یکی از ضرورتهای اساسی در مدیریت پایتخت، ارتقای خدمات رفاهی و بهبود کیفیت زندگی شهروندان است. افزایش دسترسی به حملونقل عمومی کارآمد، ایجاد فضاهای سبز گستردهتر، توسعه مراکز فرهنگی و ورزشی و همچنین ساماندهی نظام سلامت شهری، از جمله اقداماتی است که میتواند رفاه عمومی را ارتقا داده و رضایتمندی شهروندان را تقویت کند.
در نهایت، تلاش برای اعتلای پایتخت تنها به نفع ساکنان آن نخواهد بود؛ بلکه بازتاب مثبت آن در سطح ملی قابل مشاهده است. پایتختی پویا و برخوردار از خدمات رفاهی مطلوب میتواند الگوی توسعه برای سایر شهرها باشد و در عین حال جایگاه کشور را در عرصههای منطقهای و بینالمللی ارتقا بخشد.
پایتخت بهعنوان مرکز ثقل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور، نقشی فراتر از یک شهر معمولی ایفا میکند. این شهر نهتنها محل استقرار نهادهای حکومتی و اداری است، بلکه محل رفتوآمد میلیونها نفر برای کار، تحصیل و دسترسی به خدمات نیز به شمار میرود. بنابراین، توجه به جایگاه و اهمیت پایتخت یک ضرورت راهبردی است و هرگونه کمتوجهی به آن میتواند بر کل ساختار کشور اثر منفی بگذارد.
از منظر اجتماعی، پایتخت باید محیطی باشد که در آن شهروندان احساس امنیت، آرامش و رضایت داشته باشند. این امر تنها از طریق سرمایهگذاری در زیرساختهای رفاهی، توسعه فضاهای عمومی، ایجاد مراکز تفریحی و فرهنگی، و بهبود خدمات شهری همچون حملونقل، مدیریت پسماند و دسترسی به خدمات بهداشتی و آموزشی ممکن خواهد شد. هرچه کیفیت خدمات رفاهی در پایتخت ارتقا یابد، رضایت شهروندان بیشتر شده و حس تعلق آنها به شهر نیز تقویت خواهد شد.
پایتخت در واقع چهرهای از کشور را به نمایش میگذارد. گردشگران خارجی، سرمایهگذاران بینالمللی و حتی رسانههای جهانی، اغلب نخستین برداشت خود از یک کشور را از طریق پایتخت آن شکل میدهند. بنابراین ارتقای کیفیت خدمات رفاهی، نظم شهری و زیبایی بصری پایتخت، نهتنها بر زندگی ساکنان آن اثرگذار است، بلکه اعتبار بینالمللی کشور را نیز افزایش میدهد.
از سوی دیگر، ارتقای خدمات رفاهی در پایتخت به معنای کاهش شکاف طبقاتی و ارتقای عدالت اجتماعی است. هنگامی که همه اقشار جامعه، از طبقات کمدرآمد گرفته تا طبقات متوسط و مرفه، به خدمات شهری باکیفیت دسترسی برابر داشته باشند، انسجام اجتماعی تقویت میشود و از بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی جلوگیری خواهد شد.
پایتخت میتواند الگوی توسعه برای سایر شهرها باشد. هر اقدام موفق در بهبود خدمات رفاهی و مدیریت شهری در این شهر، الگویی برای استانها و شهرهای دیگر ایجاد میکند. از این منظر، سرمایهگذاری در پایتخت نهتنها یک اقدام محلی، بلکه یک راهبرد ملی برای توسعه پایدار محسوب میشود.
علاوه بر این، توسعه خدمات رفاهی در پایتخت، به جذب و نگهداشت نخبگان نیز کمک میکند. جوانان تحصیلکرده، کارآفرینان و متخصصان زمانی که شرایط زندگی مطلوب، امکانات فرهنگی و اجتماعی مناسب و فرصتهای شغلی گسترده در اختیار داشته باشند، با انگیزه بیشتری در پایتخت فعالیت میکنند و این امر به رشد علمی، اقتصادی و فرهنگی کشور منجر میشود.
در نهایت، اعتلای پایتخت یک پروژه بلندمدت و چندبُعدی است که نیازمند همافزایی میان دولت، مدیریت شهری و مشارکت مردم است. ایجاد شهری پویا، زیستپذیر و برخوردار از خدمات رفاهی گسترده، نهتنها موجب بهبود کیفیت زندگی شهروندان خواهد شد، بلکه سیمای ایران را در عرصه جهانی نیز ارتقا میدهد.
شورای فرهنگ عمومی استان تهران در جلسه روز گذشته خود با نامگذاری ۱۴ مهرماه به عنوان «روز تهران» موافقت کرد. پیشنهاد نامگذاری چهاردهم مهر به نام تهران در سال ۱۳۹۵ از سوی شهرداری مطرح شد و در شورای چهارم شهر نیز به تصویب رسید، اما این طرح در آن زمان تکمیل نشد و تهران وارد تقویم کشور نشد.
در دوره ششم شورای شهر، اصلاحیهای بر مصوبه شورای چهارم ارائه شد که پس از موافقت شهرداری و پیگیریهای انجام شده، شورای فرهنگ عمومی نیز با ثبت روز تهران و ثبت آن در تقویم رسمی کشور موافقت کرد.
انتخاب ۱۴ مهرماه به عنوان «روز تهران» به دلیل اهمیت تاریخی این روز در تحولات سیاسی کشور بوده است. در سال ۱۲۸۶ هجری شمسی و در متمم قانون اساسی مشروطه، به صورت رسمی و قانونی، تهران به عنوان پایتخت ایران معرفی شد؛ این موضوع مبنای تصویب این نامگذاری قرار گرفت. در چهاردهم مهر ۱۲۸۶ هجری شمسی که مصادف بود با یک سال و سه ماه پس از امضای فرمان مشروطیت ایران توسط مظفرالدین شاه قاجار، متمم قانون اساسی مشروطه به امضای محمدعلی شاه قاجار رسید. طبق اصل چهارم این متمم، پایتخت ایران تهران است.