هادی کاظمی در یک ویدئو به خاطرات شیرین و گاه خندهدار خود از دوران تحصیل در هنرستان و آغاز دوستیهای دیرینهاش با چهرههایی چون محمدرضا علیمردانی و مجید صالحی پرداخته است.
او توضیح میدهد که چگونه دوستیاش با محمدرضا علیمردانی از دوران 15 سالگی و روز اول ورود به هنرستان شکل گرفت. زمانی که علیمردانی تنها در گوشهای نشسته بود و هادی با او وارد گفتگو شد. این آغاز دوستی، نه تنها به یک رابطه دوستانه عمیق منجر شد بلکه نقطۀ شروعی برای ورود به عرصۀ تئاتر بود.
بر اساس گفتههای هادی کاظمی، فعالیتهای تئاتری آنها در ابتدا بیشتر به عنوان راهی برای فرار از کلاس درس بود. او بیان میکند که هر زمان اساتید به گروهی برای اجرا نیاز داشتند، او و دوستانش داوطلبانه پیشقدم میشدند تا به بهانۀ کار تئاتر از کلاس خارج شده و به تفریح بپردازند.
بخش جالبتر خاطرات هادی کاظمی مربوط به ناظم قلدر و ترکزبان هنرستان بود، فردی به نام آقای تقیزاده. او یادآوری میکند که یکی از تفریحهای اصلی آنها در هنرستان، ادای ناظم و معلمان بود. نکته قابل توجه اینجا بود که آقای تقیزاده، علیرغم ظاهر قلدرش، گاهی با این شوخیها مخالفتی نداشت و واکنشهایش بسیار شیرین و هماهنگ با این شوخیها بود.
هادی با لحن طنز خود به خاطرهای اشاره میکند که زمانی از ناظم اجازه گرفتند تا ادای یکی از معلمان را در بیاورند. واکنش ناظم باعث خنده همه شد؛ او با لحن ترکزبان شیرینش گفت: "در بیار! مشکل نداره در بیار! بیخود کرده! خودم جوابشو میدم!"
این خاطرات به خوبی نشاندهنده این هستند که روحیۀ طنز، هنر و بازیگری از همان دوران نوجوانی در هادی کاظمی و دوستانش، از جمله محمدرضا علیمردانی، وجود داشته است. به طور خاص آنها از محیط مدرسه نیز برای تمرین و خلق شخصیتهای کمدی استفاده کردهاند.