خبرآنلاین-مهسا مژدهی: امسال سازمان ملل متحد ۸۰ ساله میشود. در آستانه ورود به نهمین دهه از فعالیت این سازمان، جهان شاهد دو جنگ بزرگ، نخست در اروپا و دیگری در خاورمیانه است که هر کدام خرابیها و کشتههای بسیاری برجای گذاشتهاند و روابط و اتحادهای پیشین در حال فروپاشی است. با اینحال به اعتقاد بسیاری از ناظران، کارنامه سازمان ملل متحد کماکان کارنامهای قابل دفاع محسوب میشود. این نهاد در بسیاری از مسائل بینالمللی دخیل بوده و نقشآفرینی کرده است و در برخی از آنها موفق نبوده است و نیاز به برخی از اصلاحات ساختاری دست کم در دو دهه اخیر مطرح شده است.
مهدی ذاکریان، استاد روابط بینالملل، در گفتگو با خبرآنلاین به بررسی کارنامه سازمان ملل پرداخته است:
*** امسال هشتادمین سالگرد تأسیس سازمان ملل است و به نظر میرسد این نهاد نسبت به گذشته نقش کمرنگتری پیدا کرده است. وضعیت سازمان ملل را در حال حاضر چطور ارزیابی میکنید؟
من نظری که شما مطرح کردید را قبول ندارم. طبق کدام یک از دادهها مدعی کمرنگ شدن نقش سازمان ملل هستید؟ سازمان ملل از زمان شکلگیری خود در اکتبر ۱۹۴۵ تابه امروز همواره در مسائل بینالمللی نقشآفرینی کرده و دستاوردهای بسیار مثبتی داشته است. این سازمان به جامعه بینالمللی کمک فراوانی کرده تا صلح و امنیت بینالمللی حفظ شده و از جنگها و تهدیدها جلوگیری شود.
بله اگر بخواهیم سازمان ملل را بهعنوان یک آرمان و به عنوان یک هدف ببینیم که بتواند همه مشکلات جهان را حل کند، سازمان ملل چنین کاری را نکرد. همانطور که دولتها نتوانستهاند همه مشکلات کشور خودشان را حل کنند، سازمان ملل هم نمیتواند تمام مشکلات ۱۹۳ کشور عضو خود را بهتنهایی حل کند. شما کشوری را میشناسید که بدون مشکل باشد؟ همه کشورها به نوعی با مشکلات مواجه هستند.
سازمان ملل متحد در واقع نماینده جمع همه دولتهای جهان است؛ یعنی ۱۹۳ کشور عضو دارد که همه با مشکلات و دستاوردهای متفاوتی روبرو هستند. وقتی یک دولت نمیتواند همه مشکلات خودش را حل کند، چگونه یک سازمان میتواند مشکلات تمام کشورها را حل کند؟ بنابراین باید به سازمان ملل متحد از این زاویه نگاه کرد: این سازمان با بحرانها و مسائل یک دولت مواجه نیست، بلکه با گرفتاریها و خواستههای ۱۹۳ دولت روبرو است.
برای درک بهتر، تصور کنید مدرسهای با ۵۰ دانشآموز دارید؛ مدیریت آن سادهتر است نسبت به مدرسهای با ۵۰۰ دانشآموز. دانشگاهی با ۱۰ هزار دانشجو سادهتر از دانشگاهی با ۱۰۰ هزار دانشجو است. یک ساختمان دو واحده سادهتر از ساختمانی با ده واحد است. حالا تصور کنید سازمانی بینالمللی وجود دارد با ۱۹۳ کشور و هر کدام با فرهنگ، زبان، تاریخ و خواستههای متفاوت. اینجا دبیرکل، ارکان متعددش و همه اعضا همه تلاش خود را متمرکز کردهاند تا نقاط مشترک را پیدا کنند و روی آنها کار کنند.
این نقاط مشترک شامل: مبارزه با فقر، رفع گرسنگی، حفظ محیط زیست، جلوگیری از گرم شدن زمین، مبارزه با تروریسم، مبارزه با سلاحهای کشتار جمعی، توسعه و آبادانی، حفظ اقیانوسها و منابع طبیعی، ایجاد صلح و امنیت، رعایت حقوق بشر، بهداشت کودکان و مادران، بهداشت جهانی، توسعه پایدار، بیابانزدایی، تنظیم مقررات هوانوردی و هواپیمایی بینالمللی و غیره است. سازمان ملل همه این اقدامات را انجام داده است.
بله، این سازمان همه مشکلات را حل نکرده، اما دستاوردهای بسیار بزرگ و بینظیری داشته است. اگر همه کشورها مثل سوئیس عاقل بودند، دنیا با این مشکلات مواجه نمیشد، اما واقعیت این است که کشورها با هم درگیر هستند و حتی در کشور ما مذاکره بهعنوان یک گزینه منفی تلقی میشود و هنوز هم بعضیها میگویند مذاکره بد است.
بنابراین طبیعی است که سازمان ملل با مشکلات فراوانی روبرو باشد و نتواند همه مسائل را حل کند.
*** تا اینجا با توجه به گفتههای شما نتیجه میگیریم که وجود این نهاد ضروری است و برای حفظ امنیت و صلح بینالمللی مفید است. آیا این نهاد در حال حاضر نیاز به اصلاحی هم دارد؟ ما در سالهای اخیر دو جنگ بزرگ در غزه و اوکراین داشتیم که نهادها و دولتها نتوانستند مانع گسترش آن شوند. آیا سازمان ملل برای اینکه بتواند در چنین مواردی نقشآفرینی کند نیاز به اصلاحاتی دارد؟
اما آیا سازمان ملل نیاز به اصلاح دارد؟ قطعا بله. هر نهاد بینالمللی که تشکیل میشود، به مرور زمان باید خود را بازسازی کند و خود را با خواستهها و شرایط جدید وفق دهد. در منشور سازمان ملل پیشبینی شده است که اصلاحات تنها زمانی ممکن است که دو سوم اعضای سازمان به آن اصلاح رأی مثبت دهند و اعضای دائم مخالف آن نباشند. بنابراین اگر اصلاحی لازم باشد و سازمان نتوانسته در مورد مسائلی کاری کند، نمیتوان دبیرکل یا سازمان را مقصر دانست، بلکه باید بدانیم که دولتهای عضو نخواستند که اصلاح صورت بگیرد. ترکیب شورای امنیت ۱۵ عضو دارد که پنج تا از آنها عضو داخل هستند و سه عدد از آنها عضو اروپا هستند.
این ترکیب نشان میدهد که شورای امنیت نماینده خوبی از جهان نیست. مثلاً قاره آفریقا با بیش از ۵۰ کشور حتی یک عضو دائم در شورای امنیت ندارد؛ در حالی که سهم زیادی از آسیبهای جهانی، بهویژه مشکلات زیستمحیطی را قاره آفریقا متحمل میشود. کشورهای صنعتی باعث آسیب لایه اوزون و گرم شدن زمین شدهاند، اما آفریقا بیشترین ضرر را متحمل میشود و شورای امنیت نمیتواند بهطور مؤثر از امنیت محیط زیستی این قاره حمایت کند.
شما نگاه کنید که ایران بیشترین میزان پناهندگان را دارد. در موضوع پناهندگان هم ایران همیشه بیشترین میزان پذیرش را داشته، به ویژه پناهندگان افغان، در حالی که کشورهای پیشرفته مثل فرانسه، آمریکا، اسپانیا، ایتالیا و استرالیا تمایل کمتری داشتند. ایران با وجود نقش مهم در بحرانهای بینالمللی، هرگز عضو دائم شورای امنیت نشده و تنها یک بار در دوره شاه عضو غیر دائم بوده است.
این وضعیت نشان میدهد که شورای امنیت نیازمند تغییر و اصلاح است. در اجلاس سال ۲۰۰۵، دبیرکل سازمان ملل کتابی به نام «آزادی بیشتر» ارائه داد که در آن تغییر ترکیب شورای امنیت پیشنهاد شده بود. در مدلهای پیشنهادی، حداقل یک کشور از آفریقا، ژاپن و آلمان به عنوان اعضای دائم اضافه شوند. دلیل انتخاب ژاپن و آلمان این بود که آنها بیشترین بودجه سازمان ملل را پرداخت میکنند. نمیشود کشورهایی مثل ایران بودجه بالایی بدهند و بیشترین پناهنده را بپذیرند ولی نقشی نداشته باشند. اما در ایران هیچکس این حرف را نمیزند. ایران فرصت را میسوزاند و از فرصت استفاده نمیکند. از جمله فرصت عضویت در شورای امنیت را که هرگز اتفاق نیفتاد.
به احتمال زیاد این طرح در رای گیری دو سوم رای را میآورد اما دو کشور همان اول مخالفت کردند و گفتند همینهایی که عضو دائم هستیم کافی است.این دو کشور چین و روسیه بودند. این نشان میدهد که حتی اگر دو سوم اعضای سازمان ملل موافق اصلاح باشند، اگر پنج عضو دائم مخالفت کنند، اصلاحات انجام نمیشود. اگر آنها میخواستند اجازه چنین اموری را بدهند اول به مردم کشور خودشان اجازه دموکراسی و آزادی را میدادند. وقتی آنها به مردم خودشان آزادی نمیدهند، به مردم دنیا اجازه میدهند که شورای امنیت به جای پنج عضو دائم به ۹ عضو دائم برسد یا تعداد اعضای شورا بالا برود؟ آنها نمیخواهند چنین اتفاقی بیفتد.
اصلاح در سازمان ملل مورد نیاز است. اما شرطش این است که دو سوم دولتها بخواهند که قطعا میخواهند. اما شرط دیگر این است که علاوه بر دو سوم، رای همه پنج عضو دائم هم مثبت باشد. اما چین و روسیه وتو میکنند.
***به موضوع حقوق بشر هم اشارهای داشته باشیم که سازمان ملل خود را موظف میداند تا به آن رسیدگی کند...
یکی از دستاوردهای بزرگ سازمان ملل موضوع حقوق بشر است که مستبدین دنیا و ناقضان جدی حقوق بشر در دنیا را سازمان ملل با ایجاد سازوکارهای کیفری و با به وجود آوردن محاکم کیفری مانند دادگاه جنایتکاران جنگی یوگوسلاوی سابقی و دادگاه رواندا به پای میز محاکمه کشانده و یا پروندهای برای برخی از کشورها بازکرده و کمیتههای تحقیق و کمیسیون حقیقتیاب ایجاد کرده. این کار بزرگی است که سازمان ملل انجام داده. وانگهی سازمان ملل متحد نهادی با نام دیوان دادگستری بینالمللی که در آنجا هم برای اقداماتی چون نسلکشی و جنایات جنگی برخی از کشورها به به آن مراجعه و شکایت کردهاند. مثلا اوکراین از روسیه و آفریقای جنوبی از اسرائیل چنین شکایتهایی را انجام دادهاند و پروندههای آنها هم باز بوده و در حال بررسی است.
آخرین مورد هم رابطه غیرمستقیمی است که شورای امنیت سازمان ملل با دیوان بینالمللی کیفری دارد و میتواند برخی از پروندههای رهبران کشورها که ناقض حقوق مردمشان هستند را به دیوان کیفری بینالمللی ارجاع بدهد و تاکنون دو پرونده را شامل پرونده عمر البشیر رئیس جمهور سودان و دیگری معمر قذافی و پسرش سیفالاسلام را به این دیوان فرستادهاند.
۳۱۲/۴۲