امیرمحمد یعقوبپور در همشهری نوشت: بدتر از این نمیشد؛ یک افتضاح تمامعیار. شکست سنگین و ۷بر یک استقلال مقابل الوصل امارات، حتی در کابوسهای شبانه بدبینترین هواداران این تیم هم قابل ثبت نبود، اما آبیها در زمین بازی آن را محقق کردند. این نسل از بازیکنان استقلال هر کار دیگری هم انجام بدهند، تا ابد بهخاطر اتفاقی که در امارات رخ داد به شکل منفی در تاریخ این باشگاه باقی میماند. ۷نکته کوتاه و دردناک را در مورد این شکست مرور میکنیم.
بدترین جنبه این فاجعه، محل ثبت آن است. اساسا هواداران تیمی مثل استقلال نباید از حضور تیمشان در سطح دوم آسیا راضی باشند و با اکراه باید این موضوع را بپذیرند، اما نهتنها چنین نمیکنند، بلکه با مباهات و افتخار به استقبال داستان میروند. درست مثل این است که بایرنمونیخ به جای لیگ قهرمانان سهمیه لیگ اروپا را بگیرد و پز هم بدهد. برای تیمهایی مثل پرسپولیس و استقلال زشت است که جزو ۲۴تیم اول آسیا نباشند. زشتتر اما آن است که همانجا هم ببازند؛ تازه با چه نتیجهای؟ ۷بر یک!
دیگر جنبه ناخوشایند این شکست، رقمخوردن آن دربرابر تیمی بسیار متوسط و معمولی است. چنین باختی حتی مقابل غولهای پرستاره عربستانی هم ننگین است، چه برسد به الوصل که پارسال در لیگ امارات سوم شده و چندین دهه تجربه کسب پیروزی دربرابر رقبای ایرانی را نداشته است.
عامل آزاردهنده بعدی این طرف میدان است. آنچه این فاجعه را دردناکتر میکند، رقمخوردن آن بهدست ثروتمندترین نسخه تاریخ باشگاه است. تیمی که 80سال بدون هلدینگ و پولهای نفتی افتخارات زیادی بهدست آورده بود، طی 2سال با مالک جدید ابتدا در معرض سقوط به دسته پایینتر قرار گرفت و سپس با تیمی که بسیار لوکس و نجومی بسته شده است، بدترین باخت تاریخش را تجربه کرد.
نکته دردناک بعدی اینکه شکست استقلال را باید در ادامه ناکامیهای سریالی تیمهای ملی و باشگاهی ایران دید. یک روز پیش از این تراژدی سهمگین، سپاهان ایران به الحسین اردن باخته و تراکتور هم با خوشاقبالی یک مساوی از شبابالاهلی گرفته بود. خیلی خوشخیالانه خواهد بود اگر تصور کنیم همه این اتفاقات تصادفی و خالی از معناست.
ناآمادگی ستارههای خارجی جدید استقلال هم نکته زجرآور بعدی است. درحالیکه بیشترین مانورها روی جذب این نفرات صورت گرفته بود، در عمل آنها هنوز کار خاصی انجام ندادهاند. یاسر آسانی خودخواه است، جنپو در دوران طولانیمدت افتش به سر میبرد، از نازون هنوز چیزی ندیدهایم و البته منیر حدادی هم که از همه گرانتر و مشهورتر است، نمایشی ایستا، سنگین و از سر شکمسیری ارائه داد. اگر این روند ادامه پیدا کند، خیلی باید نگران استقلال باشیم.
ضعف در ساختار دفاعی آبیها را هم همه فهمیدهاند جز خود ساپینتو. استقلال در هر بازی لیگی و آسیایی انواع و اقسام موقعیتها را در اختیار رقبا قرار میدهد. این هشدار بهقدری جدی گرفته نشد که شکستی چنین اسفبار و فراموشنشدنی در تاریخ باشگاه به ثبت رسید. حسین حسینی حتما ایرادات فنی و فرامتنی زیادی داشته، اما واقعا چطور یکی از برترین گلرهای فصل گذشته لیگ نخبگان آسیا را رد کردند و دروازهبان بازنشستهای را جایش آوردند که در 5بازی 13گل خورده؟!
از همه بدتر اما مصاحبههای طلبکارانه بازیکنان استقلال پس از پایان بازی بود. در شرایطی که انتظار میرفت آنها حتی سرشان را بالا نگیرند، شاهد بهانهگیری و فرافکنی حیرتآور امثال روزبه چشمی، آرمین سهرابیان و عارف آقاسی بودیم؛ مصاحبههای باورنکردنیای که در سطحی وسیع در فضای مجازی فراگیر شد و واکنشهای منفی بسیار زیادی در پی آورد. این اظهارات بهقدری سخیف بود که باید باعث یک بازنگری اساسی در فرهنگ هواداری در استقلال شود. هنوز هم باور نمیکنیم بازیکنانی که این باخت وحشتناک را رقم زدند، اینطور با سر بالا برای خبرنگاران و مخاطبان رجز میخوانند.