سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
پس از بیانیه جبهه اصلاحات ایران که در آن خواستار تعلیق فعالیت های هسته ای، پذیرش بی قید و شرط بازرسان انرژی اتمی و لزوم مذاکره جامع با آمریکا شده بود، امتداد این بیانیه در میان شبکه اصلاح طلبان ساختاری همچنان پابرجا است.
روزنامه هممیهن در یادداشتی یک سهراهی پیش پای نظام گذاشته و نوشته است:
اخیراً جبهه اصلاحات ایران به عنوان یک جریان ائتلافی به انتشار بیانیهای ۱۱ بندی به اتکای استراتژی اصلاح از درون، اقدام کرد. این بیانیه که تحت نام آشتی ملی بر سر زبانها افتاد، تصویری از سه راه پیش رو در شرایط فعلی یعنی تداوم وضع موجود با آتشبسی شکننده و آیندهای مبهم، یا تکرار الگوی ۲۲ سال گذشته با انجام مذاکره تاکتیکی برای خرید زمان بیآنکه ریشه بحرانها درمان شود و یا انتخاب شجاعانه آشتی ملی و ترک تخاصم در داخل و خارج کشور؛ با هدف اصلاح ساختار حکمرانی ارائه کرده و سپس با تأکید بر راه سوم برای عملیاتی کردن اصلاحات ساختاری در دو حوزه داخلی و سیاست خارجی راهکارهایی را در چارچوب قانون اساسی پیشنهاد داد.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است:
هرچند جبهه اصلاحات ایران بابت صدور این بیانیه که با احساس مسئولیت و به قصد نجات کشور، راهحلهای پیشنهادی خود را برای بازگشت به اصل حاکمیت مردم ارائه داده، مورد هجمه وسیع رسانههای تندرو و جریان افراطی قرار گرفت اما چنین حملاتی به توصیههای خیرخواهانه، واقعیت بحران ناکارآمدی در حل مسائل خرد و کلان کشور را تغییر نمیدهد.
به نظر میرسد که چپهای تندرو با طرح پروژههایی چون اصلاحات بنیادین و تحمیلی و ادغام شدن با هستههای براندازی در تلاش هستند تا با تغییر سیاست منطقهای به پروژه پذیرش سلطهی غرب دامن زده و بهنام نجات اقتصاد و اجتماع آن را اجتماعی کنند.
و در این مسیر، هر گفتمان مقاومتگرا را انقباضی یا فرقهای بنامیم تا تنها صدای باقیمانده، صدای نخبهی اصلاحطلب ساختاری باشد که هم در داخل و هم در خارج، آمادگی پذیرش تنازل کامل از اصول انقلاب را دارد.
همچنین طرحهایی چون «آشتی ملی» با نام اصلاحات ساختاری در وقاع همان خط حذف مقاومت است که هنوز رادیکاها در ترجمه رسانهای آن احتیاط دارند، همزمانی بیانیه جبهه اصلاحات با اظهارات ظریف و روحانی، نشاندهنده فعال شدن اپوزیسیونی مشترک در داخل و خارج است که به نام حفظ سیستم در خط بیثباتی ایران فعال شده است.
روزنامه اعتماد نیز در مقالهای به با اشاره به دیدار پزشکیان با مقامات غربی با رویکردی رئالیستی مینویسد:
در شرایط کنونی و با توجه به سطح بالای تنش میان ایران و امریکا، بعید به نظر میرسد که دیدارهای سطح بالا میان مقامات دو کشور در حاشیه نشست مجمع عمومی امکانپذیر یا ثمربخش باشد. روابط دو طرف طی سالهای اخیر آسیب جدی دیده و هنوز بستری برای گفتوگوی مستقیم در سطوح عالی شکل نگرفته است. مشکل اصلی سیاست خارجی کشور این است که تکلیفمان با خودمان روشن نیست!
همه فکر میکنند آقای پزشکیان با ترامپ ملاقات کند، شقالقمر میشود! اما جدای از عملی نبودن، او خواستههای مشخص و غیرمعقولی دارد که ناشی از تفکر غلطی است که ایران را در یک قدمی تسلیم میپندارد! نمیشود داستان هزار و یکشب برایش گفت! از این سو بعضی کنشگران سیاسی جوری از گرفتن اختیارات صحبت میکنند که گویی مشکل در نیویورک حل میشود، خیر!
برخی در حالی مدعی هستند سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل بیفایده است که اساساً ایده خودشان برای میز مذاکره نیز چیزی بیشتر از گرفتن عکس یادگاری با ترامپ نیست. تجربههای سایرین، مانند دیدار بینتیجه ترامپ با رهبر کرهشمالی در دوره پیشین ریاستجمهوری وی، نشاندهنده آن است که صرف برگزاری چنین دیدارهایی بدون دستیابی به نتایج مشخص، تأثیر قابلتوجهی در حل مسائل نداشته و تصاویر آن صرفاً برای آلبوم تبلیغاتی ترامپ کارایی دارد.
در دیدار ترامپ با زلنسکی نیز نهتنها نتیجهای در راستای آتشبس ادعایی ترامپ حاصل نشد، بلکه اظهارات تحقیرآمیزی خطاب به زلنسکی پمپاژ شد. پس از این دیدار نیز اوکراین باز هم به مسیر پیشین خود در تقابل با روسیه ادامه داد. این امر نشان میدهد که دیدار صرف با فردی مانند ترامپ، بدون برنامهریزی و پیششرطهای مشخص، به تحقیر و تمسخر منجر میشود نه حل مسئله.
برای برگزاری هرگونه دیدار، لازم است طرف مقابل احترام متقابل را رعایت کرده و ارادهای واقعی برای دستیابی به نتایج ملموس نشان دهد. اقدامات خصمانه، مانند حملات نظامی در حین مذاکره و فعالسازی مکانیسم ماشه پس از آن، فضای اعتماد را مخدوش کرده است.
با وجود این اقدامات، شورای عالی امنیت ملی در بیانیه اخیر خود، وزیر امور خارجه را مأمور تداوم دیپلماسی کرده است. این امر نشاندهنده تعهد ایران به بهرهگیری از تمامی ظرفیتهای دیپلماتیک برای تأمین منافع ملی است، مشروط بر اینکه این تلاشها معطوف به نتیجه باشد.