بنا به گزارش اخیر بلومبرگ، حدود یکسوم از کل ETFهای سهامی جدید عرضهشده در سال ۲۰۲۵، از نوع اهرمی هستند. این روند نشانهای روشن از افزایش اشتهای ریسک در میان سرمایهگذاران است؛ اما همزمان نگرانیهایی جدی درباره پیامدهای آن برای ثبات بازار بهوجود آورده است.
صندوقهای اهرمی (Leveraged ETFs) ابزارهای مالی هستند که بهجای بازدهی عادی یک شاخص یا سهم، عملکرد دارایی پایه را با ضریب ۲ یا ۳برابر بازتاب میدهند. به بیان ساده، اگر شاخص S&P۵۰۰ در یک روز ۱درصد رشد کند، یک صندوق اهرمی دوبرابری میتواند حدود ۲درصد سود نصیب سرمایهگذار کند. در نقطه مقابل، اگر شاخص افت کند، زیان نیز با همان ضریب تشدید میشود.
این ساختار باعث شده صندوقهای اهرمی به ابزاری جذاب برای معاملهگران کوتاهمدت تبدیل شوند؛ کسانی که میخواهند در بازههای زمانی چندروزه یا حتی چند ساعته، سودی چند برابر کسب کنند. با این حال، ریسک ذاتی این صندوقها نیز به همان میزان بالاتر است.
برنامه تخصصی ETF IQ در بلومبرگ گزارش داده که حدود یکسوم از ETFهای سهامی عرضه شده طی سال جاری در آمریکا از نوع صندوقهای قابل معامله اهرمی بودهاند. این نسبت در مقایسه با سالهای گذشته جهشی چشمگیر را نشان میدهد. افزایش عرضه چنین صندوقهایی ممکن است به دو دلیل باشد. اول آن که تقاضای فعالان بازار سهام آمریکا برای استفاده از اهرم و پذیرش ریسک آن افزایش یافته است. دوم آن که منتشرکنندههای واحدهای اهرمی با وجود همه حواشی پیرامون این صندوقها حاضر شدند به این تقاضا پاسخ بگویند. به بیان دیگر، اگر تا چند سال پیش ETFها بیشتر بهعنوان ابزاری برای سرمایهگذاری بلندمدت و کمهزینه روی شاخصها شناخته میشدند، اکنون بخشی از این صنعت به سمت معاملات هیجانی و ابزارهای پرنوسان سوق پیدا کرده است. از اینرو با افزایش تمایل به استفاده از این صندوقها، فرصت خوبی برای بازارگرمی ناشران این صندوقها فراهم شده است.
یکی از جلوههای تازه این روند، ETFهای اهرمی تکسهم (Single-stock Leveraged ETFs) است. این صندوقها حرکت یک سهم منفرد را با ضریب چند برابر بازتاب میدهند. برای مثال، اگر سهام یک شرکت فناوری محبوب ۲درصد رشد کند، ETF اهرمی سهبرابری همان سهم میتواند ۶درصد سود به سرمایهگذار بدهد.
طبق آمار بلومبرگ، اکنون بیش از ۱۲۰ نماد ETF اهرمی تکسهم در بازار فعال است. این حجم، نشاندهنده محبوبیت گسترده چنین محصولاتی در میان سرمایهگذاران خرد و حتی برخی سرمایهگذاران نهادی است.
کارشناسان معتقدند که رشد این صندوقها بازتاب افزایش ریسکپذیری سرمایهگذاران است. در سالهای اخیر، ترکیبی از نرخهای بهره پایین (تا پیش از ۲۰۲۲)، رونق بازار سهام و گسترش پلتفرمهای معاملاتی آنلاین، باعث شد بسیاری از سرمایهگذاران خرد به دنبال سودهای سریعتر باشند.
با ظهور هوش مصنوعی و رشد خیرهکننده سهام فناوری در ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵، این تمایل به سودهای بزرگ و سریع افزایش یافت. بسیاری از سرمایهگذاران دیگر به بازدهی عادی شاخصها قانع نیستند و ترجیح میدهند با ابزارهای اهرمی، شانس خود را برای سودهای چندبرابری امتحان کنند. هرچند احتمال زیانهای سنگین نیز افزایش یافته است.
اما همزمان با این موج هیجان، زنگهای هشدار نیز به صدا درآمده است. مایک ایکینز، مدیر یک شرکت مشاوره ETF، در گفتوگو با بلومبرگ توضیح داده که اخیرا یک ETF با ضریب اهرم ۲ روی سهم شرکتی با ارزش بازار که تنها ۴۰۰میلیون دلار ارزش بازار دارد، راهاندازی شده است. در چنین شرایطی، اگر سرمایه زیادی وارد آن ETF شود، امکان دارد، جریان سرمایه ETF خود بر قیمت سهم پایه اثر بگذارد.
مشابه این اتفاق در بازار ایران نیز روی داده است. در روزهایی که ارزش بورس تهران در سطوح پایینی قرار دارد، ظهور صندوقهای اهرمی که ارزش داراییهای بسیار بالایی را در اختیار دارند، خطرناک است. بر اساس آمارها ارزش داراییهای صندوقهای اهرمی در ایران حدود ۴۰درصد ارزش کل دارایی صندوقهای قابل معامله در بورس است. به عقیده برخی از تحلیلگران داخلی فشار فروشی که برخی از این صندوقها در بازار نقدی سهام به واسطه تعدیل اهرم یا ابطال واحدها ایجاد میکنند، در روند بورس تهران بیتاثیر نبوده است. در بازار آمریکا با انتشار این نوع از ETFها روی سهام کوچک، میتواند تاثیر بسزایی در قیمت آن سهم داشته باشد.
مایک ایکینز، در بلومبرگ این وضعیت را با عبارت مشهور «دم سگ، سگ را تکان میدهد» توصیف کرد. یعنی به جای آنکه ETF از سهم تبعیت کند، این ETF میتواند قیمت سهم کوچک را جابهجا کند. چنین حالتی از نظر تحلیلگران میتواند به بیثباتی در بازار سهام منجر شود.
یکی از نگرانیهای مهم نهادهای ناظر این است که توسعه بیرویه ابزارهای اهرمی بر داراییهای کمعمق، ثبات کل بازار را تهدید کند. ETFهای شاخصی بزرگ مثل S&P۵۰۰ معمولا مشکلی ایجاد نمیکنند، زیرا بازار پایه به اندازه کافی عمیق است. اما وقتی ETF اهرمی روی سهام شرکتهای کوچک یا متوسط ساخته میشود، امکان دستکاری غیرمستقیم بازار افزایش مییابد. این موضوع احتمالا در آیندهای نزدیک باعث تشدید مقررات و نظارتهای رگولاتوری بر ETFهای نوظهور خواهد شد.
در نگاه سنتی، ETFها ابزاری برای سرمایهگذاری بلندمدت، متنوع و کمهزینه بودند. سرمایهگذار میتوانست با خرید یک ETF شاخصی، در معرض کل بازار سهام یا یک صنعت خاص قرار گیرد، بدون آنکه نیاز به انتخاب سهمهای منفرد داشته باشد.
اما ETFهای اهرمی و تکسهم، این فلسفه را دگرگون کردهاند. این ابزارها بیش از آنکه برای سرمایهگذاری بلندمدت مناسب باشند، برای معاملات روزانه و کوتاهمدت طراحی شدهاند. برخی تحلیلگران حتی آنها را بیشتر شبیه ابزارهای مشتقه (مثل اختیار معامله) میدانند تا یک صندوق سرمایهگذاری سنتی.
سرمایهگذاران حرفهای میتوانند از ETFهای اهرمی بهعنوان ابزاری برای پوشش ریسک یا سفتهبازی استفاده کنند. اما برای سرمایهگذاران خرد، جذابیت سود سریع بر درک ریسکهای پنهان آن غلبه میکند.
آمار نشان میدهد که بسیاری از سرمایهگذاران خرد پس از تجربه چند معامله موفق، سرمایه بیشتری وارد این ابزارها میکنند و در نهایت با زیانهای سنگین مواجه میشوند. دلیل آن هم ماهیت ترکیبی این صندوقهاست. نوسانهای روزانه میتواند باعث شود بازده بلندمدت صندوق با بازده دارایی پایه اختلاف چشمگیری پیدا کند. به عبارت دیگر، حتی اگر شاخص پایه در یک بازه یکساله رشد کند، ETF اهرمی معادل آن ممکن است به دلیل نوسانات روزانه زیانده شود.
بلومبرگ در جمعبندی گزارش خود تاکید میکند که رشد ETFهای اهرمی بازتاب یک گرایش ساختاری در بازارهای مالی است. در جهانی که سرمایهگذاران به دنبال بازدهی سریعتر و هیجانانگیزتر هستند، عرضه این ابزارها احتمالا ادامه خواهد یافت. اما پرسش کلیدی آن است که آیا این روند به افزایش کارآیی بازار کمک خواهد کرد یا در نهایت به بیثباتی و بحرانهای جدید منجر میشود؟
برخی کارشناسان معتقدند اگر مقررات کافی وضع شود و سرمایهگذاران آموزش ببینند، صندوقهای اهرمی میتوانند بخشی از اکوسیستم مالی باشند. اما در غیاب نظارت، خطر ایجاد حبابهای کوچک و شوکهای ناگهانی جدی است.
گزارش بلومبرگ تصویر روشنی از تحولات اخیر صنعت ETF ترسیم میکند. بازاری که از ابزارهای کمهزینه و ساده، به سمت محصولات پرریسک و پیچیده حرکت کرده است. این تغییرات شاید با روحیه سرمایهگذاران امروز همخوانی داشته باشد، اما برای ناظران بازار و سیاستگذاران مالی، هشداری جدی است تا مقررات جدیدی را وضع کنند. زیرا همانطور که تجربههای گذشته نشان داده، زمانی که عطش سود سریع بر عقلانیت سرمایهگذاری غلبه کند، زمینه برای بحرانهای بعدی فراهم میشود.