خبرگزاری مهر، گروه استانها- ندا سپاهی: دشت اصفهان- برخوار که شهر اصفهان در آن واقع است از سال ۱۳۴۵ شمسی به دلیل افت سطح آبهای زیرزمینی دشت ممنوعه اعلام شد. دشتهایی که ممنوعه عنوان میشود با توجه به افت سطح آب زیرزمینی در آنها اجازه حفر چاه جدید داده نمیشود و برداشتها باید طبق قوانین تعیین شده، انجام شود، در حالی که در دشت اصفهان- برخوار به رغم ممنوعه بودن به ویژه از دهه ۶۰، هزاران حلقه چاه با مجوز و بدون مجوز در این دشت حفر شده است.
بر اساس آمار موجود یکهزار و ۴۸۰ حلقه چاه غیرمجاز و چهار هزار و ۸۰۰ حلقه چاه مجوز دار در دشت اصفهان -برخوار وجود دارد که بسیاری از آنها از جمله چاههای حریمی از زمان خشکیدن رودخانه زایندهرود و کاهش منابع آب سطحی حفر شدند. اکنون پس از گذشت چهاردهه صدای خالی شدن آبخوان دشت اصفهان- برخوار بلندتر به گوش میرسد؛ کسری بیش از سه میلیارد مترمکعب آب معادل نیمی از شیره جان این دشت نه تنها صدا بلکه تصاویری عجیب در دل دیار زایندهرود در پیش چشمان مردمانش خلق میکند.
حفره ۱۵ متری خیابان نشاط- هشت بهشت که در هفدهم شهریورماه تیر چراغ برق را در چند ثانیه بلعید، گودال خیابان لاله به دلیل نشتی در عملیات بازسازی شبکه فاضلاب و نشت مواد عجیب در منازل و مغازههای اطراف این مناطق که کمی بعد از سوی مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان گل حفاری اعلام شد، سه حادثهای بودند که با برچسب فرونشست، ساکنان اصفهان را نگران کردند.
در نبود کمیته حقیقتیاب و بیمیلی مسئولان اصفهانی برای پاسخ شفاف به رسانهها، حاشیهها طی روزهای اخیر بر اصل ماجرا غلبه کرد. هرچند بهرام نادی، استاد عمران و ژئوتکنیک دانشگاه آزاد نجفآباد که مطالعات و پژوهشهای متعددی درباره فرونشست زمین اصفهان انجام داده روز گذشته در مصاحبه با یکی از رسانهها گفته که نشست زمین در خیابان نشاط، بنا بر ارزیابی کارشناسان با عملیات حفاری خط ۲ مترو اصفهان مرتبط است.
این استاد دانشگاه تاکید کرده است که باید میان فروچالههای ناشی از شکستگی لولههای فاضلاب و نشستهای مرتبط با عملیات عمرانی تمایز قائل شد. فروچالههای نوع نخست، گرچه غیرمستقیم با فرونشست ارتباط دارند اما به نوعی محصول مستقیم فرسودگی زیرساختها هستند. در مقابل، فروچالههای نوع دوم بیشتر نتیجه فعالیتهای مهندسی ناکامل یا خطا در فرآیند پایدارسازی تونل به شمار میروند.
به اعتقاد این کارشناس در مجموع فروچالههای اصفهان تصویری چند لایه از چالشهای شهری این کلانشهر را آشکار میکند؛ چالشی که بخشی از آن به بحرانهای محیط زیستی و بخشی دیگر به فرسودگی تأسیسات و یا اجرای طرحهای عمرانی گره خورده است که شفاف سازی منشأ این رخدادها، گامی اساسی در مسیر مدیریت خطر و پیشگیری از خسارتهای گستردهتر به شمار میآید.
اصفهان با ۶۰ میلیارد تومان نجات مییابد
با این حال، حفاری مترو، فرسودگی زیرساخت یا فرونشست هر کدام از این علل نیازمند اقدام و عمل است نه بی عملی و صرفاً شعارهای زیبا برای نجات اصفهانِ جان! از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ که هشدارهای پیاپی کارشناسان و دانشگاهیان و اطلاعرسانیهای متعدد در رسانهها درباره خطر جدی فرونشست زمین در شهر و استان اصفهان شتاب گرفت در نهایت منجر به تدوین طرحی پژوهشی و جامع با ۲۲ عنوان برنامه برای کنترل این پدیده در اصفهان شد. این طرح توسط علی بیتالهی، مدیر بخش زلزلهشناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با همکاری گروهی از کارشناسان و بر اساس مدلهای موفق جهانی تهیه شد. قرار بود اصفهان پایلوت اجرای این طرح در ایران باشد و سپس به دیگر مناطق تعمیم یابد اما پس از گذشت چهار سال، این طرح به دلیل تأمین نشدن نیاز مالی و نبود عزم اجرایی خاک میخورد.
بیتالهی سال گذشته در یک برنامه تلویزیونی به صراحت اعلام کرد که شش ماه برای تهیه گزارشی ۱۷۰ صفحهای و طرح جامع با ۲۲ برنامه برای فرونشست اصفهان تلاش کرد که اگر فاز اول آن اجرا میشد امید برای نجات به اصفهان بازمیگشت. برنامهای که ۶۰ میلیارد تومان نیاز مالی داشت.
قول پیگیری دادند اما در عمل هیچ
در همین ارتباط علی بیتالهی مدیر بخش زلزلهشناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به خبرنگار مهر میگوید: طرح ۲۲ مادهای برای کنترل فرونشست زمین در اصفهان تهیه شد اما از نمایندگان مجلس تا مدیران استان، هیچکس اقدام عملی انجام نداده است. همه قول پیگیری دادند اما در عمل هیچ.)
وی میافزاید: این طرح اگر اجرا میشد تا ۵۰ درصد میتوانست نقش ترمیمی داشته باشد. یکی از راهکارهای اصلی، کنترل برداشت از چاههای آب است. اگر دِبی حدود ۳۰۰ چاه در آبخوان اصفهان-برخوار به نصف کاهش یابد، میتوان تا حدی فرونشست را کنترل کرد. اما توقف کامل برداشت ممکن نیست، زیرا زایندهرود بهعنوان چشمه تغذیهکننده آبخوان خشک شده و برداشتها ادامه دارد.
وای اگر بستر زایندهرود نفوذناپذیرتر شود
مدیر بخش زلزله شناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با بیان اینکه تداوم این روند افت سطح آب را تشدید میکند، خاطرنشان میکند: حدود ۶۷۰۰ چاه در حریم زایندهرود، آب رودخانه را میمکند و سطح زمین را خشکتر میکند. اگر اشباعشدگی زایندهرود با جبران خسارت کشاورزان و باغداران و نکشت دوساله اتفاق نیفتد، بستر رودخانه نفوذناپذیرتر میشود و حتی در صورت جاری شدن آب، ممکن است مانند کانال بتنی عمل کند و آب به زیر زمین نفوذ نکند و چنین شرایطی بسیار نگران کننده است.
مدیرکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان نیز معتقد است فرونشست زمین پدیدهای بسیار خطرناکتر از آلودگی هواست زیرا آلودگی هوا را میتوان کنترل کرد اما از بین رفتن آبخوان راه برگشتی ندارد.
از تشدید فرونشست باید جلوگیری شود
داریوش گلعلیزاده به خبرنگار مهر میگوید: فرونشست نتیجه تغییر اقلیم و سوءمدیریت در استفاده از منابع آب و سرزمین است. اگر به این پدیده توجه نکنیم، خسارتهای جبرانناپذیری به استان وارد میشود.
وی میافزاید: باید در وهله اول از تشدید فرونشست جلوگیری کنیم و سپس با مدیریت منابع آب، تغذیه آبخوان را تقویت کنیم. شیره زمین را میکشیم و فرونشست هشدار میدهد اما گاهی نمیخواهیم این واقعیت تلخ را بپذیریم. امیدواریم با اهتمام مدیریت استان با اجرای آئیننامه آمایش سرزمین، از فعالیتهای تشدیدکننده فرونشست جلوگیری شود.
وجود شبکه فاضلاب در زیر شهر اصفهان که اکنون فرسوده است سبب برچیده شدن چاههای جذبی از دهه ۵۰ شد درحالی که وجود همان چاهها به اعتقاد مدیرکل محیطزیست اصفهان سبب تغذیه آبخوان و بازگشت آب به چرخه میشد اما اکنون شبکه جمع آوری فاضلاب و واگذاری پساب به صنایع و کشاورزی و ایجاد درآمدزایی از آن از دیگر معضلاتی است که سبب تشدید فرونشست زمین اصفهان شده است.
پرسشهایی که بی پاسخ ماند
خبرنگار خبرگزاری مهر طی یک ماه اخیر کوشید آماری را از نهادهای مختلف استان اصفهان درخصوص اقدامات صورت گرفته در حوزه بهرهوری آب در صنعت و کشاورزی، بازچرخانی آب در صنایع و اعتبار تخصیص یافته برای طرح احیا و تعادل بخشی منابع آب زیرزمینی استان به دست آورد اما پیگیریها بی نتیجه ماند. تنها آمار به دست آمده از عملکرد طرح احیا و تعادل بخشی نشان میدهد که از سال ۱۳۸۶ تاکنون ۱۱ هزار و ۲۳ حلقه چاه غیرمجاز در سطح استان مسدود شده و پروانه ۲۳ هزار و ۸۶۳ حلقه چاه مجاز نیز اصلاح و تعدیل شده که به کاهش برداشت یک میلیارد و ۲۹۴ میلیون مترمکعب آب از منابع زیرزمینی استان کمک کرده است.
این میزان آب صرفه جویی شده در پروانههای بهرهبرداری در برابر دستکم ۱۲ میلیارد مترمکعب کسری منابع آب زیرزمینی استان اصفهان کافی نیست.
پرسش مهم این است آیا مدیران استان اصفهان صرفاً طرحهای انتقال آب را دنبال میکنند یا در زمینه بهره وری و مدیریت مصرف آب نیز برنامهای دارند؟ زیرا تاکید بر انتقال آب بدون کنترل و مدیریت مصرف، چرخهای معیوب ایجاد میکند که شاید آینده خوبی در انتظار دیار نصف جهان و بناهای جهانی آن نباشد.
آیا استان اصفهان با درآمد دستکم دهها هزار میلیارد تومان در سال و وجود صنایع بزرگ و اتاق بازرگانی که حاضر به تأمین صدها هزار میلیارد تومان برای انتقال آب از دریا شدند و آب خلیج فارس و عمان را به قلب فلات مرکزی آوردند، امکان تأمین ۶۰ میلیارد تومان بودجه را برای کمک به نجات اصفهان از فرونشست زمین نداشتند؟ آیا باید دست روی دست گذاشت و به جای کار اجرایی تنها به بیان مشکل پرداخت تا میراث و تمدن شهر جهانی اصفهان که ارزشش با هیچ رقمی قابلقیمتگذاری نیست، از دست برود؟