زمانی که سامانهای با هدف شفافیت ایجاد میشود، به این منظور است که شهرداری و در مجموع دولت محلی و مرکزی باید تمام اطلاعات مربوط به مالیات، عوارض، هزینهها، درآمدها و سیاستگذاریها و... را بهطور کامل ارائه کنند. در واقع دولتها چه مرکزی و چه محلی باید به مردم بگویند که با پول آنها چه کردهاند؟ مردم باید حس کنند که این پولی که از هزینهکرد آن برای خانواده کم کرده و به دولت مرکزی یا محلی دادهاند، صرف چه چیزی شده و چگونه برای آنها منافع یا مطلوبیت ایجاد کرده است. اما اینجا همه چیز به داشتن یک سایت محدود میشود، بدون ارائه دادههای کامل و شفاف به عموم مردم.
بنابراین، شاید نداشتن برخی چیزها، بهتر از داشتن آن باشد. سامانهای که ایجاد میشود و حتی شاید اطلاعات مهمی در آن وجود داشته باشد، اما حتی افراد متخصص هم قادر به درک و فهم کامل از آن نباشند و نتوانند استفاده کنند، و عموم مردم از آن سر در نمیآورند و بهطور کلی نحوه استفاده از آنها دشوار است، علنا کاری را پیش نخواهد برد. این چیزی است که در ایران مرسوم است و این تنها مربوط به موضوع شفافیت نیست بلکه در تمامی حوزهها این موضوع وجود دارد که میخواهیم هر آنچه در دنیا هست، ماهم داشته باشیم. اما عملا آن را نداریم و همه چیز را به شکل نمایشی به اجرا در میآوریم که اگر مورد نقد کارشناسان قرار گرفتند، بگویند ما هم داریم. اما سوال اینجاست اگر داریم پس کارکرد آن چیست و چرا عملا بلااستفاده است؟
در موضوع شفافیت در شهرداری نیز همین اتفاق افتاده است. بحث این نیست که از ۲۵ شاخص شفافیت دادههای شهری، ۶ شاخص مهم در این سامانه وجود ندارد، بلکه آنچه که باید به آن توجه داشت این است، از اطلاعاتی که در این سامانه بارگذاری میشود، چه میزان از این دادهها درست و واقعی است و آیا تمامی اطلاعات را در برمیگیرد یا به شکل گزینشی انجام میشود؟ این مشکل فقط در شهرداری وجود ندارد بلکه حتی در سطح دولتی و کلان نیز مشاهده میشود.
آنچه که در این زمینه مورد توجه قرار میگیرد این است که، مسوول ثبت دادهها در سامانه چه کسی یا کسانی است که هنگام ثبت اطلاعات آیا تمامی دادهها را بدون نظر و منافع شخصی به ثبت میرساند یا به صورت گزینشی، تنها برخی از اطلاعات را در سامانه ثبت میکند؟ با توجه به اینکه در ثبت دادهها نظارتی وجود ندارد و نهادی آن را رصد نمیکند، در نتیجه نمیتوان به اطلاعات ارائه شده در این سامانهها اعتماد کامل داشت.
در زمینه پروانههای ساختمانی که سالانه چند ده هزار پروانه صادر میشود، کسی نمیتواند کاملا رصد کند که آیا همه پروانهها با اطلاعات کامل و درست ثبت شدهاند یا نه؟ در واقع امکان رصد آن وجود ندارد. عمدتا نهادها امکان چک کردن اطلاعات تمامی ساختمانها را ندارند و در نتیجه دادههای مربوط به پروانههای صادر شده در سامانهها ممکن است به درستی و کامل ثبت نشود، یا ممکن است اطلاعات مربوط به تخلفات ساختمانی را ثبت نکنند. بنابراین، مساله نبود دادههای مربوط به شاخص شفافیت در سامانه شهرداری نیست، بلکه مساله این است که همه اطلاعاتی که در سامانه به ثبت میرسند آیا تمامی اطلاعاتی است که تولید شده و وجود دارند یا برخی نادرست و ناقص است.
سوالی که در اینجا مطرح میشود این است آیا ساختاری وجود دارد که مدیر یا مسوول ثبتکننده اطلاعات را ملزم کند که علاوه بر ثبت تمامی دادهها، آن را به موقع در سامانه قرار دهد؟ آنچه در ثبت دادههای مربوط به شفافیت بسیار حائز اهمیت است، سرعت انتشار و بهموقع ثبت کردن دادهها است. زمانی سامانه شفافیت به درستی عمل میکند که اطلاعات در لحظه به ثبت برسند و در صورت تعلل در پرداخت اطلاعات و تاخیر، امکان فساد نیز بالا میرود؛ زیرا در صورت تاخیر در ثبت اطلاعات، احتمال ارسال دادهها از کانالهای ارتباطی دیگر به افراد خاص و دارای منافع وجود دارد که این میتواند زمینهساز فساد و عدم ارائه دقیق و درست در سامانهها شود.
بنابراین، بحث شفافیت فراتر از آن است که گفته شود، ۶ مولفه در سامانه شفافیت شهرداری به ثبت نرسیده است، بلکه کیفیت ورود اطلاعات، رصد ورودی اطلاعات از اهمیت بالایی برخوردار است که آیا تمامی دادههای موجود در سامانه به ثبت میرسد یا صرفا دادههای گزینشی کم اهمیتتر به نظر میرسد. وجود سامانه شفافیت همانند باقی مسائل، در حال حاضر چیزی جز یک نمایش نیست.
* صاحبنظر اقتصاد شهری