به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، وزیر بهداشت اخیراً اعلام کرده است که آلودگی هوا در ایران سالانه جان حدود ۵۰ هزار نفر را میگیرد. آماری که اگرچه صریح و هشداردهنده است، اما سالهاست به یک «آمار خبری» تبدیل شده؛ آماری که روی کاغذ جا خوش کرده و هیچ اقدامی ملموس برای مهارش نمیشود. مسئولان، انگار که تنها کارمند اداره آمار هستند، به شمارش قربانیان میپردازند اما از وظیفه اصلی خود حفظ سلامت مردم غافلند.
هوای آلوده تنها یک مشکل محیط زیستی نیست؛ این بحران، تهدیدی مستقیم برای جان و سلامت مردم است. وزارت بهداشت، طبق قانون و مسئولیت حرفهای خود، نه تنها باید این آمار را اعلام کند، بلکه باید برنامههای پیشگیری، مداخلات درمانی، و فشار مستمر به نهادهای مسئول برای کاهش آلایندهها را اجرایی کند. هشدار دادن بدون اقدام، صرفاً ثبت مرگها روی کاغذ است.
سالانه دهها هزار خانواده در سوگ عزیزانشان مینشینند، اما در دستگاههای اجرایی هیچ بازخورد واقعی وجود ندارد. تعارفهای اداری و سیاسی میان مسئولان ادامه دارد، در حالی که مردم هر روز با نفسهای آلوده جان خود را از دست میدهند. در این وضعیت، کسانی که از اقدام عاجل خودداری میکنند نه تنها در برابر مردم پاسخگو نیستند، بلکه به شکلی مستقیم در مرگهای قابل پیشگیری سهیماند و باید تحت پیگرد قانونی و بازخواست قرار گیرند.
بحران آلودگی هوا نشان میدهد که مسئله فراتر از آمار و هشدار است. این یک شکست سیستماتیک است؛ شکست در هماهنگی بین نهادهای مسئول، ضعف در قوانین کنترل آلودگی، و بیعملی سیاستگذاران. در شرایطی که علم پزشکی و محیط زیست قادر به پیشبینی و کاهش پیامدهای بهداشتی آلایندههاست، ناتوانی و تعلل مسئولان به معنای مرگ هزاران انسان در هر سال است.
ایران نیازمند اقدام فوری و ملموس است. برنامههای کاهش آلودگی هوا، پایش دقیق و شفاف منابع آلاینده، و مسئولیتپذیری واقعی نهادها. اگر وزارت بهداشت و دستگاههای مرتبط نتوانند نقش فعال خود را ایفا کنند، این آمار تلخ هر سال افزایش خواهد یافت و تعارفهای پشت میزهای اداری، جان مردم را به بازی گرفته است.