به گزارش رکنا، تحقیقات جدید نشان میدهد که عدم توجه به تنظیم ساعت خواب و بیداری، بهویژه رفتاری مانند شبزندهداری، میتواند پیامدهایی جدی برای سلامت روان داشته باشد و خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهد.
پایبندی به یک برنامه خواب منظم برای بسیاری افراد دشوار است. برخی شبها را به تفریحات با دوستان اختصاص میدهند یا مشغول تماشای برنامههای جذاب تلویزیونی هستند و این موضوع معمولا منجر به کاهش ساعات خواب میشود. ولی اگر این بینظمی به شکل یک عادت دائمی درآید، اثرات منفی بر سلامت روان اجتنابناپذیر خواهد بود. تحقیقات اخیر تأیید میکند که شب زنده داری مکرر میتواند به آسیب روانی منجر شود.
مطالعاتی که در دانشگاه ساری کشور بریتانیا انجام شده، نشان میدهد که افرادی که بهصورت طبیعی در ساعات شب بیشتر فعال هستند، نسبت به سحرخیزان با احتمال بیشتری با علائم افسردگی مواجه میشوند. بر خلاف این افراد، کسانی که صبحها زود از خواب بیدار میشوند، کمتر در معرض مشکلات روانی قرار میگیرند. دکتر سایمون ایوانز، پژوهشگر ارشد این تحقیق، میگوید: «تمایل زیستی به شببیداری و دیر خوابیدن، به ویژگی بیولوژیکی به نام ‘کرونوتایپ شبانه’ مربوط است که ریشه ژنتیکی دارد و در بعضی افراد طبیعی است.»
این اولین مطالعهای نیست که نشان میدهد شبزندهداری خطر افسردگی را افزایش میدهد. در سال ۲۰۱۲، پژوهشی توسط زیستشناسی از دانشگاه جان هاپکینز در ایالات متحده به نتایج مشابه دست یافت. این تحقیق نشان داد که دیر خوابیدن ممکن است علاوه بر افسردگی، باعث ایجاد مشکلاتی در یادگیری نیز شود.
پژوهشگران توضیح دادند که قرار گرفتن در معرض نورهای شدید در شب، از جمله نور مصنوعی ناشی از صفحهنمایشها، باعث اختلال در چرخه طبیعی خواب و تأثیرات منفی بر روان میشود. دکتر سامر حتار، زیستشناس دانشگاه جان هاپکینز، در بیانیهای اعلام کرد: «یافتههای ما نشان میدهد که قرار گرفتن مکرر در معرض نور شدید شبانه، سطح هورمونهای استرس را در بدن افزایش میدهد. این تغییرات میتواند باعث بروز افسردگی و کاهش عملکرد شناختی شود.»
بهطور علمی، چرخه خواب و بیداری بدن با «ریتم شبانهروزی» تنظیم میشود که تحت تأثیر شرایط نوری محیط قرار دارد. وقتی فرد در معرض نورهای شدید در شب قرار میگیرد یا برنامه خواب نامنظمی دارد، این ریتم دچار اختلال میشود. این اتفاق سطح هورمونهای کلیدی مانند کورتیزول و ملاتونین را تحت تأثیر قرار داده و باعث افزایش تنش، اضطراب و افسردگی میشود.
کارشناسان پیشنهاد میدهند که با تغییراتی در سبک زندگی، میتوان اثرات منفی شبزندهداری را کاهش داد. دکتر ایوانز میگوید تمرکز اصلی باید بر بهبود کیفیت خواب باشد. برای مثال: کاهش نور اطراف قبل از خواب، انجام مدیتیشن و پایبندی به برنامهای منظم توصیههایی هستند که میتوانند موثر باشند.
همچنین روشهایی مانند خاموش کردن وسایل الکترونیکی یک ساعت پیش از خواب، استفاده از نورهای ملایم و زرد به جای نور سفید و ایجاد محیطی آرام، میتوانند به بهبود کیفیت خواب کمک کنند.
شبزندهداری، هر چند جذاب یا گاهی اجتنابناپذیر است، اثرات نامطلوبی بر سلامت روان میگذارد. تحلیلها نشان دادهاند که کسانی که شبها فعالیت بیشتری دارند، بیش از دیگران در معرض افسردگی قرار دارند. این موضوع مرتبط با نور مصنوعی شبانه، اختلال در ریتم شبانهروزی بدن و کاهش کیفیت خواب است.
متخصصان تأکید دارند که تغییر در عادتهای خواب و کاهش استفاده از تکنولوژی در شب، میتواند کمک قابلتوجهی به بهبود سلامت روان کند. بهعبارتی، تصمیم برای شبزندهداری یا خوابیدن به موقع، فقط مسئلهای مربوط به انرژی روز بعد نیست، بلکه تأثیری طولانیمدت در کیفیت زندگی و سلامت روان دارد.