عصر ایران ؛ علی نجومی ــ جوان دیار خراسان در نیمهی دههی ۴۰ به توصیهی معاون رادیو مشهد، دکتر شریفی، به تهران میرود و در شورای موسیقی امتحان آواز و خوانندگی میدهد. در این امتحان افرادی مانند آقایان مختاری، همایون خرم، علی تجویدی و مشیرهمایون شهردار حضور داشتند. پس از اجرای شجریان، همه از صدای او استقبال و او را تشویق کردند. اما پس از مدتی، جواب امتحان او این بود: «آقای شجریان بسیار بااستعداد است؛ ولی فعلاً به کار رادیو نمیآید». شجریان از این جواب ناراحت شد و برای یافتن علت به رادیو رفت، که متوجه کمبود بودجه شد.
شجریان یک بار دیگر در شورای موسیقی امتحان داد، که در این جلسه آقای حسینعلی ملاح نیز حضور داشت. پس از اجرا، آقای ملاح گفت: «ایشان هیچ ایرادی ندارند؛ اما باید ببینیم کدام تهیهکننده حاضر است از ایشان استفاده کند».
در همین دوره، شجریان یکی از نوارهای ضبطشدهی خود را نزد پیرنیا، بنیانگذار برنامهی گلها، برد. پیرنیا از صدای شجریان استقبال کرد و نخستین بار صدای او در برگ سبز شماره ۲۱۶ برنامهی گلها از رادیو پخش شد. این قطعه شامل آواز افشاری با شعری از لسانالغیب و با حضور نوازندگانی چون رضا ورزنده و حسن کسایی است.
تصنیف غلام چشم ترک: شجریان بیش از بقیه کارهای خود به این تصنیف علاقه دارد و آن را اولین بار در حین کوهنوردی در درکه تهران ضبط کرده است. نام آن غلام چشم ترک است و بر روی شعری از حافظ بدون موسیقی خوانده شده است. این قطعه با شنیدنش به یاد سکانس ماندگار فیلم دلشدگان با بازی امین تارخ و لیلا حاتمی و حدیث دلبستگی این دو میافتد.
تصنیف مرغ سحر: برای سالها کنسرتی از خسروی آواز ایران نبود که در آن این تصنیف خوانده نشود. شعر پر سوز و گداز ملکالشعرای بهار به شکل غریبی با آهنگ مرتضی خان نیداوود چفت و بست شده است و صدای شجریان آن را به اوجی رسانده که محال است اشک از چشمان ایرانیان جاری نسازد.
در سال ۱۳۵۵، محمدرضا خان لطفی، شجریان و هوشنگ ابتهاج به دیدن شهریار سخن میروند. لطفی چنان ساز درخشانی میزند که شهریار مدام به به میگوید و به ابتهاج رو میکند و میگوید: سایه جان! سایه جان! مثل آقای حسینقلی فراهانی میزنه. لطفی هنوز در حال نواختن بود که شجریان شروع به خواندن آوازی در افشاری میکند و شهریار که به وجود آمده، در پایان به شوخی به شجریان میگوید: آقا محمد رضا، شما افشاری هم یاد گرفته بودی، ما نمیدانستیم.
آلبوم شب، سکوت، کویر: آلبومی ماندگار با آهنگسازی کیهان کلهر و خوانندگی شجریان در سال ۱۳۷۷ منتشر شد و از آن میان تصنیف سکوت شب جای ویژهای در میان خاطرات ایرانیان دارد.
تصنیف عشق داند: این تصنیف ساختهی محمدرضا خان لطفی بر روی شعری از لسانالغیب است.
تصنیف سر عشق: این تصنیف از ساختههای سنتورنواز خوشذوق دیار خراسان، پرویز مشکاتیان، بر روی شعری از شیخ اجل سعدی است.
تصنیف بی همگان به سر شود: نمیشود از محمد رضا خان شجریان گفت و از حسین علیزاده، آهنگساز و تارنواز چیرهدست ایران، چیزی نگفت. همکاریهای متعدد این دو، گنجینهای از آثار شنیدنی موسیقی سنتی سرزمینمان را پدید آورده است و از آن میان، بی همگان به سر شود بر روی شعری از مولانا ساخته شده است.
تأثیر پدر شجریان و دعای ربنا: همه را گفتیم الا معلم اول، استاد که در واقع پدر او بود. پدر شجریان که خود قاری قرآن بود، از کودکی به او خواندن قرآن را آموخت و شاید بتوان نقطه اوج و اعلای این نوع خواندن را در دعای ربنا دید که افطار کردن ایرانیان روزهدار را بدون آن تصور نتوان کرد.
شاید اگر آن سرطان لعنتی نبود، هنوز مرغ خوشالحان ایرانزمین میخواند، اما سخن چه فایده که او در ۱۷ مهر ۱۳۹۹ چهره در نقاب خاک کشید.
تصنیف ساز خاموش: این تصنیف با شعری از استاد شفیعی کدکنی و آهنگی از حسین خان علیزاده.
برای شنیدن نسخه کامل تصنیفهای این پاداکست کلیک کنید