پشت پرده هیاهوی لبوبو: چگونه یک عروسک چینی بازار ایران را تسخیر کرد؟/ سکوت دارا و سارا در مواجهه با یک غول بازاریابی

مشرق نیوز دوشنبه 31 شهریور 1404 - 18:22
اکنون که در آستانه بازگشایی مدارس هستیم و تب خرید لوازم‌التحریر به اوج خود رسیده، محصولات لبوبو و نمونه‌های مشابه‌ خارجی جای لوازم التحریر بومی و داخلی را تسخیر کرده‌اند.

سرویس جامعه مشرق - این روزها نام «لبوبو» برای کمتر کسی ناآشناست؛ برندی که برای کودکان، محبوب و دوست‌داشتنی است و برای والدین، به معنای هزینه‌ای تازه در قفسه اسباب‌بازی‌هاست. پرسش اصلی اینجاست: چگونه در بازاری مانند ایران، جایی که هر روز تبلیغات خرید ارزهای دیجیتال، طلا و انواع سرمایه‌های ارزشمند گوش مخاطب را پر کرده، تنها طی دو ماه، صف‌های طولانی مردم برای خرید یک عروسک چینی، از صف صرافی‌ها هم جلو زد؟

چه اتفاقی افتاد که برندی نوظهور از شرق آسیا بدون هیچ رقیب جدی، توانست وارد بازار ایران شود و به رکورد ۸۰۰ میلیارد تومان فروش برسد؟ چرا نامی از برندهای باسابقه ایرانی در میان نسل‌های «زد» و «آلفا» شنیده نمی‌شود و نتوانسته‌اند جایگاهی در سبد علاقه‌مندی‌های کودکان پیدا کنند؟

اکنون که در آستانه بازگشایی مدارس هستیم و تب خرید لوازم‌التحریر به اوج خود رسیده، پرسش دیگری ذهن را درگیر می‌کند که چرا حتی این فرصت فصلی هم نتوانسته به سکوی پرتابی برای تجاری‌سازی یک برند ایرانی بدل شود؟ آیا مسئولان فرهنگی دهه‌های اخیر کوتاهی‌ کرده‌اند یا سلیقه‌ آنها در جواب‌گوی جهانی‌شدن برندهای ایرانی نیست؟

در این گزارش، با نگاهی به استراتژی‌ها و برنامه‌ریزی‌های چندساله شرکت عرضه‌کننده «لبوبو» و مقایسه آن با مسیر پرچالش محصولات ایرانی همچون «دارا و سارا»، به دنبال پاسخ این پرسش‌ها خواهیم بود. صبور باشید تا با برنامه‌ریزی چند ساله یک جوان چینی برای جهانی‌سازی این برند بیشتر آشنا شوید.

سال ۲۰۱۵ یک هنرمند هنگ‌کنگی به نام کاسینگ لانگ - Kasing Lung – شخصیت عروسکی لبوبو را به عنوان بخشی از مجموعه «هیولاها» طراحی کرد. لانگ، تولید و توزیع این فیگورهای کودکانه را برعهده شرکت هونگ‌کنگی How۲Work سپرد؛ اما در سال ۲۰۱۹ شرکت چینی Pop Mart حقوق انتشار و تولید این عروسک را به‌دست آورد و آن را به یکی از پرفروش‌ترین اسباب‌بازی‌های کلکسیونی تبدیل کرد.

Pop Mart یک شرکت اسباب‌بازی و کالاهای سرگرمی چینی بود که در سال ۲۰۱۰ توسط وانگ نینگ تأسیس شد و در سال ۲۰۲۰ در بورس هنگ‌کنگ عرضه شد. وانگ نینگ از آن سال‌ها همچنان ریاست هیئت‌مدیره این شرکت را برعهده دارد.

پشت پرده هیاهوی لبوبو: چگونه یک عروسک چینی بازار ایران را تسخیر کرد؟/ سکوت دارا و سارا در مواجهه با یک غول بازاریابی

از زمان عرضه جهانی این عروسک‌ها، حواشی و واکنش‌های متعددی پیرامون آن شکل گرفته است؛ مدیران شرکت نیز در مصاحبه‌ با رسانه‌ها، از جزئیات محدودی درباره سیاست‌ها و اهداف تولید عروسک «لبوبو» پرده برداشته‌اند که مروری خلاصه بر آنها خالی از لطف نیست.

هدف از ابتدا جهانی‌سازی بود

وانگ نینگ، در دو ماه گذشته، مصاحبه‌ای مفصل با رسانه CCTV داشته و گفته هدفش در آینده این است که عروسک لبوبو را به یک برند ماندگار که در بین نسل‌ها شناخته شده باشد تبدیل کند. او تأکید کرد Pop Mart دنبال این است که فرهنگ سنتی چین را با پاپ کالچر ترکیب کند.این مدیر چینی در مصاحبه‌ای دیگر با بلایندباکس دیلی گفته بودPop Mart از سال ۲۰۱۸ برنامه‌ریزی‌های خود برای جهانی‌سازی این برند را آغاز کرده بود.[۱]

او در مصاحبه با SCMP نیز طبق برنامه‌ریزی‌های خود پیش‌بینی کرده بود که فروش بین‌المللی شرکت در سال جاری (۲۰۲۵) احتمالا از فروش داخل چین فراتر رود.

وانگ نینگ در ادامه مصاحبه با CCTV گفت تقاضا بسیار فراتر از ظرفیت است، به همین خاطر تولید هر ماه افزایش پیدا کرده و برای مقابله با بازار ثانویه، پلن پیش‌فروش را فعال کرده‌ است. به‌گفته او «کمتر از ۵۰٪» کسب‌وکار شرکت پاپ مارکت از بلایندباکس می‌آید. به گفته نینگ، پاپ‌مارت خود را از نظر ماهیت به دیزنی شبیه می‌داند؛ اما مسیر متفاوتی را طی می‌کند: دیزنی از تولیدات فیلم‌ها و انیمیشن‌ها خلق اثر می‌کند و پاپ‌مارت از طراحی هنرمندان خوش ذوق عروسک.

نینگ معتقد است برای غنی‌سازی جهان شخصیت‌های خلق شده، باید نیم‌نگاهی نیز به تولید محتوای ویدئویی داشت؛ حتی پیشنهادهایی از هالیوود برای فیلم لبوبو را دریافت کرده اما همچنان برای همکاری یا تولید این اثر در داخل چین هنوز تصمیم نگرفته است.

همانطور که اشاره شد پاپ‌مارت از سال ۲۰۱۸ جهانی‌سازی را آغاز کرد و اینطور سیاست خود را ادامه داد که به‌جای واگذاری به نمایندگان محلی، تمام فروشگاه‌های خارج از چین را مستقیم مدیریت کرد تا کیفیت تجربه مشتری و هویت برند ثابت بماند. انتخاب محل فروشگاه‌ها هم هدفمند است: یا در لندمارک‌های تجاری شاخص دنیا (مثل خیابان‌ها و مراکز خرید بزرگ) یا نزدیک فضاهای هنری، تا برند بیشتر به‌عنوان بخشی از فرهنگ و هنر شناخته شود تا صرفاً یک خرده‌فروش اسباب‌بازی.

پشت پرده هیاهوی لبوبو: چگونه یک عروسک چینی بازار ایران را تسخیر کرد؟/ سکوت دارا و سارا در مواجهه با یک غول بازاریابی

نتیجه این استراتژی در آمارها روشن است؛ سال ۲۰۲۴ درآمد خارجی به ۵.۰۷ میلیارد یوان رسید و وانگ نینگ پیش‌بینی می‌کند که در پایام ۲۰۲۵ فروش برون‌مرزی حتی از بازار داخلی هم جلو بزند. همچنین، بازار آمریکای شمالی که ورود به آن دشوار و رقابتی است، حالا از آسیای جنوب شرقی پیشی گرفته و به موتور اصلی رشد جهانی بدل شده است.

وانگ نینگ تأکید می‌کند که مسیرشان مثل رشد یک درخت است؛ آرام اما پایدار، با ریشه‌های عمیق. هدف، ساخت شخصیت‌هایی است که دهه‌ها یا حتی یک قرن ماندگار باشند، مثل میکی‌ماوس یا هلوکیتی، و نه صرفاً موج‌های کوتاه‌مدت بازار.[۲]

پشت پرده هیاهوی لبوبو: چگونه یک عروسک چینی بازار ایران را تسخیر کرد؟/ سکوت دارا و سارا در مواجهه با یک غول بازاریابی

همکاری فرهنگ چینی عصر جدید با توان تولید در برند لبوبو

وانگ نینگ در گفت‌وگوی دیگری با رسانه پیپلزبایدی، موفقیت جهانی لبوبو و استراتژی پاپ‌مارت را بر تلاقی «فرهنگ چینی عصر جدید» و «توان تولید چین» بنا می‌داند. او تاکید می‌کند شرکتش از تعریف و استانداردسازی دسته «ترندی‌توی» پیشی گرفته به برگزاری Beijing Toy Show تا سامان‌دهی IPها فراتر رفته و از «فروش کالا» به یک نوع «فروش فرهنگ و زیبایی» رسیده است.

البته در اینجا بدنیست تا کمی با مفاهیمی تجاری که نام برده‌ شد بیشتر آشنا شویم؛Beijing Toy Show (BTS) یکی از بزرگ‌ترین نمایشگاه‌های آسیا در حوزه ترندی‌توی است که اولین بار در سال ۲۰۱۷ توسط پاپ‌مارت برگزار شد. هدف آن معرفی و گردآوردن طراحان مستقل، هنرمندان و برندهای نوظهور بود تا بتوانند آثارشان را به نمایش بگذارند و با مخاطبان ارتباط مستقیم برقرار کنند. این نمایشگاه خیلی زود به سکوی پرتابی برای هنرمندان تبدیل شد و همزمان باعث شد ترندی‌توی Trendy Toy یا Designer Toy به‌عنوان یک دسته‌ی فرهنگی – مصرفی در چین شناخته و استانداردسازی شود.

ترندی‌توی در اصل ترکیبی از هنر، طراحی و محصول مصرفی است. برخلاف اسباب‌بازی‌های سنتی که بیشتر جنبه سرگرمی یا آموزشی دارند، ترندی‌توی بیشتر بر زیبایی‌شناسی، خلاقیت و بار احساسی تمرکز دارد. خریداران این محصولات غالباً بزرگسالان یا کلکسیونرهایی هستند که به دنبال «اثر هنری کوچک و در دسترس» می‌گردند.

اینجاست که مفهوم IP یا Intellectual Property (دارایی معنوی) اهمیت پیدا می‌کند. شخصیت‌هایی مثلMOLLY یا Labubu فقط یک فیگور یا عروسک نیستند؛ آن‌ها به‌عنوان IP هویت، داستان و «احساس» خاصی را منتقل می‌کنند IP موفق می‌تواند در قالب‌های مختلف (بلایندباکس، فیگور بزرگ، انیمیشن، لوازم جانبی، حتی پارک‌های تفریحی) گسترش یابد و ارزش اقتصادی و فرهنگی طولانی‌مدت ایجاد کند؛ درست مثل میکی‌ماوس یا هلوکیتی.

پشت پرده هیاهوی لبوبو: چگونه یک عروسک چینی بازار ایران را تسخیر کرد؟/ سکوت دارا و سارا در مواجهه با یک غول بازاریابی

نینگ در این مصاحبه تاکید می‌کند جذابیت واقعی در طراحی و IP نهفته است، صرفا هزینه و پول نمی‌تواند لبوبوی دیگری بسازد و بلایندباکس صرفاً «زبان» آغازین برند برای معرفی آن بوده است؛ این گزاره البته با مصاحبه قبلی او که گفته بود کمتر از ۵۰ درصد از فروش شرکت مربوط به بلایند باکس است نیز همخوانی دارد.

او در این مصاحبه نیز بار دیگر به بازار فروش محصول خود اشاره کرد و گفت ۲۰۲۴ برای پاپ‌مارت جهشی بود: درآمد کل به ۱۳ میلیارد یوان رسید و فروش برون‌مرزی ۵.۰۷ میلیارد یوان بود (۳۷۵٪ رشد سالانه)، با این چشم‌انداز که در ۲۰۲۵ فروش خارج از چین از داخل پیشی بگیرد و حتی بازار آمریکای شمالی از جنوب‌شرقی آسیا جلو بزند؛ تا پایان سال هم حدود ۲۰۰ فروشگاه خارجی همگی «مستقیم‌گردان» خواهند. [۳]

پشت پرده هیاهوی لبوبو: چگونه یک عروسک چینی بازار ایران را تسخیر کرد؟/ سکوت دارا و سارا در مواجهه با یک غول بازاریابی

وانگ نینگ در مصاحبه‌های متعدد خود از سیاست‌های جهانی‌سازی لبوبو گفته و همواره تاکید می‌کند که ارزش واقعی محصول لزوماً در کاربرد مفید آن نیست، بلکه چیزهایی «بی‌کاربرد» که احساس و زیبایی در آن‌هاست، با گذشت زمان ماندگارتر می‌شوند. او «اقتصاد بی‌فایده» را مطرح می‌کند؛ ایده این است که محصولات هنری – ویترینی مثل ترندی‌توی‌ها وقتی صرفاً کاربردی نباشند، ظرفیت بالاتری برای واکنش احساسی و هویت‌سازی مصرف‌کننده دارند. از همین‌رو، پاپ‌مارت سعی کرده ترکیبی از هنر و تجارت ایجاد کند، با تمرکز بر IP و طراحی، نه فقط بر تابعیت.

او شرکت را به درختی تشبیه می‌کند که ریشه‌اش باید عمیق باشد: رشد آهسته، سرمایه‌گذاری روی جزئیات، و امتناع از وسوسه رشد سریع و سطحی. او برای نظرات خود مثال فلسفه «هفت‌دهم کامل» یعنی عرضه را نه به حداکثر، بلکه به حدی نگه داشتن تا نه کیفیت آسیب ببیند و نه برند ارزشش را از دست بدهد تاکید می‌کند. [۴]

حواشی Labubu در کشورهای مختلف، از جمله ایران

لبوبو به واسطه‌ی طراحی خود که ترکیبی از نوعی زشتی با جذابیت کودکانه است و همچنین بهره‌گیری از مدل فروش «جعبه‌های کور» یا همان Blind Box، توانست به محبوبیتی گسترده دست یابد. اما حواشی متعددی نیز به همراه داشت؛ از جمله نگرانی‌های فرهنگی، سلامت روان و شایعات ماوراء طبیعی در خصوص آن که در ادامه به برخی کشورها اشاره می‌کنیم:

عراق اربیل؛ مقامات کردستان عراق فروش Labubu را ممنوع کردند و بیش از ۴۰۰۰ عروسک را مصادره کردند. علت هم تأثیر منفی بر رفتار کودکان، نگرانی از "ارواح شیطانی" (به دلیل ظاهر هیولایی)، و کلاهبرداری دلال‌ها به دلیل مدل جعبه کور بود که خریداران را به خرید بیشتر ترغیب می‌کند.

عربستان سعودی و کشورهای همسایه؛ لبوبو در این مناطق نیز بسیار محبوب شده و به بخشی از بوم تجارت الکترونیک تبدیل شده، اما شایعات "نفرین‌شده" یا "شیطانی" بودن آن باعث شد برخی صاحبان عروسک‌ها را نابود کنند یا بفروشند. این گزاره در رسانه‌های اجتماعی این کشورها گسترش یافت و برخی آن را "دیوهای پنهان" نامیدند.

انگلستان؛ در سال ۲۰۲۵، هشدارهایی در مورد نسخه‌های جعلی Labubu در انگلیس صادر شد که خطر خفگی برای کودکان دارند، زیرا قطعات کوچک مانند دست، پا و چشم‌ها به راحتی جدا می‌شوند. مقامات انگلیس نیز هزاران عروسک جعلی را مصادره کردند. همچنین در انگلیس به‌دلیل تقاضای شدید، صف‌های طولانی و حتی درگیری‌های فیزیکی در فروشگاه‌ها به‌وجود آمد. در مرکز خرید وستفیلد لندن، یک درگیری قابل توجهی رخ داد و رسانه‌ای شد و Pop Mart نیز مجبور شد عرضه لبوبو در برخی شعب بریتانیا را تا ژوئن ۲۰۲۵ متوقف کند.[۵]

جالبتر اینجاست که عروسک لبوبو به‌سرعت تبدیل به مد روز در میان سلبریتی‌ها هم شد؛ چهره‌هایی مانند ریحانا لیزو، دوا لیپا، کیم کارداشیان و دیوید بکهام به استفاده و تلبیغ محصولات لبوبو پرداختند. در ایران نیز محمدرضا گلزار، فریبا نادری و ترلان پروانه هم این عروسک‌ها را تبلیغ کردند.

پشت پرده هیاهوی لبوبو: چگونه یک عروسک چینی بازار ایران را تسخیر کرد؟/ سکوت دارا و سارا در مواجهه با یک غول بازاریابی

پشت پرده هیاهوی لبوبو: چگونه یک عروسک چینی بازار ایران را تسخیر کرد؟/ سکوت دارا و سارا در مواجهه با یک غول بازاریابی

روسیه؛ قانون‌گذاران روسیه پیشنهاد دادند که به دلیل ظاهر «ترسناک» لبوبو و نگرانی از تأثیر منفی بر سلامت روان کودکان، فروش این عروسک ممنوع شود و همچنان این پیشنهاد در حال بررسی است.

چین؛ لبوبو در چین که مبدا تولید و عرضه آن به جهان بود نیز حواشی جالبی داشت. مقامات گمرکی این کشور سیاست‌هایی علیه قاچاق غیرقانونی عروسک‌ها وضع کردند. همچنین رگولاتورهای چینی در ژوئن ۲۰۲۵ به بانک‌ها دستور دادند که از ارائه عروسک لبوبو به‌عنوان هدیه تبلیغاتی برای جذب سپرده پرهیز کنند. بانک «پینگ آن» با قرار دادن لبوبو به‌عنوان پاداش برای سپرده‌های ۵۰ هزار یوانی، موجی از اعتراض ایجاد کرده بود. مقام‌ها این اقدام را رقابت ناعادلانه و هزینه‌زا قلمداد کردند.

تاثیر شایعات در تجارت لبوبو در ایران

محبوبیت لبوبو در ایران همچون کشورهای دیگر با افزایش و جهش قابل توجه رو به رو شد و به سرعت جای خود در بازار ایران را پیدا کرد. انواع تکنیک‌های شرکت لبوبو و شایعات پیرامون این عروسک، از علل شهرت آن در ایران بود.

در روزهای نخست عرضه عروسک‌های «لبوبو»، شایعاتی مبنی بر جاسازی دستگاه شنود و GPS در این محصولات در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شد. همین ادعا موجب شد برخی بلاگرهای اینستاگرامی با خرید تعداد زیادی از این عروسک‌ها، آنها را مقابل دوربین شکافته و محتوای داخلی‌شان را بررسی کنند. در نهایت هم مشخص شد که هیچ‌یک از عروسک‌ها دارای دستگاه شنود یا ردیاب نبوده‌اند.

این شایعه تنها چند هفته پس از جنگ ۱۲ روزه ایران در شبکه‌های اجتماعی بازتاب پیدا کرد و سبب شد این عروسک در ایران بیشتر دیده شده و مورد بحث قرار بگیرد.

یکی دیگر شایعات پیرامون این محصول نیز این بود که شخصیت لبوبو الهام گرفته از یک عنصر شیطانی است.

این گزاره با اظهار نظر کاسینگ لانگ، خالق لبوبو نیز قوت گرفت و به شایعات دامن زد؛ لانگ گفته بود لبوبو طراحی لبوبو با ظاهری اغراق‌آمیز – شامل گوش‌های بلند، دندان‌های تیز و چشمان درشت – از اساطیر نوردیک و فولکلور اروپایی الهام گرفته شده و به عنوان موجودی بازیگوش و بی‌آزار که گاهی هم شیطنت می‌کند طراحی گردیده است.

همین شایعات نیز سبب شده بود تا مقامات روسی، از جمله اعضای شورای فدراسیون این کشور، پیشنهاد ممنوعیت لبوبو را به دلیل «انرژی‌های منفی» مطرح کنند و بازیگران پاکستانی مانند میشی خان هشدارهایی درباره جذب نیروهای شیطانی از سوی این عروسک‌ را مطرح کنن.

پس از فروش انبوه در کشور ویدیوهای متعددی از ذوق‌زدگی کودکان ایرانی برای دست‌یابی به این عروسک‌ها منتشر شد؛ در این ویدیوها حتی کودکان پسر نیز از هیجان ناشی از خرید لبوبو، اشک شوق می‌ریختند.

تکنیک جعبه غافلگیری یا (Blind Box) هم در اوج‌گیری فروش آن بی‌تاثیر نبود، این مهم‌ترین عامل جذابیت عروسک چینی بود که کودکان وقتی محصول را خریداری می‌کردند تا قبل از بازکردن پلمپ آن نمی‌داستند که کدام مدل و رنگ را صاحب شدند.

همین موضوع نیز سبب خرید چندباره کودکان از این محصول شده تا بالاخره به رنگ و مدل محبوب خود دست پیدا کرده و در کل کل دوستانه خود پیروز شوند.

پشت پرده هیاهوی لبوبو: چگونه یک عروسک چینی بازار ایران را تسخیر کرد؟/ سکوت دارا و سارا در مواجهه با یک غول بازاریابی

توضیح تصویر: این نمودار نشان می‌دهد که برند Pop Mart و به‌ویژه خط تولید «The Monsters» با شخصیت محبوب لبوبو طی پنج سال گذشته رشدی خیره‌کننده داشته‌اند. درآمد این مجموعه از حدود ۱۰ میلیون دلار در نیمه اول سال ۲۰۲۰ به نزدیک ۷۰۰ میلیون دلار در نیمه اول ۲۰۲۵ رسیده و حدود ۷۰ برابر افزایش را تجربه کرده است. در همین بازه زمانی، کل درآمد Pop Mart از ۱۱۶ میلیون دلار به حدود ۱.۹ میلیارد دلار رسیده است. بخش بنفش تیره در نمودار نشان می‌دهد که سهم «The Monsters» در این رشد بسیار چشمگیر بوده و اکنون بخش بزرگی از کل درآمد شرکت را تشکیل می‌دهد. این روند بیانگر آن است که لبوبو نه‌تنها یک محصول موفق، بلکه موتور اصلی رشد جهانی Pop Mart بوده است؛ برندی که توانسته با ترکیب طراحی خلاقانه و استراتژی بازاریابی دقیق، از یک شرکت نسبتاً کوچک به بازیگری جدی با درآمد میلیارددلاری در صنعت سرگرمی و اسباب‌بازی تبدیل شود.

چرا خبری از برندهای ایرانی نیست؟

ویترین عروسک‌های ایرانی اعم از محصولاتی که طی سال‌های اخیر تولید شده و محصولاتی که در دهه‌های گذشته از دل روستاها و فرهنگ‌های بومی عشایر بدست آمده بسیار پربار و رنگارنگ است.

از کدامشان نام ببریم که هرکدام پیامرسان یک نوع فرهنگ و تاریخچه از سنت‌های باستانی ایرانی هستند. از دوتوک می‌توان نام برد که ریشه در روستای سربیشه در خراسان جنوبی دارد؛ یا دهتولوک (دختولوک) از هرمزگان و جزایر جنوبی؛ یا عروسک لیلی یا بازبازک از کهگیلویه‌وبویراحمد و فارس نام ببریم. بی‌بی کگ هم که متعلق به آیین‌های زرتشتی، قورچوق از ترکمن‌صحرا، لال بهیگ (لال عروس) از ایل بازفت در چهارمحال‌وبختیاری و مینابازی از استان فارس نیز هرکدام اقلام سرگرمی کودکان روستایی است و بازار منحصر به فرد اما بومی خود را دارد. با این وجود یکی از مطرح‌ترین محصولات عروسکی کشور، دارا و سارا بود که برای معرفی به مردم از انواع تبلیغات در رسانه‌ها ازجمله تلویزیون و جشنواره‌های داخلی استفاده کرد.

پشت پرده هیاهوی لبوبو: چگونه یک عروسک چینی بازار ایران را تسخیر کرد؟/ سکوت دارا و سارا در مواجهه با یک غول بازاریابی

دارا و سارا از کجا آمد

«دارا و سارا» طرح عروسک‌های بومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود که ایده‌اش در میانه دهه ۱۳۷۰ شکل گرفت و نخستین عرضه سراسری‌اش حوالی ۱۳۸۰–۱۳۸۱ انجام شد. اولین بار ایده تولید این عروسک‌ها را مجید قادری پیگیری کرد و فرزانه بابایی اولی طراح عروسک‌های دارا و سارا بود. هدف از طراحی آن تولید یک محصول فرهنگی و بومی در برابر عروسک‌های باربی و مشابه‌های غربی بود که با تکیه بر پوشش ایرانی و امکان ترویج آداب و رسوم استان‌های مختلف طراحی شده بود.

در فاصله ۱۳۷۸ تا ۱۳۷۹ نمونه‌سازی انجام شد و برای تولید اولیه، مذاکراتی جهت برون‌سپاری ساخت در خارج از کشور صورت گرفت. سرانجام در سال‌های ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ نخستین سری رسمی با تیراژ تقریبی صد هزار عدد و با مونتاژ اولیه در هنگ‌کنگ عرضه شد. در دوره ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ نسخه‌های کوچک‌تر و ارزان‌تر روانه بازار شدند تا با تثبیت قیمت‌های پایین، دسترسی عمومی بیشتری فراهم شود. سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ شاهد حضور پررنگ این محصول در نمایشگاه کتاب تهران و بازطراحی بسته‌بندی و ملزومات آن بودیم؛ دوره‌ای که بر جنبه آموزشی و لباس‌های محلی تأکید بیشتری شد.

در سال ۱۳۹۶ نیز اکسسوری «لباس‌های محلی استانی» با تولید محدود اما بازتاب گسترده رسانه‌ای معرفی شد. اما از سال ۱۴۰۱ به بعد، تولیدکنندگان بارها در مصاحبه‌های خود به کمبود بودجه برای تولید انبوه، مشکلات تأمین و رقابت با نمونه‌های وارداتی و تقلبی اشاره کرده‌اند و عرضه این محصول با توان ضعیف و محدود تا به امروز ادامه یافته است.

کانون پرورش رویکرد "قیمت حمایتی" را اتخاذ کرده بود و تأکید داشت که هدف اصلی، دسترسی آسان برای خانواده‌های ایرانی است نه سودآوری. نمونه قیمت‌های خرده‌فروشی شامل ۷,۹۰۰ تومان برای نسخه‌های کوچک (۱۳۸۸–۱۳۸۹)، ۱۲,۵۰۰ تومان برای مدل‌های شهری (اوایل ۱۳۹۰) و ۱۷,۵۰۰ تومان برای ست‌های لباس محلی است. فروش رویدادی، مانند نمایشگاه کتاب دهه ۱۳۹۰، با ارقام ۴,۰۰۰ تا ۱,۰۰۰ عددی در برخی سال‌ها، نشان‌دهنده تقاضای فصلی است، اما نه روندی پایدار. اما برخی صفحات مجازی در اینستاگرام هستند که این عروسک‌ها در سال جاری با قیمت‌های نزدیک به دو میلیون تومان نیز می‌فروشند.

پشت پرده هیاهوی لبوبو: چگونه یک عروسک چینی بازار ایران را تسخیر کرد؟/ سکوت دارا و سارا در مواجهه با یک غول بازاریابی

چرا این عروسک‌ها خریدار ندارد

طبق مصاحبه ایده‌پرداز این عروسک‌ها در سال ۹۱، علیرغم سرمایه‌گذاری چند ساله، کشور توانایی تولید عروسکی با کیفیت استاندارد دارا و سارا را نداشته است. تجهیزات، دانش فنی یا تخصص لازم برای تولید عروسک‌هایی با ابعاد، وزن و کیفیت مطلوب هنوز توسعه نیافته‌اند. دارا و سارا عمدتا در فروشگاه‌های ویژه کانون موجوداند؛ حضور در فروشگاه‌های خصوصی و بازار آزاد بسیار محدود است که بازتاب محصول در بین مصرف‌کنندگان عمومی را کاهش می‌دهد.
به گفته به مجید قادری، عروسک‌های وارداتی با ویژگی‌هایی مثل رنگ، تنوع مدل‌ها و تبلیغات گسترده‌تر، در نظر کودکان جذاب‌تر هستند. دارا و سارا ممکن است از نظر ظاهری یا ویژگی‌های فنی ضعف داشته باشند و نتوانند در رقابت با کیفیت بالاتر خارجی بدرخشند.[۶]

پشت پرده هیاهوی لبوبو: چگونه یک عروسک چینی بازار ایران را تسخیر کرد؟/ سکوت دارا و سارا در مواجهه با یک غول بازاریابی

رونمایی از عروسک‌های دارا و سارا در مهر ۱۴۰۳

فرزانه بابایی، طراح عروسک‌های دارا و سارا نیز در سال ۱۴۰۱، در گفتگویی به بررسی تاریخچه و چالش‌های این پروژه پرداخت. بابایی تاکید کرد که عروسک‌های دارا و سارا در سه نسل طراحی و تولید شده‌اند؛ نسل اول با مشکلاتی مانند وزن زیاد و بوی نامطبوع، نسل دوم با بهبودهایی در طراحی و کیفیت، و نسل سوم با استفاده از مواد باکیفیت‌تر و طراحی دقیق‌تر. او همچنین اشاره کرد که تولید این عروسک‌ها به دلیل نبود پیوست فرهنگی و کج‌سلیقگی برخی مسئولان به بن‌بست رسید و در نهایت به صحنه تئاتر منتقل شدند. بابایی همچنین به مشکلاتی مانند گرانی، کمبود تبلیغات و نبود حمایت‌های لازم از سوی مسئولان اشاره کرد و خواستار توجه بیشتر به این پروژه فرهنگی شد[۷].

چکیده اظهارا کارشناسان صنعت عروسک‌سازی در کشور این است که عروسک‌های «دارا و سارا» در این صنعت با مشکلات جدی که بزرگ‌ترین آن، چالش‌ها و مسائل اقتصادی و بودجه‌ای است مواجه‌اند و این مسئله در روند تولید تاثیر مستقیم گذاشته است. مشکلاتی مانند نوسانات ارزی، افزایش قیمت مواد اولیه و کمبود منابع مالی باعث وقفه‌های پی‌درپی در تولید و توزیع این محصولات شده است. در نتیجه، علی‌رغم تلاش‌های طراحان، تولید انبوه این عروسک‌ها در داخل کشور متوقف شد و تصمیم به برون‌سپاری تولید به چین گرفته شد.

به عقیده کارشناسان علاوه بر مسائل اقتصادی، مشکلات دیگری نیز در مسیر توسعه این برند فرهنگی وجود داشت. یکی از این مشکلات، عدم حمایت کافی از سوی نهادهای دولتی و عدم هم‌افزایی با صنعت اسباب‌بازی ایران بود. عدم تبلیغات کافی و ناکامی در دستیابی به بازارهای گسترده‌تر نیز از دیگر چالش‌ها به شمار می‌آید. همچنین، نبود پیوست فرهنگی و کج‌سلیقگی در انتخاب برخی سیاست‌ها از جمله عوامل مهم در عدم موفقیت این پروژه در مقیاس وسیع‌تر بود. طراحان این عروسک‌ها همچنین با انتقاد از نبود استراتژی‌های بلندمدت و مشکلات مدیریتی، بر لزوم توجه بیشتر به پروژه‌های فرهنگی و صنعت اسباب‌بازی ایران تأکید دارند.

چرا در پیک بازار لوازم التحریر خبری از محصولات بومی نیست؟

وقتی سری به بازارهای آنلاین لوازم‌التحریر زدیم، متوجه شدیم که محصولات بومی جایگاه چشمگیری در این عرصه ندارند. در حالی که در سال‌های گذشته، لوازم‌التحریر ایرانی در مدارس پر از تصویر قهرمانان ملی، ورزشکاران مشهور و شهدای مدافع وطن بود، امسال بسیاری از سایت‌های معتبر فروش آنلاین، که تخفیف‌های وسوسه‌کننده‌ای برای پک‌های اول مهر ارائه کرده‌اند، مملو از مدل‌های خارجی همچون لبوبو، تیم‌های ورزشی اروپایی، شخصیت‌های هالیوودی و سایر نمونه‌های مشابه خارجی هستند.
حتی وقتی قصد سفارش عروسک‌های ایرانی مانند دارا و سارا را داشتیم، موجود نبود و عروسک‌هایی که مشخص نبود کجا و چطور مونتاژ شده‌اند، آنقدر قیمت‌های بالایی داشتند که بهتر بود کودکمان را با محصولات دیگر سرگرم کنیم.

البته ممکن است در فروشگاه‌های حضوری لوازم‌التحریر، محصولات بومی با طراحی‌های ایرانی موجود باشد، اما با توجه به سیاست‌های شرکت لبوبو و استراتژی‌های مدیر جوان آن برای جهانی‌سازی برند که تا اینجا مرور کردیم، آیا وقت آن نرسیده که در این حوزه، سیاست‌ها و استراتژی‌های جدی‌تری اتخاذ شود؟ آیا تولیدکنندگان داخلی باید تنها به خرده‌فروشی محدود در ایام پیک بسنده کنند، یا باید به فکر راه‌اندازی و توسعه برندهای خود در بازارهای داخلی و بین‌المللی باشند؟

پشت پرده هیاهوی لبوبو: چگونه یک عروسک چینی بازار ایران را تسخیر کرد؟/ سکوت دارا و سارا در مواجهه با یک غول بازاریابی

پشت پرده هیاهوی لبوبو: چگونه یک عروسک چینی بازار ایران را تسخیر کرد؟/ سکوت دارا و سارا در مواجهه با یک غول بازاریابی

قیمت عروسک‌ها در آلاین‌شاپ

پشت پرده هیاهوی لبوبو: چگونه یک عروسک چینی بازار ایران را تسخیر کرد؟/ سکوت دارا و سارا در مواجهه با یک غول بازاریابی

گستره طرح‌های خارجی در لوازم التحریر آنلاین‌شاپ‌های معروف

متولیان فرهنگی از فاز ساعت‌زنی و کارمندی خارج شوند

گیر کار کجاست؛ آنچه که از رفتار بازار ایران مشاهده می‌شود هم ذوق و هنر تولید کننده وجود دارد و هم همت تولید و عرضه؛ اما گویا سیاست‌های تبلیغاتی برای عرضه انبوه این محصولات هم از سوی تولیدکنندگان و هم از سوی متولیان فرهنگی تدوین و اتخاذ نشده است. آیا ضعف در تکنیک تبلیغات این محصولات است یا علتش را باید در کوتاهی‌ مدیران، دیپلمات‌ها و سُفرای فرهنگی دانست؟ کدام چرخ‌دنده از کار افتاده که موتور محرک این محصولات برای جهانی شدن را کند کرده است؟

باید پذیرفت که بخش قابل‌توجهی از محصولات داخلی، به دلیل بی‌اعتنایی به صنعت تبلیغات، هرگز به‌درستی به مردم معرفی نشده‌اند. در کدام خانواده ایرانی والدین دست کودک خود را می‌گیرند و صرفاً برای خرید یک برند مشخص مثل دارا و سارا از خانه بیرون می‌روند؟ همچنین واقعیت دیگری است که اگر انبوهی از لوازم ایرانی فروش رفته، بخش عمده‌ای از آن به لطف گروه‌های خیّر و جهادی برای تأمین پک‌های ابتدای سال تحصیلی مناطق محروم بوده است. هرچند این اقدام می‌تواند شیوه‌ای برای آشنا کردن بدنه جامعه با تولیدات داخلی باشد، اما ارقام ناشی از آن را نباید معادل موفقیت در برندسازی و توسعه دانست.

بسیاری از مؤسسات فرهنگی که با هدف اجرای چنین سیاست‌هایی تأسیس شده‌اند، متأسفانه گرفتار آفت «آمارسازی» هستند؛ با ارسال گزارش‌های پرزرق‌وبرق به متولیان خود، می‌کوشند بودجه و خدمات بیشتری جذب کنند، آنهم آمارهایی که در واقعیت اجتماعی اثر چندانی ندارند. نتیجه نیز روشن است؛ وضعیت صنعت عروسک و گسترش فرهنگی محصولات کودک در سطح بین‌المللی دست‌کم تا امروزپ چندان رضایت‌بخش نیست.

از سوی دیگر، بخشی از متولیان فرهنگی که باید با نوآوری، به‌کارگیری سلیقه‌های روز و تبلیغات سالم، محصولات جذاب خلق کنند، در چارچوب یک شغل کارمندی و ساعت‌زنی محصور مانده‌اند و گویی دل‌سوزی لازم برای این حوزه را ندارند؛ در حالی‌که در آن‌سوی آسیا، تنها با تولید محصولی مانند «لبوبو»، یک صنعت توانسته جای خود را حتی در بازار سرمایه داخلی یا بورس باز کند.

شاید زمان آن رسیده که انتظار از مدیران و کارکنان فرهنگی بالا برود و استخدام و پرداخت حقوق به تجربه اقتصادی، دانش تبلیغات و ذوق هنری گره بخورد. در غیر این صورت، واگذاری مسئولیت به بخش خصوصی قابل اعتماد می‌تواند اثرات مثبت و ماندگارتری بر این صنعت داشته باشد.

در نهایت، کم‌کاری در دیپلماسی عمومی، برندسازی و رسانه در این بازار آشکار است. رایزنان فرهنگی باید از هر رویداد و ظرفیت هنری کشور برای جهانی‌سازی آنها بهره ببرند. این تلاش‌ها اکنون جریان دارد، اما اگر قرار است مؤثرتر باشد، به تقویت، بازنگری و ارزیابی مستمر نیاز دارد.

منبع خبر "مشرق نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.