سرویس جهان مشرق – این روزها که صحبت از فعالسازی «مکانیسم ماشه» توسط سه کشور اروپایی عضو برجام، یعنی آلمان، بریتانیا، و فرانسه، و بازگشت خودکار تحریمهای سازمان ملل علیه ایران شنیده میشود، یادآور روزهایی است که منتقدان به توافق هستهای خاطرنشان میکردند که در این توافق سازوکاری برای تنبیه ایران در صورت تعدی از تعهداتش پیشبینیشده، اما سازوکار مشابهی برای مجازات طرفهای غربی در صورت برآورده نشدن انتظارات جمهوری اسلامی تعبیه نشده است.
همچنین، اکنون بیش از هر زمان دیگری، به نظر میآید چهبسا بهتر میبود، چنانکه رهبر انقلاب همزمان با تهدیدهای ترامپ مبنی بر خروج از برجام در سال ۲۰۱۸ فرمودند، ایران نیز پس از عقبنشینی آمریکا از توافق، برجام را «به آتش میکشید.» به هر حال، پیکر نیمهجان برجام تا امروز به حیات خود ادامه داد و اکنون به تهدیدی علیه کشورمان تبدیل شده است.
(از راست) «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه، «فریدریش مرتس» صدراعظم آلمان، و «کییر استارمر» نخستوزیر بریتانیا، ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵، طی نشست مشترک این سه کشور اروپایی عضو برجام در هتلی در حاشیهی نشست سال ۲۰۲۵ ناتو در شهر لاهه در هلند، مقابل عکاسان رسانهای قرار گرفتهاند. این سه کشور بدون اشاره به کوتاهی خود پس از خروج آمریکا از برجام و ناتوانی در مقابله با تحریمهای یکجانبهی ایالات متحده علیه ایران، میگویند از مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه تهران استفاده خواهند کرد. (+)
در همینباره بخوانید:
پایگاه اینترنتی انجمن آمریکایی «جاست سکیوریتی»، از مؤسسات وابسته به مدرسهی حقوق دانشگاه نیویورک، طی گزارشی تحت عنوان «آنچه باید دربارهی مکانیسم ماشهی تحریمهای ایران در سازمان ملل بدانید: پرسش و پاسخی با کلسی داونپورت[۱]» به بررسی گذشتهی توافق هستهای و مکانیسم ماشه و همچنین سناریوهای احتمالی پیش رو پرداخته است. داونپورت، مدیر سیاستگذاری منع اشاعه در سازمان «انجمن کنترل تسلیحاتی» است؛ سازمانی بینالمللی مستقر در آمریکا که هدف خود را «پیشبرد درک و حمایت عمومی از سیاستهای کارآمد در حوزهی کنترل تسلیحاتی» معرفی میکند. آنچه در ادامه میخوانید، ترجمهی گزارش جاست سکیوریتی است.
«مارتین شافر» مسئول روابط عمومی وزارت خارجهی آلمان، ماه جولای سال ۲۰۱۵، نسخهای امضاشده از برجام را در دست دارد. یکی از بزرگترین نقاط ضعف توافق هستهای، عدم تعبیهی سازوکاری متقن برای مجازات طرفهای غربی در صورت عدم عمل به تعهداتشان است. این در حالی است که «مکانیسم ماشه»، به طور خاص، به گونهای طراحی شده تا اعضای دائم شورای امنیت نتوانند آن را وتو کنند و جلوی بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را بگیرند. (+)
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای محافل رسانهای-اندیشکدهای بینالمللی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
۲۸ آگوست [۶ شهریور ۱۴۰۴]، سه عضو اروپایی «برجام» (توافق هستهای ایران) فرآیندی را برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران آغاز کردند[۲]. این تحریمها سال ۲۰۱۵ و در چارچوب قطعنامهی ۲۲۳۱ شورای امنیت، که برجام را تأیید و اجرایی میکرد، لغو یا بازطراحی شده بودند. پرسشهای زیر و پاسخهای «کلسی داونپورت» مدیر سیاست منع اشاعه در سازمان «انجمن کنترل تسلیحاتی[۳]» [مستقر در آمریکا]، توضیح میدهد که این اقدام به چه معناست، چه اتفاقی ممکن است در ادامه رخ دهد، و چرا این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است.
سؤال: قطعنامهی ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل[۴] بلافاصله پس از امضای «برنامهی جامع اقدام مشترک[۵]» (برجام) در سال ۲۰۱۵ برای تأیید و اجرای آن تصویب شد. این قطعنامه، چند اقدام انجام داد؛ از جمله، برخی از محدودیتهای برنامهی هستهای ایران را به حالت تعلیق درآورد؛ برخی دیگر از این محدودیتها را بازطراحی کرد؛ یک «کانال خرید» خلاقانه را برای تأیید هرگونه انتقال کالاهای «احتمالاً مرتبط با برنامهی هستهای» به ایران ایجاد کرد؛ یک سازوکار بیسابقهی «ماشه» را برقرار کرد که در صورت نقض قابلتوجه و حلوفصلنشدهی برجام [توسط ایران] تحریمهای قبلی سازمان ملل را دوباره برمیگرداند؛ و همچنین تعیین کرد محدودیتهای شورای امنیت علیه ایران یک دهه پس از اجرایی شدن برجام «پایان» یابند (مگر در صورت فعال شدن مکانیسم «ماشه» پیش از آن تاریخ). پیش از اینکه به بخش «ماشه» در قطعنامه بپردازیم، آیا میتوانید مهمترین ویژگیهای قطعنامهی ۲۲۳۱ و دلیل اهمیت امروز این قطعنامه را از نظر خودتان توضیح دهید؟
کلسی داونپورت: بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، پس از اینکه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران را به دلیل عدم رعایت توافقنامهی الزامآور پادمانی، به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داد[۶]، شورای امنیت مجموعهای از قطعنامهها را برای تحریم و محدودسازی برنامهی هستهای این کشور تصویب کرد. قطعنامهی ۲۲۳۱ که توافق هستهای سال ۲۰۱۵ را تأیید میکرد، تحریمها و محدودیتهای سازمان ملل علیه برنامهی هستهای ایران را اصلاح نمود و بخشی جداییناپذیر از فرآیند اجرای برجام بود. این قطعنامه بلافاصله تحریمها و مجازاتهای مرتبط با برخی از فعالیتهای هستهای ایران را لغو، و محدودیتهای برنامهی هستهای این کشور، مانند ممنوعیت غنیسازی، را که الغایشان برای اجرای برجام ضروری بود، حذف یا اصلاح کرد. سایر تحریمها به طور کامل برقرار ماندند، اما برای آنها محدودیت زمانی تعیین شد: مقرر شد تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران پس از پنج سال و محدودیتهای مربوط به انتقال موشکهای بالستیک ایران پس از هشت سال لغو شوند.
در همینباره بخوانید:
›› مستند خبرنگار آمریکایی: برنامههای موشکی و پهپادی ایران قابلمذاکره نیستند
علاوه بر این، قطعنامهی ۲۲۳۱ یک فرآیند بررسی منحصربهفرد را برای نظارت بر خرید برخی مواد خاص توسط ایران، که ممکن بود به برنامهی هستهای این کشور مرتبط باشند، راهاندازی کرد. هر کشوری که قصد فروش یا انتقال هر کدام از این مواد به ایران را داشت، باید پیش از انتقال، از یک نهاد وابسته به شورای امنیت تأییدیه دریافت میکرد؛ نهادی که ایالات متحده (و سایر اعضای برجام) در آن حق وتو داشتند. این سازوکار تحت عنوان «کانال خرید» شناخته میشد. قطعنامهی ۲۲۳۱، همچنین، شامل شماری از تعهدات الزامآور برای تمامی کشورهای عضو سازمان ملل بود. به عنوان نمونه، ممنوعیت ارائهی کالاها و خدمات هستهای یا دارای کاربری دوگانه به ایران برای همهی کشورها مگر از طریق کانال خرید. (محدودیتهای تسلیحاتی و موشکی نیز تا پیش از زمان انقضایشان برای تمام کشورهای جهان الزامآور بودند.)
در نهایت، قطعنامهی ۲۲۳۱ حاوی بندی است که در اصل یک تاریخ انقضا محسوب میشود. طبق این بند[۷]، ده سال پس از تصویب برجام، در تاریخی که در سند برجام «روز پایان» نامیده میشود، «تمامی مفاد این قطعنامه پایان مییابد، و هیچیک از قطعنامههای قبلی» که شورای امنیت برای حلوفصل برنامهی هستهای ایران تصویب کرده بود، ادامه نخواهند یافت. در آن تاریخ، «شورای امنیت رسیدگی به موضوع هستهای ایران را پایانیافته تلقی خواهد کرد، و مورد «منع اشاعه» از فهرست مسائلی که شورا به آنها رسیدگی میکند، حذف خواهد شد»؛ که عملاً پروندهی تعامل شورای امنیت با برنامهی هستهای ایران را میبندد. بسته شدن پرونده هستهای ایران در سازمان ملل از این جهت برای تهران از اهمیت ویژهای برخوردار است که ایران میخواهد به عنوان یک کشور «عادی» عضو پیمان منع اشاعهی هستهای (انپیتی) شناخته شود. «روز پایان» ۱۸ اکتبر (۲۶ مهر) امسال است و اگر قطعنامهی ۲۲۳۱ منقضی شود، مفاد مکانیسم ماشه که میتواند برای برگرداندن تحریمهای چندجانبه علیه برنامهی هستهای ایران استفاده شوند، نیز همراه با آن منقضی خواهند شد.
سؤال: اکنون بپردازیم به مکانیسم ماشه. این سازوکار چگونه کار میکند و چه کسانی میتوانند آن را فعال کنند؟
کلسی داونپورت: مکانیسم ماشه یک سازوکار منحصربهفرد است که به هر یک از اعضای توافق هستهای که یک کشور عضو سازمان ملل نیز باشد (یعنی همهی اعضا بهاستثنای اتحادیهی اروپا) اجازه میدهد تحریمها و محدودیتهای سازمان ملل علیه ایران را، که به موجب قطعنامهی ۲۲۳۱ حذف یا اصلاح شده بودند، مجدداً و با استفاده از یک فرآیند غیرقابلانسداد [و غیرقابلوتو] اعمال کند. این سازوکار به این دلیل در قطعنامهی ۲۲۳۱ گنجانده شد که اعضای گروه ۱+۵ (چین، فرانسه، آلمان، روسیه، بریتانیا، و ایالات متحده) نگران بودند که اگر ایران مفاد هستهای برجام را نقض کند، هر یک از اعضای دائم شورای امنیت [اعضای ۱+۵ بهاستثنای آلمان] میتواند تصویب تحریمهای جدید و الزامآور شورای امنیت علیه تهران را وتو کند. مکانیسم ماشه تضمین کرد که تا اکتبر ۲۰۲۵، یک مسیر غیرقابلوتو برای بازگرداندن محدودیتهای چندجانبهی مهم علیه برنامهی هستهای ایران، که پیش از برجام برقرار بودند، وجود خواهد داشت.
برای فعال کردن مکانیسم ماشه، هر یک از اعضای برجام که عضو سازمان ملل نیز باشد (یعنی گروه ۱+۵) میتواند موضوعی را به اطلاع شورای امنیت برساند که مصداق «نقض قابلتوجه تعهدات» در توافق هستهای باشد. رئیس شورای امنیت سپس باید، ظرف ۱۰ روز از دریافت اطلاعیه، پیشنویس قطعنامهای را به منظور «ادامهی لغو تحریمهای سازمان ملل که در برجام مشخص شدهاند» ارائه دهد. سپس، شورای امنیت ۳۰ روز فرصت دارد تا این قطعنامه را به رأی بگذارد. اگر آن قطعنامه تصویب شود، تحریمهای قبلی بازنخواهند گشت (یعنی مکانیسم «ماشه» فعال نمیشود). با این حال، عضوی از برجام که خواستار فعالسازی مکانیسم ماشه شده، در صورتی که نگرانیهایش برطرف نشده باشند، میتواند قطعنامهی خواستار ادامهی لغو تحریمها را وتو کند؛ و به این ترتیب، تحریمها و محدودیتهای قبلی بازمیگردند. ایالات متحده به دلیل خروج از برجام در ماه می سال ۲۰۱۸، نمیتواند مکانیسم ماشه را فعال کند. دولت ترامپ سال ۲۰۲۰ تلاش کرد تا از این سازوکار برای جلوگیری از انقضای تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران استفاده کند، اما رئیس شورای امنیت اعلام کرد که واشینگتن نمیتواند این کار را انجام دهد، زیرا دیگر «عضو» توافق هستهای نیست[۸].
در همینباره بخوانید:
سؤال: ۲۸ آگوست، سه کشور اروپایی عضو برجام (فرانسه، بریتانیا، و آلمان) با ارسال نامهای به رئیس شورای امنیت[۹]، مکانیسم ماشه را فعال کردند تا ایران را برای امتیازدهی در مورد برنامهی هستهایش تحت فشار قرار دهند. پیش از این گزارش شده بود که اعضای برجام در حال مذاکره برای تمدید مفاد پایان توافق هستند تا زمان بیشتری را برای تصمیمگیری در مورد فعال کردن مکانیسم ماشه فراهم کنند. اقدام سه کشور اروپایی در فعالسازی ماشه در عمل به چه معناست؟ و آیا انجام این کار در این مقطع عاقلانه بود؟
کلسی داونپورت: سه کشور اروپایی در موقعیت دشواری قرار داشتند. نقض برجام توسط ایران از سال ۲۰۱۹ [پس از خروج آمریکا از توافق]، این کشور را به لحاظ فنی در آستانهی [دستیابی به] تسلیحات هستهای قرار داده بود. به علاوه، پس از حملات ایالات متحده و اسرائیل در ماه ژوئن، ایران همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به حالت تعلیق درآورده بود، تعهدات پادمانی الزامآورش را نقض کرده بود، و هرگونه نظارتی بر فعالیتهای هستهایش را متوقف کرده بود. علاوه بر این، عدم محکومیت نقض پادمانها توسط ایران از سوی روسیه و چین، نگرانیهای موجهی را به وجود آورده بود مبنی بر اینکه شورای امنیت در آینده به تحریم یا محکوم کردن ایران به دلیل عدم رعایت پادمانها رأی نخواهد داد. بنابراین، اگر سه کشور اروپایی مکانیسم ماشه را فعال نمیکردند، این سازوکار منقضی میشد و بعید بود شورای امنیت، جز در صورت اقدام واضح ایران در جهت تسلیحاتیسازی برنامهی هستهایش، فشار جدیدی بر تهران وارد کند.
از سوی دیگر، فشار [و چماق] زمانی بهترین نتیجه را میدهد که با یک راه خروج دیپلماتیک [و هویج] معتبر همراه باشد. در حال حاضر، مشخص نیست که آیا ایالات متحده مذاکرات را یک ضرورت فوری میداند یا نه؛ و اینکه آیا ایران، علیرغم ابراز حمایت مستمر از دستیابی به یک توافق، آمریکا را به عنوان یک مذاکرهکنندهی معتبر [و صادق] میبیند یا نه. علاوه بر این، ایران نمیخواهد کشوری به نظر برسد که تسلیم فشار شده است. بنابراین فعال کردن مکانیسم ماشه احتمالاً واکنشی را از سوی ایران به دنبال خواهد داشت؛ مانند تهدید این کشور به خروج از معاهدهی منع اشاعه. در نتیجه، مکانیسم ماشه میتواند تنشها را تشدید کند و ایالات متحده و ایران را دوباره در مسیر درگیری قرار دهد.
سه کشور اروپایی با فعال کردن مکانیسم ماشه یک ضربالاجل ۳۰ روزه برای دستیابی به توافقی برای جلوگیری از اجرایی شدن مکانیسم ماشه تعیین کردهاند. این مسئله میتواند اضطرار مورد نیاز را به مذاکرات تزریق کند؛ مشروط به اینکه هر دو طرف مایل به تعامل باشند. با این حال، هنوز چالشهای قابلتوجهی وجود دارد. در حالت ایدهآل، سه کشور اروپایی به همراه ایالات متحده برای دستیابی به یک توافق محدود همکاری خواهند کرد که در ازای اقدامات ایران برای کاهش خطر هستهای، مکانیسم ماشه را تمدید کند. سه کشور اروپایی این پیشنهاد را در بیانیهی ۲۸ آگوست خود مطرح کردند و گفتند: «ما از این دورهی ۳۰ روزه برای ادامهی تعامل با ایران در مورد پیشنهادمان برای تمدید [مکانیسم ماشه] یا هر تلاش دیپلماتیک جدیای برای بازگرداندن پایبندی ایران به تعهداتش، استفاده خواهیم کرد.»
بازگشت کامل پایبندی ایران به برجام ظرف ۳۰ روز آینده غیرواقعگرایانه است؛ بهویژه به دلیل چالشهای راستیآزمایی در نتیجهی حملات به تأسیسات هستهای ایران[۱۰]. اما سه کشور اروپایی [پیشتر] نشان دادهاند که حاضرند به کمتر از پایبندی کامل نیز رضایت بدهند. ۸ آگوست طی نامهای[۱۱] پیشنهاد دادند در ازای ازسرگیری مذاکرات و «حلوفصل برخی از فوریترین نگرانیهای جامعهی بینالمللی در مورد شفافیت» برنامهی هستهای ایران، مکانیسم ماشه را به مدت شش ماه دیگر تمدید کنند.
سؤال: ایران، طبیعتاً، اقدام «غیرقانونی و بیاساس[۱۲]» سه کشور اروپایی را محکوم کرده است. در طرف دیگر، وزارت خارجهی آمریکا بیانیهای مطبوعاتی صادر کرد و گفت: «طی هفتههای آتی، با [سه کشور اروپایی] و سایر اعضای شورای امنیت سازمان ملل برای تکمیل موفقیتآمیز بازگشت تحریمها و محدودیتهای بینالمللی علیه ایران همکاری خواهیم کرد…[۱۳]» از یک سو، ایالات متحده یک بازیگر ضروری برای بازگرداندن مذاکرات به مسیر درست است، اگر اصالتاً چنین کاری امکانپذیر باشد. اما از سوی دیگر، آمریکا پس از پیوستن به کارزار بمباران اسرائیل و حمله به برنامهی هستهای ایران در اوایل تابستان[۱۴]، اعتبار خود را به شدت خدشهدار کرده است. با این فرض که رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، هنوز به دنبال توافق است (فرضیهای که شاید اکنون دیگر مورد تردید باشد)، اگر مسیری برای دیپلماسی وجود داشته باشد که بتواند از اجرایی شدن مکانیسم ماشه جلوگیری کند، آن مسیر چگونه خواهد بود؟
کلسی داونپورت: عباس عراقچی، وزیر خارجهی ایران، میگوید این کشور همچنان به مذاکرات «منصفانه و متوازن» در مورد برنامهی هستهایش علاقهمند است[۱۵]، اما برای از سرگیری مذاکرات به دنبال تضمینهایی است مبنی بر اینکه حقوق هستهایش تحت معاهدهی منع اشاعهی هستهای محترم شمرده خواهند شد و هیچ تجاوز نظامیای علیه ایران در طول مذاکرات صورت نخواهد گرفت. ایران و آمریکا میتوانند برای رفع نگرانیهای تهران و همچنین خطرات مربوط به اشاعهی هستهای، که سه کشور اروپایی در بیانیهی ۲۸ آگوست خود در مورد مکانیسم ماشه مطرح کرده بودند، برای رسیدن به یک توافق موقت مذاکره کنند. این توافق میتواند شامل تعهد ایران مبنی بر اجازه دادن به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای ورود دوباره به تمام تأسیسات هستهایش و همکاری دربارهی تعیین تکلیف ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدش باشد، که پس از بمبارانهای اسرائیل و آمریکا در ماه ژوئن، سرنوشتشان همچنان نامشخص است. چنین توافق موقتی همچنین میتواند حقوق ایران برای برخورداری از یک برنامهی هستهای صلحآمیز تحت معاهدهی منع اشاعهی هستهای را به رسمیت بشناسد.
در عوض، ایالات متحده همچنین میتواند با سه کشور اروپایی، روسیه، و چین بر سر تصویب قطعنامهای در شورای امنیت سازمان ملل برای تمدید مکانیسم ماشه به مدت شش ماه همکاری کند. این قطعنامه، به علاوه، میتواند همهی کشورها را به حمایت از مذاکره برای دستیابی به یک توافق جامع تشویق کند. آمریکا برای اینکه به یک بازیگر معتبرتر در این فرآیند تبدیل شود، احتمالاً باید متعهد شود از اقدام نظامی علیه ایران یا حمایت از اقدام نظامی توسط هر کشور دیگری خودداری نماید. هرگونه حملهی دیگری علیه ایران، به احتمال قوی، غیرقانونی خواهد بود و اگرچه دولت ترامپ ممکن است از کنار گذاشتن اهرمِ تهدید به استفاده از نیروی نظامی متنفر باشد، اما ترامپ دیگر برنامهی هستهای تهران را یک تهدید قریبالوقوع نمیداند و میخواهد از یک درگیری گستردهتر بین ایالات متحده و ایران جلوگیری کند. بنابراین، تعهد به صرفنظر از اقدام نظامی برای شش ماه، میتواند توافق آتشبسی را که رئیسجمهور دونالد ترامپ در ماه ژوئن [بین ایران و اسرائیل] اعلام کرد، بدون تضعیف امنیت آمریکا، تثبیت و تقویت کند، تنشها را کاهش دهد، و برای مذاکرات در مورد یک توافق جامع زمان بخرد.
تصویر ماهوارهای از تأسیسات هستهای ایران در فردو. آثار حملات رژیم صهیونیستی به تأسیسات سطحی در نیمهی سمت چپ تصویر، و آثار نفوذ بمبهای سنگرشکن آمریکا در نیمهی سمت راست تصویر برای حمله به بخش زیرزمینی تأسیسات دیده میشود. هنوز حجم خسارت در نتیجهی حملهی آمریکا مشخص نیست. «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا ادعا میکند این تأسیسات به طور کامل از بین رفته، در حالی که شماری از رسانههای آمریکایی به نقل از گزارشهای اطلاعاتی میگویند برنامهی هستهای ایران صرفاً چند ماه به تأخیر افتاده است. (+)
سؤال: اگر دیپلماسی در این بازهی زمانی فشرده موفق نشود، و تحریمها، ماه آینده، به طور کامل بازگردند، ساختار تحریمهای سازمان ملل علیه برنامهی هستهای ایران چگونه خواهد بود؟ و کدام فعالیتها در حال حاضر تحت قطعنامهی ۲۲۳۱ برای بقیهی کشورهای جهان مجاز هستند، که در آن صورت ممنوع خواهند شد؟
کلسی داونپورت: بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران تأثیر اقتصادی زیادی نخواهد داشت، اما در کنار انواع دیگر تأثیرات، پایان رسمی دوران برجام را رقم خواهد زد؛ به این دلیل که شورای امنیت سازمان ملل دوباره به موضع خود پیش از برجام [دربارهی برنامهی هستهای ایران] بازخواهد گشت، و در غیاب بازطراحیهای قابلتوجه، استثناها، و سایر سازوکارهای نوآورانهی قطعنامهی ۲۲۳۱، اجرای بسیاری از مفاد برجام غیرممکن خواهد شد. در مورد تأثیرات اقتصادی، [باید یادآور شد که] ترامپ پس از خروج از برجام در ماه می سال ۲۰۱۸، با وجود پایبندی ایران به توافق، تحریمهای ایالات متحده را مجدداً اعمال کرد، و گسترهی این تحریمها تقریباً تمام تعاملات اقتصادی با ایران را، که تحت برجام مجاز بودند، پایان داد. با این حال، بازگرداندن تحریم تسلیحاتی و ممنوعیت واردات و صادرات موشکهای بالستیک و پهپاد، برخی معاملات، مانند ارائهی پهپادهای ایران به روسیه، را غیرقانونی خواهد کرد.
آنچه بیشتر به برنامهی هستهای ایران مربوط میشود، مفاد سازمان ملل در مورد فعالیتهای هستهای این کشور است. مکانیسم ماشه، ممنوعیتهایی را علیه فعالیتهای هستهای ایران وضع خواهد کرد که تهران آنها را نقض حقوق هستهایش تحت انپیتی میداند؛ از جمله منع الزامآور ایران از تعلیق غنیسازی اورانیوم و هرگونه فعالیتی در حوزهی رآکتورهای آب سنگین. همچنین بازفرآوری پلوتونیوم و سرمایهگذاری در فعالیتهای هستهای در خارج از این کشور را نیز ممنوع میکند. علاوه بر این، ممنوعیتها دربارهی هرگونه فعالیت مرتبط با توسعهی موشکهای بالستیک را نیز بازخواهد گرداند. تمام کشورهای عضو سازمان ملل ملزم خواهند شد تا، علاوه بر اجرای تحریمها، از ارائهی هرگونه مواد یا تجهیزاتی به ایران که میتواند برای برنامههای هستهای و/یا موشکی تهران استفاده شود، و کمکهای مالی، آموزش، یا تدارکاتیای که به پیشبرد برنامهی هستهای ایران مرتبط باشد، خودداری کنند.
سؤال: اجرای تحریمها اغلب زمانی آسانتر است که ذینفعان کلیدی (از جمله کشورهایی که مایل به تجارت با ایران هستند) در مورد اهداف تحریمها با یکدیگر همسو باشند و یک فرآیند دیپلماتیک با چشمانداز واقعبینانه برای دستیابی به این اهداف وجود داشته باشد. به نظر شما، آیا اهداف [جامعهی جهانی در قبال] برنامهی هستهای ایران محل اتفاقنظر است، یا چشماندازی برای یک فرآیند دیپلماتیک قابلاجرا در آینده وجود دارد؟ و در غیر این صورت، آیا پیشبینی میکنید مشکلاتی در مسیر الزام کشورها به پایبندی به رژیم تحریمهای سازمان ملل وجود داشته باشد؟
کلسی داونپورت: اتفاقنظر گستردهای وجود دارد مبنی بر اینکه ایران باید یک کشور غیرهستهای و عضو انپیتی باقی بماند، اما اختلافنظرهای قابلتوجهی بین کشورهای کلیدی در مورد راهبردهای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، نقشی که تحریمها باید ایفا کنند، و اینکه چه کسی مقصر بحران فعلی است، وجود دارد. به عنوان مثال، روسیه و چین با بازگشت تحریمهای سازمان ملل مخالف هستند. این خطرِ واقعی وجود دارد که هیچیک از این دو کشور، با وجود اینکه از نظر قانونی موظف هستند، اگر مکانیسم ماشه پس از ۳۰ روز اجرایی شود، تحریمهای مجدد سازمان ملل را اجرا نکنند.
با توجه به اینکه اسرائیل و ایالات متحده، پیش از امتحان تمام مسیرهای دیپلماتیک، به ایران حمله کردند، بازگرداندن تحریمها این خطر را ایجاد میکند که کشورهای دیگر این اتفاق را ناعادلانه و نمونهای دیگر از اقدام کشورهای دارای سلاح هستهای در جهت تضعیف تضمینهای انپیتی مبنی بر حق برخورداری کشورها از برنامهی هستهای صلحآمیز، بدانند. شورای امنیت اهرمهای زیادی برای وادار کردن کشورها به اجرای قطعنامههایش، حتی آنهایی که از نظر قانونی الزامآور هستند، ندارد؛ و اساساً متکی به این است که کشورهای عضو، خودشان، این کار را انجام دهند. بنابراین این امکانِ واقعی وجود دارد که تلاش سه کشور اروپایی برای ایجاد اهرم فشار [با استفاده از مکانیسم ماشه] اتفاقاً با وادار کردن کشورها به نادیده گرفتن قطعنامههای شورای امنیت و سوق دادن ایران به سوی اقدام تلافیجویانه، نتیجهی معکوس دهد.
خبرنگاران طی نشست خبری، یک روز بعد از عملیات شبانهی ایالات متحده در ایران، از تابلویی عکس میگیرند که توضیحاتی دربارهی حملهی آمریکا به تأسیسات هستهای جمهوری اسلامی، موسوم به عملیات «چکش نیمهشب»، روی آن نقش بسته است. آمریکاییها در حالی به حملهی نظامی به تأسیسات هستهای ایران افتخار میکنند که به اعتراف کارشناسان بینالمللی، این اقدام در غیاب مدارک کافی مبنی بر حرکت ایران به سوی تسلیحاتیسازی برنامهی هستهایش، نقض فاحش حقوق بینالملل بوده است. (+)
در همینباره بخوانید:
سؤال: بهترین و بدترین سناریوهایی که ممکن است در چند ماه آینده ببینیم، کدامند؟
کلسی داونپورت: در بهترین سناریو، سه کشور اروپایی و آمریکا برنامهای برای یک مذاکرهی سریع و عملگرایانه [و دستیابی به توافقی] با ایران دارند که مکانیسم ماشه را تمدید کند، شفافیت در مورد برنامهی هستهای ایران را بازگرداند، نگرانیهای ایران در مورد امنیت تأسیسات هستهایش را برطرف کند، و زمینه را برای تداوم دیپلماسی فراهم سازد. در بدترین سناریو، ایران با خروج از انپیتی به مکانیسم ماشه واکنش نشان میدهد و سپس آشکارا یا، به احتمال قویتر، مخفیانه، مسیر تسلیحاتیسازی برنامهی هستهایش را در پیش میگیرد. در این سناریو، بسیار محتمل است که درگیری بین ایران و اسرائیل و ایالات متحده دوباره شعلهور شود.