روزنامه شرق: حذف تیم ملی والیبال و نرسیدن به مرحله نیمهنهایی مسابقات قهرمانی جهان ۲۰۲۵ چندان هم دور از انتظار نبود. شاگردان پیاتزا با اینکه چند ماه پیش در لیگ ملتها نمایش خوب و امیدوارکنندهای داشتند، در مانیل به لحاظ ارائه والیبالی منظم و مقتدرانه، نتوانستند انتظارات را برآورده کنند. والیبالیستهای ایران در بازیهایی که انجام دادند، به دلیل اشتباهات فردی و عدم تمرکز لازم، بارها ستهای برده را با باخت عوض کردند. تیم والیبال کشورمان بعد از اینکه موفق شد صربستان را شکست دهد، از پس جمهوری چک در مرحله یکچهارم نهایی برنیامد و در نهایت با نتیجه ۳ بر یک بازی را واگذار کرد. شاید اگر دقت و تمرکز بیشتر بر فکر و ذهن آنها حاکم بود، شکست چک دور از دسترس به نظر نمیرسید؛ نکتهای که بارها پیاتزا بعد از مسابقه به آن اشاره کرد. در این شرایط، جواد محتشمیان، کارشناس و گزارشگر قدیمی والیبال، معتقد است تیم ایران بهتر از لیگ ملتها بازی کرد، اما در دیدار مقابل چک ریکاوری مناسبی نداشت. او در گفتوگو با ما به ارزیابی عملکرد پیاتزا و شاگردانش پرداخت.
مشکلی که ما داریم این است که با سوابق تیمها بازی میکنیم. باید ببینیم واقعیتها چه هستند. ما صربستانی را دیدیم که کمی تغییر نسبت به لیگ ملتها داشت. 60، 70 درصد هماهنگیهای ما نسبت به لیگ ملتها بهتر شده بود و پیاتزا هم تا حدودی شناخت بهتری نسبت به نفرات تیمش داشت. یک بازیکن پشتخطزن ما زمان نیاز دارد تا با پاسور هماهنگ شود و بتواند پتانسیل و ظرفیت خودش را نشان دهد. حاجیزاده زمان فیکسشدنش مقابل تیمهای خارجی بسیار کم بود و به نظر من بازیهای قابل قبولی ارائه کرد. ما همیشه با مربیان سابق عادت کردیم که شش نفرمان که از اول تا آخر همانها درون زمین باشند تا زمانی که یکی از آنها صدمه ببیند. صربستانی که با ما بازی کرد، اسمی از صربستان بود. صربستان یک بازیکن پشتخطزن داشت که شاید مربی بازیکن دیگری نداشت که تعویض کند؛ چون جزء بدترین بازیکنان زمین بود. ما در بازی با صربستان هماهنگتر از بازیهای گذشته بودیم؛ حتی بهتر از لیگ ملتها. دیدیم که پاسور کمتر عوض شد و تغییرات بازیکنان زیاد نبود، به این دلیل بازیکنان داخل زمین خوب کار میکردند. صربستان در بازیهای المپیک سیدنی قهرمان المپیک شد. مربی تیم، پاسور تیم بود. اگر آن تیم را تجزیه و تحلیل کنید، بازیکن پشتخطزن بهترین بازیکن مسابقات دنیا شد. آیا این صربستان با آن صربستان یکی بود؟ در هر حال ما به اندازهای خوب بودیم که در پنج دست آنها را ببریم.
تیم ژاپن یا تیم فیلیپین از نظر عملکردی بهترین هستند، ولی از نظر نتیجه به خودشان میبازند نه به تیمهای مقابل. فیلیپین چرا باخت؟ به دلیل میانگین قد. درحالیکه عملکرد والیبالیشان خیلی بهتر از ما بود، ولی ما پتانسیل فیزیکی داریم که بازیکنان بهخوبی از آن استفاده کردند. روی تور دو مترو 43 سانتیمتری بازیکنی که قدبلند است، بهتر دفاع میکند. اما ژاپن یا فیلیپین این ظرفیت را ندارند، هرچند عملکرد بازی خوبی دارند.
ما بازیهای چک، بلژیک، تونس و مصر را کمتر از نظر رسانهای رصد میکنیم. آیا قبل از بازی تیم ما با مصر، بازیهای تیم مصر را دیده بودیم؟ بازی تونس را به غیر از دیدار مقابل ایران برابر فیلیپین ندیدیم. یعنی رسانه ما، دنبال برندههاست؛ دنبال تیمهایی است که در لیگ ملتها هستند؛ دنبال آنهایی که نتایج بهتری در گذشته داشتهاند. برای والیبال امروز، بهترین اهرم سرویس است. ما در بازی با صربستان از این اهرم بهخوبی استفاده کردیم. اما اگر بخواهیم تیممان را با همگروهیهایش مقایسه کنیم، فیلیپین تیم بسیار پختهای بود، ولی شرایط قدی لازم را نداشت.
به خاطر سوابقش که مربیگری در کنار تیمهای مطرح دنیا بوده، تجربه به دست میآید. اگر میبینید مربی از یک کشور به کشور دیگری میرود، به این دلیل است که زیر نگاه کشورهای دیگر است. ولاسکو چگونه ولاسکو میشود؟ در بازیهای المپیک آتلانتا، بازی فینال را ایتالیا و هلند برگزار کردند. پاسور هلند دو متر و سه سانت بود. مربی ایتالیا، ولاسکو بود و نایبقهرمان شد که از آرژانتین تازه آمده بود. مربیان خوب زیر دید کشورها هستند و براساس تواناییها در گذشته و تجربهای که دارند از آنها استفاده میکنند. ولاسکو به مربی تبدیل میشود که تکرارنشدنی است. این افراد کسانی هستند که از دیگران خوب مشورت میگیرند. این مشورت به نفع خودشان است. مثلا آنچلوتی، سرمربی رئال بود، پسرش همهکاره بود، اطلاعات میگرفت. مشورت در مربیگری و مدیریت بسیار تأثیرگذار است. پیاتزا هم از این قاعده مستثنا نیست. همین بازی با فیلیپین، توتولو به پیاتزا کمک کرد که چلنچ بگیرد. طبیعتا به نام پیاتزا تمام میشود، ولی کمکش نمیآید بگوید که من گفتم. ما این مشکل را داریم و اگر به کسی کمک کردیم، دیگر کسی که نمیداند خواجه حافظ شیرازی است.
نه، اینگونه نیست. ما بازی قبلی که مقابل صربستان بود، کاملا تخلیه انرژی شدیم. یعنی زمان برای بازپروری تیم نداشتیم و کسی متوجه نشد. هرچه از بازی گذشت، ظرفیت فردی ما خیلی بالاتر بود، اما اصطلاحا «جان» نداشتند. آنچه در این بازی تأثیرگذار بود، آمادگی جسمانی بود به نظرم من.
صددرصد. خانزاده بهترین بازیکن ما بود. کمتر بازی کرده بود و «جان» بیشتری داشت. در این بازی وقتی وارد زمین شد، ماندگار شد؛ چون کمتر بازی کرده بود و توان ادامه بازی را داشت. یک سرویس با ریسک بالا نزدند، ولی کارشان تداوم داشت. کسی باور میکرد که ما ست اول را بردیم ولی سه ست بعدی را ببازیم؟ آمادگی جسمانی ما خیلی کاهش یافته بود. یک نکته دیگر هم اینکه باید انگیزه داشته باشند؛ یعنی انگیزه باید دائم وجود داشته باشد. بلغارستان با انگیزهای که جوانانش داشتند، آمریکا را شکست داد. ما شاید این احساس را داشتیم که چون صربستان را بردیم، پس چک را هم میبریم.