بد) Breaking Bad یا (تاج) The Crown، همه پیش از تصمیم برای ادامه، مراحل ارزیابی کیفی و مخاطب‌سنجی سخت‌گیرانه را طی کرده‌اند.

در ایران اما، گاه شاهد آن هستیم که حتی سریال‌هایی که با افت مخاطب، کاهش کیفی و واکنش منفی روبرو شده‌اند نیز صرفاً با هدف پر کردن جدول پخش، یا تکرار یک موفقیت قدیمی، ادامه پیدا کرده‌اند.

سریال , تلویزیون , صدا و سیما , سریال پایتخت ,
نمایی از سریال «بچه مهندس»

تحلیل نمونه‌ای: از «پایتخت» تا «بچه مهندس»

سریال «پایتخت» که در طی ۷ فصل، جایگاه بی‌رقیبی در خاطره جمعی ایرانیان پیدا کرده، نمونه‌ای از تلفیق صحیح شوخ‌طبعی، موقعیت‌سازی، و شخصیت‌پردازی است. با این حال، شکست نسبی فصل ششم نشان داد که حتی پرفروش‌ترین برند تلویزیونی هم بدون فیلمنامه‌ قوی و انسجام تیم سازنده، می‌تواند با ریزش مخاطب روبرو شود. البته این ناکامی نسبی را در فصل هفتم توانست جبران کند و به گونه‌ای مدافع محبوبیت این سریال تلویزیونی باشد.

در گفت‌وگوی پیش‌رو با علیرضا نجف‌زاده، از نگاه کسی که در همه این فصل‌ها با مسئولیت‌های مختلف کنارِ سیروس مقدم (کارگردان) و محسن تنابنده (طراح و نویسنده) بوده است، فراز و فرودهای سریال‌های دنباله‌دار در تلویزیون و نمایش‌خانگی را مورد بررسی قرار دادیم.

از سوی دیگر، سریال «بچه مهندس» نیز با آن‌که در فصل نخست و دوم و حتی سوم با اقبال خوبی روبرو شد، در فصل چهارم و به‌ویژه با خروج کارگردان اصلی، با چالش‌های فراوانی روبرو شد. علی غفاری به‌عنوان خالق این مجموعه، نگاهی انتقادی به مسیر طی‌شده و آسیب‌های تداوم سریال بدون شالوده‌ خلاقانه اولیه دارد؛ موضوعی که در گفت‌وگوی تفصیلی با وی به آن پرداخته شده است.

سریال , تلویزیون , صدا و سیما , سریال پایتخت ,
نمایی از سریال «شهرزاد»

ریشه‌ بحران فصل‌های بعدی: چرا در ایران سریال‌ها فرسوده می‌شوند؟

تحلیل تجربه‌ی ساخت دنباله‌ها نشان می‌دهد که بسیاری از سریال‌های چندفصلی در ایران، از یک نقطه به بعد دچار بحران‌هایی ساختاری می‌شوند: تغییر تیم نویسندگی یا کارگردانی؛ افت کیفیت روایت و بی‌هدف شدن مسیر داستان؛ افزایش تعداد قسمت‌ها برای توجیه اقتصادی، نه داستانی؛ فقدان ارزیابی پیش از تولید فصل جدید و تحمیل تولید فصل بعدی از سوی مدیران رسانه یا سرمایه‌گذاران.

مواردی همچون «دیوار به دیوار»، «فوق‌لیسانسه‌ها»، «زیر آسمان شهر»، «ساخت ایران»، «هوش سیاه»، و «عاشقانه» دقیقاً در همین الگوها دچار آسیب شدند. در مقابل، نمونه‌هایی همچون «شهرزاد» تا حد زیادی توانستند انسجام داستانی خود را حفظ کنند، هرچند افت کیفیت در فصول بعدی نیز مشهود بود.

سریال , تلویزیون , صدا و سیما , سریال پایتخت ,

سریال‌سازی جهانی: تفاوت در منطق تولید

در بازارهای جهانی، موفقیت یک فصل الزاماً به تولید فصل دوم منجر نمی‌شود. اگر داستان ظرفیت ادامه نداشته باشد یا مخاطب تحلیل منفی نشان دهد، فصل دوم ساخته نمی‌شود. در مقابل، اگر ظرف داستانی وجود دارد، ادامه سریال با تیم اولیه، و در چارچوب مشخص ساخته می‌شود.

در بسیاری از سریال‌های خارجی، فصول جدید با «بای‌بل داستانی» (Story Bible)، «طرح کلی دنباله» و تست بازار آغاز می‌شود. فرمول‌هایی چون «کمان شخصیتی»، «حفظ راکورد»، و «تعلیق‌های هدفمند» در ادامه ماجرا رعایت می‌شوند.

در ایران اما، ادامه‌دادن سریال‌ها گاه بدون هیچ‌گونه تحلیل کیفی و صرفاً با «اعتماد به برند اولیه» انجام می‌شود؛ و همین باعث می‌شود که اعتماد مخاطب نیز نسبت به دنباله‌ها سلب شود.

درآمدی بر دو گفت‌وگو: روایت از دلِ میدان ساخت

در این میان، گفت‌وگو با علیرضا نجف‌زاده که تجربه‌ی مدیریت هنری یکی از جنجالی‌ترین فصل‌های «پایتخت» را بر عهده داشت، فرصتی است برای درک پیچیدگی‌ها، تصمیم‌سازی‌ها و تعارض‌ها در پشت‌پرده سریال‌های چندفصلی موفق.

همچنین، علی غفاری که سریال «بچه مهندس» را از ابتدا طراحی و کارگردانی کرد، نگاه دقیقی به روند افت کیفیت این مجموعه پس از جدایی‌اش دارد؛ تحلیلی که نه‌تنها برای فهم روندی خاص، بلکه به‌عنوان الگویی هشداردهنده برای دیگر سازندگان نیز قابل تأمل است.

آیا فصل‌سازی به سبک ایرانی، نیاز به بازنگری دارد؟

آن‌چه روشن است این است که فصل‌سازی در ایران بیش از آن‌که بر پایه اصول دراماتیک و مخاطب‌محوری باشد، به تصمیمات اداری، فشار سرمایه‌گذار و گاه فقدان برنامه‌ریزی بلندمدت وابسته است.

اگر صداوسیما و پلتفرم‌های خانگی می‌خواهند برندهای موفق را احیا کنند، چاره‌ای ندارند جز آن‌که: تیم اولیه‌ی خلاق را حفظ کنند؛ به بای‌بل داستانی متعهد باشند؛ فرآیند ساخت فصل‌های بعدی را ارزیابی‌محور و مخاطب‌مدار طراحی کنند؛ و مهم‌تر از همه، از نگاه تجربی کارگردانان و نویسندگان خود درس بگیرند؛ همان‌طور که در گفت‌وگوهای پیش‌رو خواهیم دید.

سریال , تلویزیون , صدا و سیما , سریال پایتخت ,

گفت‌وگو با علیرضا نجف‌زاده درباره‌ سیاست‌گذاری تلویزیون و آینده‌ سریال‌سازی در ایران

علیرضا نجف‌زاده، یکی از چهره‌های شناخته‌شده و حرفه‌ای در عرصه‌ی کارگردانی و تولید سریال‌های تلویزیونی، سال‌هاست که در بدنه‌ی تولیدات نمایشی رسانه‌ی ملی نقش مؤثری ایفا کرده است. او نه‌تنها کارگردان آثاری چون بوتیمار و زوج یا فرد بوده، بلکه در پروژه‌های شاخصی همچون پایتخت نیز از مراحل ابتدایی تا اجرا حضور داشته است؛ از مدیریت تولید و مدیر پروژه گرفته تا ایفای نقش بازیگری.

در روزهایی که گمانه‌زنی‌ها درباره‌ی ساخت فیلمی با محوریت جنگ ۱۲ روزه برای حضور در جشنواره‌ی فیلم فجر توسط نجف‌زاده بالا گرفته، فرصتی فراهم شد تا با او درباره‌ی وضعیت کنونی سریال‌سازی در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی گفت‌وگویی داشته باشیم. گفت‌وگویی که از دل تجربه‌ی عملی، نگاه مدیریتی و واقعیت‌های پیچیده‌ی تولید روایت می‌شود.

فصل‌سازی در سریال‌ها: منطق یا مدیریت سلیقه‌ای؟

نجف‌زاده درباره‌ تفاوت زیرساخت‌های سریال‌سازی در ایران با کشورهای منطقه، به‌ویژه ترکیه، چنین توضیح می‌دهد: «در ترکیه، سریال‌ها با پشتوانه‌ی دقیق آمار و داده‌ها ساخته می‌شوند. چون شبکه‌های‌شان از طریق اینترنت و پلتفرم‌های کابلی سریال پخش می‌کنند، آمار دقیقی از کاربران دارند. تصمیم‌ها بر اساس داده‌ است، نه حدس و گمان. در حالی‌که در تلویزیون ما هنوز سیستم آمارگیری مربوط به ۳۰ یا ۴۰ سال پیش است. آمارهای میدانی و غیرعلمی که اغلب هم دقیق نیستند.»

به گفته‌ی او، در کشورهای پیشرفته اگر سریالی با استقبال مواجه شود، تولید فصل‌های بعدی‌اش به‌سرعت کلید می‌خورد و اگر نه، پروژه متوقف می‌شود. اما در ایران نه برنامه‌ی درازمدت داریم، نه ساختار حرفه‌ای برای سرمایه‌گذاری.

مدیران در صداوسیما اغلب با نگاه مقطعی جلو می‌آیند. می‌خواهند از مناسبت عبور کنند، پروژه‌ای بسازند، و بعد بروند. هیچ‌وقت نگاه بلندمدت به پروژه‌ها وجود ندارد. نه در مرحله‌ی طرح و قصه، نه در بستن قراردادها. وقتی مدیری تغییر می‌کند، مدیر بعدی با چیزی ناآشنا روبرو می‌شود. اگر سریال موفق باشد، باید همه‌ی تیم را دوباره راضی کند، و این یعنی هزینه‌ی بالاتر و مشکلات مضاعف. این، نتیجه‌ی نبود مدیریت منسجم است.

سریال , تلویزیون , صدا و سیما , سریال پایتخت ,

اعتماد به حرفه‌ای‌ها؛ تجربه‌ای به نام «پایتخت»

نجف‌زاده تجربه‌ی پایتخت را یک نمونه‌ی موفق از اعتماد به تیم حرفه‌ای می‌داند: «در پایتخت، مدیران وقت تصمیم درستی گرفتند. تیمی را باور کردند که هنوز به اصطلاح «چهره» نشده بود. بازیگران آن موقع شناخته‌شده نبودند؛ فقط آقای خمسه چهره‌ی آشنایی بود. تلویزیون حتی اصرار داشت بازیگر مشهوری بیاورند که سریال دیده شود. اما هوشمندی مدیران در این بود که به سیروس مقدم و محسن تنابنده اعتماد کردند. نتیجه‌اش شد پدیده‌ای به نام پایتخت.»

او می‌گوید موفقیت این پروژه، حاصل هم‌افزایی تیم حرفه‌ای و درایت مدیریتی بود. و در ادامه هم تیم پایتخت نشان داد تنها زمانی حاضر به ساخت فصل جدید است که قصه‌ی جذابی پیدا شود. نه برای پول، نه برای فشارها.

«نگاه باید حرفه‌ای باشد. برخی شعار جوان‌گرایی می‌دهند اما به شکل پوپولیستی. مشخص است آینده در دست جوان‌هاست، اما باید از مسیر درست بیایند. جوان‌ها باید کنار بزرگان کار کنند، یاد بگیرند. بیشتر کارگردانان موفق امروز، دستیار بوده‌اند: از بهرنگ توفیقی و برزو نیک‌نژاد تا دانش اقباشاوی. اما وقتی جوانی را بدون تجربه و به صرف چند جلسه کارگردانی، پای پروژه بیاوریم، خروجی‌اش همین سریال‌های وی‌اودی می‌شود که اغلب سطحی و صرفاً بیزینسی هستند.»

شکست‌های تکراری به‌خاطر نگاه غیرحرفه‌ای

نجف‌زاده معتقد است بخش زیادی از شکست سریال‌ها به انتخاب‌های اشتباه مدیریتی و فقدان نگاهی حرفه‌ای در بستن قراردادها و تحلیل ظرفیت قصه‌ها برمی‌گردد: «هر قصه‌ای ظرفیت خاص خودش را دارد. بعضی‌ها در فصل اول موفق‌اند اما فصل دوم سقوط می‌کنند چون نگاه عاقلانه‌ای پشت توسعه‌ی قصه نیست. ما حتی قرارداد بلندمدت با بازیگران نمی‌بندیم. بعد از موفقیت فصل اول، اگر بخواهیم ادامه بدهیم، باید با شرایط جدید و گاهی غیرممکن، بازیگران را نگه داریم. همه‌چیز بی‌برنامه و هیجانی جلو می‌رود.»

او به تجربه‌ شخصی خود در سریال خوشنام هم اشاره می‌کند: «خوشنام بهترین سریال رمضان در سال خودش بود. آمار خیلی خوبی داشت، اما مدیران هیچ قدم عملی برای ساخت فصل دوم برنداشتند. در حین پخش سریال، تمام مدیران عوض شدند. هنوز مدیر جدید شبکه یک را ندیدیم! چرا؟ چون می‌گویند این پروژه متعلق به مدیر قبلی بوده. این نگاه، آسیب‌زاست. در حالی‌که این پروژه‌ها سرمایه‌ی صداوسیما هستند. نه مال یک مدیر خاص.»

سریال , تلویزیون , صدا و سیما , سریال پایتخت ,

سریال‌های وی‌اودی: رویا یا تجارت صرف؟

نجف‌زاده در بخش دیگری از گفت‌وگو به وضعیت شبکه‌ی نمایش خانگی و سقوط کیفیت سریال‌ها اشاره می‌کند: در وی‌اودی‌ها، خیلی‌ها صرفاً دنبال جذب سرمایه‌اند. با آمارسازی، قسمت اول سریال را پخش می‌کنند، بازیگر را با آل پاچینو مقایسه می‌کنند تا سرمایه‌گذار را قانع کنند. اما فصل دوم و سوم سقوط آزاد است. چون هدف، تولید نیست؛ تجارت است. جوان‌هایی که دنبال فیلم‌سازی‌اند باید یاد بگیرند فقط با کارشان عشق‌بازی نکنند؛ حرفه‌ای فکر کنند.

اعتماد، استمرار، برنامه‌ریزی

به باور علیرضا نجف‌زاده، رمز موفقیت در سریال‌سازی نه در شعارهای کوتاه‌مدت، بلکه در اعتماد به حرفه‌ای‌ها، برنامه‌ریزی درازمدت، و نگاهی کلان به تولیدات فرهنگی است: سریال‌هایی که خوب دیده شده‌اند، سرمایه‌ی ملی‌اند. از بیت‌المال هزینه شده‌اند و باید به آن‌ها به چشم دارایی عمومی نگاه کرد، نه پروژه‌ای برای یک دوره‌ی مدیریتی. اگر نخواهیم با نگاه بلندمدت جلو برویم، باز هم فقط یکی دو سریال خوب خواهیم داشت و خیل عظیمی از آثار بی‌کیفیت که صرفاً برای پر کردن آنتن یا جلب سرمایه ساخته شده‌اند.

سریال , تلویزیون , صدا و سیما , سریال پایتخت ,

نظر کارگردان «استرداد»، «ابوزینب» و «شاهرگ» از ادامه‌ ندادن «بچه مهندس ۴»

"فصل‌سازی نیازمند نقشه‌ راه است، نه اصرار بی‌دلیل"

علی غفاری، کارگردان شناخته‌شده سینما و تلویزیون، با کارنامه‌ای که آثار متنوعی از جمله سه‌گانه‌ی محبوب بچه مهندس، فیلم سینمایی استرداد، ابوزینب و سریال‌هایی چون شاهرگ و پیشمرگ را در خود جای داده، این روزها در سکوت خبری روی یک پروژه‌ی سینمایی جدید کار می‌کند. اگرچه فعلاً تمایلی به صحبت درباره‌ی جزئیات این پروژه ندارد، اما در خلال گفت‌وگو به نکاتی درباره‌ی ساخته نشدن فصل پنجم بچه مهندس و علاقه‌ی مشروط خود به ادامه‌ی این مجموعه نیز اشاره می‌کند.

چندفصله‌سازی؛ از واقع‌بینی تا شکست‌های تکراری

غفاری در تحلیل مفهوم فصل‌سازی در سریال‌های ایرانی، به نکته‌ی کلیدی طراحی اولیه‌ی پروژه اشاره می‌کند: «اگر طراحی اولیه درست انجام شود، ادامه دادن کار هم به درستی پیش می‌رود. یکی از دلایل موفقیت بچه مهندس همین بود. از همان ابتدا سه فصل صدقسمتی طراحی کردیم. نقشه‌ی راه داشتیم. وقتی فصل چهارم مطرح شد، من انجامش ندادم. چرا؟ چون فیلمنامه‌ای وجود نداشت. ساختن فصل چهارم بدون ایده‌ی درخشان، منطقی نبود.»

او تأکید می‌کند که در مواجهه با موفقیت‌های قبلی، مدیران معمولاً شتاب‌زده عمل می‌کنند: «آن زمان به مدیران گفتم صبر کنید، اجازه بدهید به یک ایده‌ی جذاب برسیم. اما سازمان صداوسیما اصرار داشت برای جدول سال آینده حتماً فصل چهارم آماده شود. نتیجه‌اش هم مشخص بود. پروژه‌ای که سه فصل موفق داشت، نباید صرفاً به‌خاطر اقبال گذشته، بدون پشتوانه‌ی داستانی ادامه پیدا کند.»

سریال , تلویزیون , صدا و سیما , سریال پایتخت ,
نمایی از «مرد هزار چهره»

فقدان مهندسی تولید؛ حلقه‌ی گمشده‌ی سریال‌سازی ما

از نظر غفاری، سریال‌سازیِ حرفه‌ای نیازمند مهندسی استراتژیک است؛ از طرح اولیه تا تحلیل بازخورد مخاطب: «ما اتاق فکر نداریم. پروژه‌ها بدون تحلیل ذائقه‌ی مخاطب، بدون درک نیازهای روز، و بدون نگاه حرفه‌ای ساخته می‌شوند. باید بدانیم مخاطب به کدام بخش‌های سریال علاقه‌مند است و همان‌ها را در فصل‌های بعدی تقویت کنیم. در بچه مهندس می‌توانستیم از شخصیت جواد جوادی، بعد از گذر سال‌ها، یک نابغه‌ی موشکی بسازیم که بازتابی از واقعیت امروز کشور باشد. اما پیگیری و سیاست‌گذاری لازم صورت نگرفت.»

او ساخت فصل پنجم را همچنان ممکن می‌داند، اما مشروط: «اگر ایده‌ی درخشانی برسد و حمایت واقعی پشت آن باشد، چرا که نه؟ موضع من همیشه این بوده که اول به یک هسته‌ی مرکزی داستان برسیم؛ اینکه چه قصه‌ای قرار است تعریف شود. اگر این اتفاق بیفتد، قطعاً امکان ساخت فصل پنجم وجود دارد.»

مشکل اعتماد به تیم‌های حرفه‌ای

یکی از مسائل جدّی در ساخت پروژه‌های تلویزیونی، از نظر غفاری، نبود اعتماد کافی به گروه‌های مجرب است: «وقتی به تیمی که کارنامه‌اش را پس داده اعتماد نمی‌شود و شوراهای مختلف با سلیقه‌های متضاد در تصمیم‌گیری‌ها دخالت می‌کنند، نتیجه چیزی جز شکست نخواهد بود. نمی‌شود به یک کارگردان با چهل سال سابقه بی‌اعتمادی کرد، و در عوض نظر کسانی را اعمال کرد که هنوز در طراحی و پرداخت فیلمنامه تجربه‌ی کافی ندارند.»

او می‌افزاید: «بارها دیده‌ایم که وقتی به یک تیم حرفه‌ای اعتماد شده، نتیجه درخشان بوده. اما وقتی دخالت‌های متفرقه و اعمال نظرهای متعدد وارد پروژه شده، همان ابتدا پروژه شکست خورده است.»

تجربه‌ جهانی و چشم‌انداز حرفه‌ای

غفاری در بخشی از گفت‌وگو به تجربه‌ی سریال‌سازی در سایر کشورها، به‌ویژه ترکیه، اشاره می‌کند: «در ترکیه سریال‌ها ۳۰۰ قسمتی ساخته می‌شود، نه مینی‌سریال. طراحی‌شان این‌طور است که اگر داستان موفق شد، امکان ادامه داشته باشد. ساختار حرفه‌ای دارند، تایم قسمت‌ها ۴۵ دقیقه است، با تیتراژ می‌رسد به ۶۰ دقیقه. ما هنوز درگیر آزمون و خطا هستیم. هنوز داریم چرخ را از نو اختراع می‌کنیم، در حالی‌که تجربه‌هایی مثل سریال‌سازی آقای فتحی در تلویزیون باید الگو شود.»

او معتقد است مخاطب امروز، صبور نیست: «تماشاگر امروز اگر سریال خوب نبیند، خیلی راحت می‌زند کانال دیگر. به پلتفرم‌ها، اینترنت و ماهواره رجوع می‌کند. سیاست‌گذاران فرهنگی ما — چه در صداوسیما، چه در شبکه نمایش خانگی یا سینما — باید حساس‌تر، حرفه‌ای‌تر و به‌روزتر باشند.»

آینده «بچه مهندس»؛ فقط در صورت وجود قصه‌ قوی

در پایان گفت‌وگو، وقتی دوباره به احتمال ساخت فصل پنجم بچه مهندس می‌رسیم، غفاری با صراحت پاسخ می‌دهد: «چند ایده‌ی خوب برای فصل پنجم مطرح شده، ولی تا زمانی که از آن‌ها یک قصه‌ی منسجم و قوی بیرون نیاید، نباید ساخت را شروع کرد. بچه مهندس برند معتبری است. نمی‌خواهم کاری بسازم که اعتبار آن سه فصل را خدشه‌دار کند.»

منبع: تسنیم

منبع خبر "مشرق نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.