عوامل اثرگذار بر سهام پس از ماشه
شروین ورجاوند، کارشناس بازار سرمایه به ارزیابی وضعیت بازار سهام پرداخت و گفت: در خصوص کلیت بازار باید گفت شاخص کل بورس در حال حاضر روی محدودهای بسیار حساس و مهم قرار گرفته است. این محدوده را میتوان بین دومیلیون و ۳۸۰ هزار تا دومیلیون و ۴۵۰ هزار واحد در نظر گرفت. چرا که قیمت همزمان به خط روند صعودی برخورد کرده و یک بار از همین محدوده به سمت بالا حرکت کرده و اکنون شاخص دوباره به این سطح نزدیک شده و ضروری است این محدوده حفظ شود. در غیر این صورت، اگر شاخص زیر سطح دومیلیون و ۳۸۰ هزار واحد بسته شود، میتوان انتظار داشت فشار عرضه در بازار افزایش یابد و اصلاح شاخص تا محدوده دومیلیون و ۸۰ هزار واحد ادامه پیدا کند.
در مقابل، اگر شاخص بتواند این محدوده را حفظ کند و فشار فروش جدی بر بازار وارد نشود، احتمال دارد که شاخص حرکت صعودی خود را از سر گیرد و تا سطوح دومیلیون و ۶۵۰ هزار واحد و حتی دومیلیون و ۸۰۰ هزار واحد پیشروی کند. بنابراین، هم شاخص کل و هم شاخص هموزن روی محدودههای بهشدت حساسی قرار دارند. در چنین شرایطی لازم است وضعیت نمادهای بزرگ بازار نیز بررسی شود و در صورتی که سیگنال ورود صادر کنند، میتوان انتظار داشت نوسانات مثبت در بازار شکل بگیرد.
با این حال، نباید شرایط سیاسی و ریسکهای بیرونی را نادیده گرفت. در حال حاضر تنها امید فعالان بازار به نتایج سفر آقای پزشکیان به نیویورک بود که به نظر میرسد این امید نیز در حال کمرنگ شدن است. در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه و تشدید تنشهای احتمالی طبیعی است که ترس و احتیاط در بازار افزایش یابد و این موضوع میتواند حداقل تا یک ماه آینده فضای کلی بازار را تحت تاثیر قرار دهد.
در جمعبندی باید گفت محدوده دومیلیون و ۳۸۰ هزار تا دومیلیون و ۴۸۰ هزار واحد برای شاخص کل، محدودهای کلیدی و معیار اصلی ارزیابی وضعیت بازار است. از دست رفتن این محدوده میتواند خطر اصلاح بیشتر شاخص تا سطح دومیلیون و ۸۰ هزار واحد را به همراه داشته باشد، اما حفظ آن میتواند امید به دستیابی مجدد به اهداف بالاتر، از جمله دومیلیون و ۶۵۰ هزار واحد را تقویت کند. با این وجود، تحولات سیاسی و تنشهای نظامی پس از فعال شدن احتمالی مکانیسم ماشه عامل مهمی خواهد بود که میتواند بازار را تحتالشعاع قرار دهد و باید در تصمیمگیریها مورد توجه قرار گیرد.
بازار خود را برای رشد آماده کرده
حسامالدین درمیشی در ارزیابی کلی بازار گفت، وضعیت معاملات در شرایطی کاملا متعادل قرار دارد. ارزش خرید حقیقی حدود 2.93 همت و ارزش فروش حقیقی 2.82 همت بوده که نشان میدهد توازن نسبی میان خریداران و فروشندگان برقرار است. این شرایط حاکی از آن است که بازار بهتدریج در حال ورود به منطقه تعادلی است و پس از آن میتواند خود را برای آغاز یک رشد آماده کند. برآورد من این است که در زمستان امسال شاهد رشد بازار خواهیم بود. مقدمات کفسازی و شکلگیری زمینههای رشد بهتدریج فراهم شده است.
البته ریسکهای سیستماتیک، بهویژه احتمال وقوع تنشهای نظامی، همچنان بهعنوان مهمترین عامل اثرگذار بر بازار مطرح هستند. در معاملات روز گذشته ارزش کل معاملات در بازار (همه ارکان و بخشها) قابلتوجه و بیش از 25 همت بود که 8 همت از آن، به طلا و سکه اختصاص داشت که گرچه سهم بزرگی از کل بازار نیست اما رقم مهمی به شمار میرود. صندوقهای طلا و سکه نزدیک به 32 درصد معاملات امروز را به خود اختصاص دادهاند. در عین حال ۶۳ درصد نمادهای بازار سهام در وضعیت منفی و تنها ۳۷ درصد در وضعیت مثبت قرار داشتند. خروج پول از صندوقهای سهامی و درآمد ثابت ادامه داشته و تنها صندوقهای طلا با ورود پول همراه بودهاند. امروز ۱۸۴ صف فروش و ۷۴ صف خرید ثبت شد. این آمار نشان میدهد سرمایهگذاران با توجه به نوسانات اخیر طلا، تمایل بیشتری به خرید این دارایی پیدا کردهاند.
بر اساس دادههای امروز، حدود ۶۹ نماد از مثبت به صف فروش رفته و 43 سهم منفی وارد صف خرید شدهاند. در مجموع میتوان گفت بازار همچنان در وضعیت شکنندهای قرار دارد اما روند تعادل و کفسازی در جریان است. شاخص کل در محدوده دومیلیون و 200 واحد به نظر میرسد در حال تثبیت کف خود است و از این منظر میتواند یکی از بهترین نقاط برای ورود سرمایهگذاران باشد، مشروط بر آنکه ریسکهای سیستماتیک تشدید نشود.
ارزش دلاری بازار با وجود عرضههای اولیه فراوان، حدود ۹۱میلیارد دلار است که سطحی بسیار پایین و ارزنده به شمار میرود و در سالهای اخیر کمتر پیش آمده که بازار در چنین سطحی قرار داشته باشد. همانگونه که در گفتوگوی گذشته نیز اشاره کردم، ارزش بازار باید به گونهای باشد که بازدهی مجامع بتواند بازده مورد انتظار سرمایهگذاران را نسبت به سایر بازارها پوشش دهد. خوشبختانه اکنون بسیاری از نمادها در حال نزدیک شدن به چنین نقطهای هستند. به عنوان نمونه، بررسی صنعت سیمان نشان میدهد برخی شرکتها در یک سال آینده میتوانند تا ۴۰ تا ۶۰ درصد سود نقدی مجمع به سهامداران پرداخت کنند که جذابیت بالایی حتی فارغ از تغییرات قیمتی سهام برای سرمایهگذاران دارد.
علاوه بر سیمان، صنایع دارویی و لاستیک نیز میتوانند در کوتاهمدت و میانمدت بازده مناسبی به همراه داشته باشند. با توجه به احتمال کمبود تایر و افزایش قیمت لاستیک، صنعت لاستیک نیز از پتانسیل رشد برخوردار است.
به طور کلی، با وجود نرخ بهره بالا و کاهش اعتماد سرمایهگذاران، چنانچه ریسکهای سیستماتیک کنار گذاشته شود، بازار ظرفیت رشد قابلتوجهی دارد و انتظار میرود تا پایان سال بازدهی مثبتی ارائه کند. افزایش سودسازی شرکتها و جهش ارزی، زمینه رشد سهام و مجامع سودده را فراهم خواهد کرد و میتواند سرمایهگذاران را به بازده جذاب برساند.