محمدرضا طاهری ، شاعر توانای غزلسرای معاصر ایران، تاکنون سه مجموعه شعر با عناوین «سرفههای گرامافون»، «آرامگاه ادبی»، و «لوطیکُشی» را منتشر کرده است. همچنین اثری در زمینه نقد و پژوهش با عنوان «صحیحخوانی متون کهن» از او به چاپ رسیده است.
باران نیکراه که نام واقعی او محدثه نیکرا است، در تاریخ 20 شهریور سال 1367 در یک خانواده پنج نفره چشم به جهان گشود. او دارای یک خواهر و یک برادر است که بهتاش، برادرش، در حوزه موسیقی و خوانندگی فعالیت میکند.
فرض کن آتش به فرمانِ پرِ پروانه باشد
پاسبانها مِی فروش و پادگان میخانه باشد
فرض کن از آهِ ما آتش به ریش ظالم افتد
عصر او پایان بگیرد، قصرِ او ویرانه باشد
روزگاری آرمانی را تصور کن که در آن
عهدها محکم بماند، قولها مردانه باشد
چشمهایت را ببند و تن به او بسپار، هر چند
آنکه میبوسد لبت را با غمت بیگانه باشد
شربتِ مسموم خوردن، بهتر از لب تشنه مردن
نوش جان کن گر چه شاید زهر در پیمانه باشد
سالها در گوش مردم قصهی موعود خواندند
من که باور کردم اما، وای اگر افسانه باشد!!!