صادق جبلی، تولیدکننده بازیهای حوزه دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار مهر، گفت: به نظر من یکی از دلایل مهم کمتوجهی به ساخت بازی در حوزه دفاع مقدس، مسئله سرمایهگذاری است. این حوزه به دلیل ریسکهای موجود و هزینههای بالا، کمتر مورد استقبال بخش خصوصی قرار میگیرد. مانند سینمای دفاع مقدس که معمولاً پرهزینهتر از دیگر ژانرها است، سرمایهگذاران خصوصی تمایل کمتری برای ورود به این عرصه دارند و این مسئله را میتوان اصلیترین عامل دانست.
وی ادامه داد: پیشنهادم این است که سرمایهگذاری در این زمینه افزایش پیدا کند و به تیمهای جوان که دارای ایدههای نوآورانه هستند و ذهنی خلاق دارند، اعتماد شود. باید از افراد مرتبط با این حوزه که پیشنهادهای سازنده دارند، حمایت صورت گیرد. همچنین لازم است نگاه جدیتری به این بخش شود و در میان محصولات مختلف مرتبط با دفاع مقدس، سهمی واقعی برای آن قائل شوند. نباید فقط به تولید فیلم، سریال یا کتاب بسنده کرد.
این تولیدکننده گفت: برای عرضه بازیهای مقاومت میتوان بخشی از مسیر را از طریق سرمایهگذاری مستقیم پیش برد. متأسفانه بودجههایی که برای پروژههای این چنینی تعریف میشوند، عموماً بحث تبلیغات را جدی نمیگیرند. استفاده از ظرفیتهای ملی مانند رسانهها، خبرگزاریها و روزنامهها میتواند به تبلیغات کمک کند. علاوه بر آن، نیروهای مسلح و خانوادههای آنان نیز گروه بزرگی هستند که میتوانند هم مصرفکننده این محتوا باشند و هم در اطلاعرسانی مشارکت کنند. اینها جزو پتانسیلهای موجود در کشور هستند که باید از آنها برای معرفی و عرضه چنین بازیهایی بهره گرفت.
وی افزود: صادرات بازیهای مقاومت دو جنبه دارد. ما میتوانیم با ناشران حاضر در سطح ملی و بینالمللی توافق کنیم تا حوزه بازیهای مقاومت را در سطح گستردهتر عرضه دهند. اگر ناشر مناسب خارجی پیدا نکنیم، باید بر تقویت اکوسیستم داخلی تمرکز کنیم تا ناشران ایرانی با قابلیت نشر منطقهای و بینالمللی ایجاد شوند. البته این امر نیازمند پیششرطهایی است؛ از وجود شرکتهای ناشر توانمند گرفته تا تخصیص بودجه ارزی برای نشر جهانی. اگر شرکتهای تولیدکننده بازی بتوانند به بلوغ عملیاتی برسند، حتی میتوانند خودشان وظیفه نشر را برعهده گیرند.
جبلی در پاسخ به این پرسش که آیا ممکن است ورود سرمایهگذار دولتی و حاکمیتی به ساخت بازیهای مقاومت، منجر به سفارشی شدن محصول شود، گفت: این موضوع ارتباط مستقیمی با سرمایهگذاری ندارد، بلکه بیشتر به رویکرد مدیر فرهنگی پروژه مربوط میشود. مسئولیت نهادهای دولتی در این حوزه فرهنگی باید مشخص باشد؛ اگر به عنوان سرمایهگذار وارد شوند، وظیفه دارند فقط بودجه را تأمین کنند و نقششان در حد یک حامی مالی باقی بماند. همچنین مدیران فرهنگی باید کاملاً توجیه باشند که چه مقدار میتوانند در پروژهها دخالت کنند. اگر وارد نقش تهیهکننده شوند، ممکن است تا حدودی نظرات خود را اعمال کنند. اگر صرفاً سرمایهگذار باشند، باید قبل از ارائه بودجه تمامی شرایط را مشخص کنند. حساسیت نهاد دولتی بهعنوان سرمایهگذاری در این زمینه طبیعی است، اما نیاز به مدیریت دقیق نقشها دارد تا از خطر سفارشیسازی محصول دور شویم.