خبرگزاری مهر، گروه استانها-طیبهسادات سعادتینیک: هفته دفاع مقدس، فرصتی است تا مردان و زنان از روزهایی بگویند که جان دادند اما خاک ندادند، سختی کشیدند اما عزت آفرین بودند و ذلت را نپذیرفتند تا ما در آرامش و آسایش باشیم.
امروز زندگی رزمنده ای روایت میشود که دفاع از آرمان و وطن را بر نشستن بر صندلی مدرسه ترجیح میدهد، او بعد از پایان جنگ معلم میشود و حالا نیز به بازنشستگی نائل آمده است.
روایت از دهدشت تا دهلران
سید علیرضا خاضع، ۱۵ ساله، دانش آموز سال اول دبیرستان شهید بهشتی دهدشت، از سال ۱۳۶۱ میگوید، داوطلبانه عضو بسیج میشود و درخواست اعزام به جبهه را میدهد، برای گذراندن دوره آموزشی به پادگان آموزشی شهید دستغیب کازرون اعزام و پس از یک ماه آموزش عادی و تخصصی، به عنوان خدمه خمپاره ۶۰ به منطقه عملیاتی دهلران اعزام میشود.
او حالا جمعی گردان ۹۰۱۲ از منطقه ۹ شیراز است. در عملیاتهای کربلای ۵، کربلای ۱۰، والفجر مقدماتی و والفجر ۸ حضور داشته. مدتی هم در کردستان علیه گروههای ضد انقلاب درعملیاتهای چریکی و تأمینهای شبانه و روزانه به فعالیت مشغول بوده است
عمل به فرمان ولایت فقیه علت اصلی حضورش در جبهه
این رزمنده دهدشتی از نخستین روزهای حضورش در مناطق جنگی میگوید، خوشحالی در را میتوان در حالتها و لحن صحبتهایش دید، او بر این باور است که بر اساس فرمان امام خمینی (ره) به وظیفه و تکلیف دینیاش عمل کرده است.
بهترین خاطره خود را در رفتن به جبهه به عنوان نخستین فرد روستای محل زندگی اش بیان میکند و میافزاید: خلأم حضورم در کلاس، به دلیل ممتاز بودن از حیث درسی، مشوقی برای اعزام بقیه همکلاسیهایم بود که از این حیث خرسند بودم.
او انگیزه رفتن به جبهه را جز دفاع از نظام نوپای جمهوری اسلامی، اطاعت امر از ولی فقیه، انجام وظیفه شرعی نمیداند و میگوید به عنوان یک ایرانی غیرتمند، تجاوز دشمن به خاک عزیزم ایران را نمیتوانستم تحمل کنم. در آن موقع، معنای دفاع در نزد من حفاظت از اسلام، نظام جمهوری اسلامی و آرمانهای امام (ره) بود.
سیلی عبرت؛ درسی برای همه
آقای خاضع از خاطراتش در سال ۱۳۶۲ در منطقه عملیاتی قصر شیرین میگوید، در آن زمان مسئول تبلیغات گردان بود. در مجاورت فرمانده شهید کدخداپور، در تپه روحالله قرار داشت. صبح جمعه، فرمانده برای انجام مأموریتی به پشت خط رفت و از من خواست مراقب نیروها باشم و هرگونه بیانضباطی را گزارش دهم.
بهمحض رفتن ایشان، تعدادی از نیروها، چند اسلحه برداشتند، خشابها را پر کردند و برای سرگرمی شروع به تیراندازی کردند. با تذکر من توجهی نکردند. به آنها گفتم: «نباید بیت المال را هدر بدهی». اما او با بیتفاوتی گفت: «تیراندازی بهترین سرگرمی است»
وقتی شهید کدخداپور برگشت و ماجرا را شنید، همه را فراخواند. پس از تأیید ماجرا، در برابر چشمان بسیجیها، سیلی محکمی به گوش آن فرد زد و گفت: «این سیلی برای عبرت است؛ تا دیگر بیتالمال را هدر ندهی». سپس با تشر، به بسیجیها نیز یادآوری کرد که در شرایط کمبود مهمات، چنین کاری خیانت به خون شهدا است.
روایتهای ناگفته از جنگ
او بر این باور است که نقاط قوت و ضعف جنگ با هم بررسی تا ضعفها برطرف و نقاط قوتمان تقویت شود و نقش عوامل تأثیرگذار در ۸ سال دفاع مقدس برای نسل جدید باز و تشریح شود.
این رزمنده دهدشتی میگوید بخش تحلیلی دوران دفاع مقدس تأثیر بیشتری دارد. چندین مرحله در مسابقات خاطرهنویسی کشوری و استانی شرکت کردهام و رتبههای ممتازی هم کسب کردهام. خاطراتم را بهصورت کتابی تدوین خواهم کرد،
سنگر معلمی و تعهد به خدمت
وی پس از پایان جنگ، بار دیگر به سنگر علم بازگشت، این بار در قامت معلمی متعهد، او اگرچه به کسوت بازنشستگی درآمده، اما آموزگار است و هم راوی روزهای حماسه؛ صدایی از نسل ایثار که با نوشتن کتاب خاطرات دفاع مقدس، هنوز در کلاسهای درس پیام مقاومت را زمزمه میکند.
آقای خاضع در صحبتهای پایانی خود به ارزشهای دفاع مقدس و لزوم آشنایی نسل جوان از تاکید دارد و لازمه آن را مشارکت در اردوهای راهیان نور، با وجود راویان مسلط به امر دفاع، حضور در کنگرهها و یادبود شهدا، خواندن کتب مربوط به شهدا و خاطرات ۸ سال دفاع پاک، معرفت خوبی نسبت به شهدا، جانبازان و ایثارگران دفاع ۸ ساله پیدا کنند.
هشت سال عزت و شرف
او خطاب به نسل جوان و نوجوان میگوید بدانید عزت و شرف ما در گرو جنگ بود، چون ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم. حتماً آثار شهدا و خاطرات رزمندگان را مطالعه کرده و از مناطق جنگی، خصوصاً یادمانها، سرکشی نمایند.
مطالعه وصایای شهدا، تفحص در خصوص زندگی شهدا، مطالعه خاطرات رزمندگان اسلام و بررسی آثار نوشتهشده درباره ۸ سال دفاع، و حتی دیدن مناطق جنگی میتواند تأثیرگذار باشد.
جنگ یادگاری بهیادماندنی و بسان یک دانشگاه عظیم تعلیم و تربیت واقعی بود که فارغالتحصیلان آن، افرادی متدین، مخلص، متعهد و مجاهد فی سبیلالله بودند که تمام هستی خود را در طبق اخلاص نهاده و از مرزها و ثغور میهن اسلامی حراست کردند تا ماحصل ۸ سال تلاش شهدا و رزمندگان باقی بماند.
جنگ و بیمه کردن کشور
شهدا با تمام هستیشان، جانبازان و ایثارگران با مجروحیتشان، و رزمندگان با نبردشان، آزادی و استقلال کشور ایران اسلامی را چنان رقم زدند که هیچ متجاوزی تا ندای رسای بسیج بر فضای کشور حاکم است، جرأت تجاوز به خاک آن را نخواهد داشت. برای همیشه دوران نظام جمهوری اسلامی از تجاوز متجاوزان بیمه شد و مردم عزیز کشورمان در امنیت و سلامت کامل به سر میبرند.
چیزی که امروز پس از ۴۵ سال فاصله از جنگ و دفاع مقدس گفتنش لازم است، اولاً احترام خاص به شهدا و ایثارگران آن دوره است تا به بوته فراموشی سپرده نشوند و همیشه یاد و نامشان در خاطرهها بماند.
ثانیاً تهیه یک مدال افتخار برای این ۸ سال تلاش است تا برای همیشه در اذهان مردم پابرجا بماند.
ثالثاً هفته بزرگداشت رزمندگان در دفتر مراسم و مناسبتها برای همیشه تاریخ ثبت و ضبط شود و یادشان در هر سال در همین هفته گرامی داشته شود.