به گزارش اقتصادنیوز، در سالهای گذشته ابزارهای سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس تنوع زیادی پیدا کردند و صندوقهای سرمایهگذاری زیادی ایجاد شدند که سرمایهگذاران بتوانند به صورت غیرمستقیم در بازار سرمایه گذاری کنند.
اما حالا این صندوقها و بازار سهام، همزمان با یکدیگر افت و خیز دارند. به خصوص در مورد صندوقهای سرمایهگذاری اهرمی که سرعت افت این صندوقها بیشتر از سرعت افت سهام هست.
اقتصادنیوز این موضوع را با پویان مظفری کارشناس بازار سرمایه در میان گذاشته است.
او در این باره می گوید: «مشکلی اصلی در صندوقها تعدد نیست. نکته اینجاست که این صندوقها مشابه هم هستند و خیلی از نهادها نیازی نبود که چند صندوق ثابت داشته باشند. در همه بازارهای دنیا تعدد صندوق اتفاق بدی نیست، اما باید تعدد صندوق را منوط به این کنند که دست مدیر صندوق باز باشد.»
آقای مظفری! به نظر شما بازار سرمایه کشش این تعداد صندوق سرمایهگذاری را که در سالهای اخیر ایجاد شده است را دارد؟
اینکه تعداد صندوقها زیاد شود و کارهای مختلف بکنند اتفاق بدی نیست، اما مشکل امروز در بازار این است که خیلی از صندوقها از نظر ماهیتی فرقی با هم ندارند. در صندوقهای درآمد ثابت، یک نهاد یا هلدینگ مالی چند صندوق درآمد ثابت دارد. واقعا فرق اینها چیست؟ اگر قرار بود فرقی با هم نداشته باشند، چرا این صندوقها ایجاد شدند و این اتفاق برایشان افتاده است؟
مشکلی اصلی در صندوقها تعدد نیست. نکته اینجاست که این صندوقها مشابه هم هستند و خیلی از نهادها نیازی نبود که چند صندوق ثابت داشته باشند. در همه بازارهای دنیا تعدد صندوق اتفاق بدی نیست، اما باید تعدد صندوق را منوط به این کنند که دست مدیر صندوق باز باشد. ما آمدیم مجوز صندوق دادیم و بعد آمدیم یک سری چارچوب برای آنها گذاشتیم که فقط در چارچوب این حدنصابها میتوانید حرکت کنید.
دست مدیر صندوقها را بستیم و چارچوب گذاشتیم، تازه تعداد زیادی مجوز هم دادهایم. این دو کار باعث شده صندوقهای سهامی خیلی فرقی با هم نکنند و از هم متفاوت نشوند. اساسا کارکرد یک شرکت سبدگردان یا مدیر دارایی در بازار سرمایه ایران از مدیر دارایی بودن خارج شده است؛ کارش این شده که چقدر میتواند پول برای صندوق جذب کند، هنرش مارکتینگش شده و مذاکره با کسانی که میخواهند برایش پول بیاورند.
هنر یک مدیر باید این باشد که بتواند داراییهای مختلف را به خوبی تحلیل و بررسی کند و سرمایهگذاری درستی را انجام دهد.
این موضوع در ایران بر عکس شده است. از نظر من مشکلی با تعدد صندوقها نیست، اما مشکل اصلی این است که این صندوقها مشابه هم کار میکنند. الان صندوق سهامی بخرید، میبینید فرقی هم با هم ندارند. صندوقها همه شبیه هم عمل کردهاند و این موضوع را در صندوقهای درآمد ثابت و طلا هم میبینیم.
بعضی مواقع که بازار منفی میشود و سرمایه گذاران در حال فروش سهام و صندوق هستند، مدیر صندوق مجبور میشود سهام پرتفوی خود را کم کند که همین موضوع به فشار فروش بازار اضافه میکند. این موضوع باعث نمیشود بازار در شرایط منفی، از صندوقها ضربه بخورد؟
به نظرم این موضوع به مثابه بهانه آوردن است. فردی به عنوان یک سرمایهگذار که 100 میلیون تومان پول در بورس دارد، میخواهد پولش را نقد کند. قبلا به جای 30 میلیون سهام و 70 میلیون صندوق، 100 میلیون سهام بود که میآمد سرمایهاش را می فروخت، حالا شده 30 میلیون سهام و 70 میلیون صندوق. به جای اینکه خودش بفروشد یک نفر دیگر دارد برایش میفروشد.
پس فشار فروش اضافهای نمیآورد؛ در نهایت یک نفر دارد برای فروش تصمیم میگیرد که این تصمیم برای فروش به این معناست که یا خودش میخواهد بفروشد یا مدیر صندوق میخواهد با عاملیت او بفروشد.
پس در واقع فشار فروش به بازار اضافه نمیکند؛ تازه این صندوقها خیلی با هم هماهنگ هستند، هیجانی نمیفروشند، با همدیگر معامله میکنند یا مثلا در تابلو دو با هم معامله میکنند، آن هیجان فروش اصلا در بازار نمیآید تازه به نظر من ضربهگیری هم برای هیجان بازار هست. اما واقعیت این است.
تاسیس صندوقهایی مثل صندوقهای فلزات، پتروشیمی و سیمانی و ... به معاملات نمادهای آن صنعت کمک میکند ؟ به طور کلی وجود این صندوقها مزیتی دارد؟
وجود این صندوقها از این نظر مزیت است که من تحلیلی دارم که مثلا قرار است نرخ دلار نیما بالا برود، پس میروم یکی از صندوقهای فلزی یا پتروشیمی میخرم با این تحلیل کلان که قرار است آن صنعت بهتر شود. اما اینکه به معاملات صنعت کمک کند، تاثیری ندارد. پرتفوی که میچینند از بازار خرد که نمیخرند، در صدور و ابطال هم در خرد نمیفروشند. من فکر نمیکنم تاثیر معنا داری در معاملات صنعت داشته باشد.
در مورد صندوقهای درآمد ثابت، بعضی از فعالان بازار معتقدند این صندوقها باعث افت بازار سهام میشود، چرا که با سودهای جذابی که پرداخت میکنند، سرمایهها را از بازار سهام خارج میکنند. به نظر شما پرداخت سودهای جذاب توسط صندوقهای درآمد ثابت، ایراد محسوب میشود؟ و اگر ایرادی به آن وارد است، چگونه میتوان این موضوع را اصلاح کرد؟
پرداخت هر سود درآمد ثابت، ایراد است چه توسط صندوق درآمد ثابت، چه توسط بانک، چه توسط سکوی تامین مالی. اما این ایراد، واقعیت اقتصاد ما است. وقتی بانک دارد آن سود را میدهد، صندوق درآمد ثابت هم به عنوان یک بازار فیکس، همین سود را پرداخت میکند. در واقع ضربه به بازار سرمایه نمیزنند و کاری به بازار سرمایه ندارند. اینها فقط آمدند کار فروش و ریسک بالا را راحتتر کردهاند.
چون این کار را کردهاند یک سری این برآورد را دارند که به بازار آسیب میزند. دلیل سودهای جذابی که میپردازند این است که خودشان نیستند؛ دلیلش این است که سیستم پولی کشور را این کار را میکند و سیستم پولی بانک مرکزی است که به پایین زنجیره یا به پایین سکوها میرسد و باعث میشود همه سودهای جذاب بدهند. پس تقصیر این صندوقها نیست بلکه تقصیر سیاستگذاری پولی است که سود جذاب میدهد.