به گزارش اختصاصی رکنا، روز جمعه 17 مرداد، خبر مفقودی پسربچه 9 سالهای به نام ایلیا زادحسین در رشت اعلام شد؛ موضوعی که عموی او نیز همان روز در گفتوگویی با «رکنا» رسانهای کرد.
اما در نهایت ناباوری، دو روز بعد و در تاریخ 19مرداد، جسد این کودک در اطراف شهر کشف شد. در همان ساعات اولیه، نخستین مظنون پرونده، مردی 38ساله با سابقه تعمیر تجهیزات ماهواره، بازداشت و در بازجوییهای اولیه به آدمربایی، آزار و تجاوز و قتل اعتراف کرد.
بررسیهای پزشکی قانونی نشان داد آثار شکستگی در دست، پا و سر کودک وجود داشته و علائم تجاوز نیز تأیید شده است.
در ادامه در خصوص آخرین وضعیت پرونده ایلیا با عموی او گفتگویی کرده ایم که با هم می خوانیم.
آقای زادحسین، آخرین وضعیت پرونده ایلیا به چه صورت است؟
کیفرخواست صادر شده و یک ابلاغیه هم برای ما آمده بود که اگر نسبت به روند پرونده و اتهاماتی که ثبت شده اعتراضی داریم، ظرف 10 روز اعلام کنیم. از این فرصت، حدود 5 روز گذشته و ما هیچ اعتراضی نداشتیم.
در کیفرخواست دقیقاً چه اتهاماتی ذکر شده؟
آدمربایی، تجاوز و قتل. خود متهم هم به اینها اقرار کرده. به همین دلیل ما کیفرخواست را کامل و جامع میدانیم و اعتراضی نداریم. وکلای ما پرونده را مطالعه کردند و به نظرشان همهچیز روشن است.
وضعیت روحی پدر و مادر ایلیا در حال حاضر چگونه است؟
طبیعتاً شرایط روحی خوبی ندارند، اما نسبت به روزهای اول خیلی بهتر شدهاند. پدر ایلیا تحت درمان روانپزشک و تراپیست قرار دارد و خدا را شکر روند درمان امیدبخش است. دکترها گفتهاند که به مرور زمان و با جلسات تراپی حالشان بهتر خواهد شد.
آیا متهم در این مدت اعتراف جدیدی داشته یا علت مشخصی برای جنایت خود بیان کرده است؟
نه، اعتراف تازهای نکرده. در بازجوییها گفته که نمیداند چرا این کار را کرده و مدعی شده ناگهان دچار جنون شده است. اما طبق نظر کارشناسان، سلامت روانی او بررسی شده و هیچ مشکل خاصی نداشته است.
این پرونده سابقهای هم دارد؟
بله، متأسفانه. این فرد قبلاً هم چهار پرونده مشابه داشته است. اتهاماتش در همان زمینه بوده، اما چون قتل بهوقوع نرسیده بود و مدارک کافی وجود نداشت، نتوانستند او را محکوم کنند. برخی خانوادهها هم به دلایل مختلف از شکایت صرفنظر کرده بودند یا زمان قانونی پیگیری گذشته بود. همین باعث شد که او هر بار از مجازات فرار کند.
شما معتقدید این تکرار جرایم چه پیامدی داشته است؟
متأسفانه این روند باعث شد ارتکاب جرم برای او عادی شود. هر بار با گرفتن وکیل یا استفاده از loopholeهای قانونی، از مجازات گریخته بود و همین باعث شد دست به جنایت بزرگتری بزند. میخواهم بگویم این ماجرا فقط به خانواده ما آسیب نزده، بلکه به کل جامعه ضربه زده است. هنوز هم مردم هر روز با من تماس میگیرند و پیگیر وضعیت پروندهاند.