ورزش سه: شکستی با ابعادی غیرقابل تصور در واندا متروپولیتانو رخ داد. تحقیر رئال مادرید توسط اتلتیکو ضربهای جدی به انتظارات کهکشانیها وارد کرد. چند هفته قبل، هیجان در اوج بود: ژابی آلونسو و عملکرد عالی تیمش، امباپه که در سطح یکی از بهترین بازیکنان جهان میدرخشید، تیمی که به ندرت موقعیتی به حریفان میداد، اتکا به بازیکنان جوانی مثل ماستانتونو یا آردا گولر که عملکرد خوبی داشتند... اما متروپولیتانو همه چیز را خراب کرد.
اتفاقی مشابه در جام جهانی باشگاهها رخ داد، هرچند در شرایطی متفاوت. پس از چند دیدار امیدوارکننده که با تغییرات ژابی هواداران رئال را هیجانزده کرده بود، پیاسجی با برتری قاطع ۰-۴ واقعیت را به رئال یادآوری کرد. در آن مقطع، سرمربی رئال تأکید کرد که آن مسابقه متعلق به فصل گذشته بوده و کار واقعی او از ماه آگوست آغاز شده است. اما برابر اتلتیکو دیگر هیچ بهانهای وجود نداشت.
از همان لحظه اعلام ترکیب، ژابی آلونسو شروع به از دست دادن اعتباری کرد که در هفتههای اخیر به دست آورده بود. دورانی که به عنوان رهبر پروژه جدید شناخته میشد و شجاعتش در اعمال شایسته سالاری مورد ستایش قرار گرفته بود، حتی اگر به معنای نیمکت نشینی وینیسیوس باشد.
او در دیدار با اتلتیکو، فرانکو ماستانتونو که مهرهای ثابت در ترکیب بود را کنار گذاشت تا به جود بلینگام که ماهها بازی نکرده و از جولای گذشته در ترکیب اصلی قرار نگرفته بود، میدان بدهد. این تصمیم ضربهای به اصل شایسته سالاری ژابی زد و تغییر سیستمی را نیز در پی داشت که برای رئال مادرید نتیجه بخش نبود.
با حضور این ستاره انگلیسی در زمین، آردا گولر جایگاه همیشگیاش که در تمام فصل در آن درخشیده بود را ترک کرد و به کنارهها رفت، هرچند حتی در آنجا هم توانست با گل و پاس گل استعدادش را نشان دهد. اما رئال توانایی فشار و عقبنشینی را از دست داد، صحنهای آشنا از دوران کارلو آنچلوتی که تصمیم میگرفت بلینگام، وینیسیوس و امباپه را همزمان به میدان بفرستد.
تغییرات و تصمیمات حین مسابقه نیز اوضاع را بهتر نکرد. این مربی گولر یکی از معدود نقاط روشن تیمش بود را به دلیل داشتن کارت زرد از زمین خارج کرد اما بلینگام را علیرغم بیتاثیری کاملش در زمین نگه داشت و با وجود بسته بودن دفاع اتلتیکو، تنها دو دقیقه مانده به پایان بازی تصمیم گرفت گونسالو گارسیا، مهاجم تمام کنندهاش، را وارد زمین کند، در حالی که سانترها به تنها راه حل این تیم تبدیل شده بودند.
البته در شکست سنگینی مانند آنچه در متروپولیتانو دیدیم، نمیتوان فقط سرمربی را مسئول دانست. بازیکنان زیادی هم زیر تیغ انتقاد رفتند. کارواخال همچنان فاصله زیادی با بهترین فرمش دارد و رائول آسنسیو از همان لحظه ورود در نیمه دوم مغلوب شرایط بود. اما نامهای بزرگ مورد اشاره پنج نفر بودند.
تیبو کورتوا: سالهاست بدون بحث بهترین دروازهبان جهان شناخته میشود اما مقابل اتلتیکو بیش از هر زمان دیگری مردد بود. فاقد واکنش و چابکی، به ندرت از خط دروازه خارج شد و در برابر سانترهای پیاپی تیم سیمئونه نتوانست در محوطه جریمه حاکم باشد.
دین هویسن: پیش از این بابت تاثیرش با توپ مقابل حریفان دفاعی ستایش شده بود اما اولین بار که باید توانایی دفاع از منطقهاش را نشان میداد، ضعفش آشکار شد. آرامش همیشگی او بیش از حد بود و در نبردهای هوایی ناکام ماند (حتی در برابر برخی سانترها خم شد).
آلوارو کارراس: جناح او، همراه با هویسن، نقطه ضعف آشکاری برای سانترهای اتلتیکو بود. تمام اعتماد پذیریای که تا به حال از خودش نشان داده بود، بیاثر شد. بارها در دفاع مغلوب شد و با توپ هم به ندرت دقیق عمل کرد.
فدریکو والورده: از زمان حضور ژابی آلونسو، این ستاره اروگوئهای بیش از هر زمان دیگری در سیستم تیمش ناآرام است. او نتوانسته است بهترین ویژگیهایش را به نمایش بگذارد و وقتی مجبور شد مسئولیت بیشتری در پایهگذاری حملات بر عهده بگیرد، ضعفش در بازیسازی آشکار شد. امروز او بازیکنی سرگردان است که جایگاهش را پیدا نکرده است. والورده توپ را روی گل پنجم اتلتیکو لو داد.
جود بلینگام: او آماده شروع نبود و این موضوع از همان ابتدا مشهود بود. کنترلش ضعیف بود، در نبردها شرکت موثری نداشت و به ندرت توانست در جریان بازی دیده شود. پیش از این مصدومیت شانهاش توجیهی برای یک فصل و نیم ضعیف بود اما حالا که جراحی کرده است، زیر ذرهبین قرار دارد. هنوز نشانی از بازیکنی که در شش ماه اول حضورش در رئال مادرید چشمها را خیره کرد، دیده نمیشود.