به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، ایران در پنجمین سال خشکسالی پیاپی گرفتار شده و بحران آب به مرز هشدار ملی رسیده است؛ وزارتخانهها و دستگاههای مسئول مانند نوازندگان یک ارکستر بیرهبر عمل میکنند، کشاورزان ناچار به فروش زمینهای خود هستند و خطر قحطی، مهاجرت گسترده و ناآرامیهای اجتماعی به واقعیت نزدیک شده است. علی شریعت، دبیرکل فدراسیون صنعت آب ایران، هشدار میدهد: اگر تصمیمهای شجاعانه و ساختاری اتخاذ نشود، کشور با بحران غیرقابلکنترلی مواجه خواهد شد.
علی شریعت، دبیرکل فدراسیون صنعت آب ایران، در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی رکنا وضعیت بارشها و چالشهای مدیریت منابع آبی کشور را تشریح کرده و با استفاده از تشبیهی گویا به پیچیدگی و ناهماهنگی میان دستگاههای مسئول اشاره کرد. او گفت:
در آغاز صحبتهایم، پیش از آنکه مستقیماً به پرسش شما درباره وضعیت بارشها در سال آبی ۱۴۰۴–۱۴۰۵ پاسخ دهم، میخواهم تصویر ذهنیای ترسیم کنم که شاید برایتان آشنا باشد. تصور کنید وارد یک خانه موسیقی میشوید که نوازندگان سنتی در آن مشغول اجرا هستند. هر یک از آنها ساز خود را در دست دارد و در حرفه خود متخصص است، اما وقتی شروع به نواختن میکنند، متوجه میشوید هر نوازنده تنها به ساز خودش میپردازد و هیچ هماهنگی بین آنها وجود ندارد.
وی تاکید داشت : این تصویر، دقیقاً حال و روز وضعیت مدیریت منابع آب کشور است. وزارت نیرو با «تار» خود مشغول نواختن آهنگ برق است، انگار نه انگار که مسئولیت تأمین آب را هم بر عهده دارد. وزارت جهاد کشاورزی با «کمانچه» خود، در تلاش برای تأمین حقآبه کشاورزان و امنیت غذایی، نغمهای غمانگیز سر میدهد. شهرداریها با «سنتور» خود تنها به توسعه شهری و آبیاری فضای سبز میپردازند و سازمان محیط زیست با «نی»ی لرزان و ضعیف، هشدارهایش را فریاد میزند. اما مشکل اصلی کجاست؟ مشکل اصلی این است که مجلس، نقش رهبر ارکستر را ندارد تا «مقام پرده» را تعیین کند و هماهنگی لازم بین این دستگاهها ایجاد شود.
شریعت با تاکید بر اینکه اگر بخواهیم به عواقب این وضعیت نگاه کنیم، واقعیت امروز کشور را نمیتوان نادیده گرفت افزود: ما اکنون پنجمین سال متوالی خشکسالی را تجربه میکنیم. دادههای معتبر داخلی و بینالمللی نشان میدهند که در سال جدید نیز در اغلب نقاط کشور با کاهش بارش مواجه هستیم. البته این وضعیت در همه مناطق یکسان نیست. خوشبختانه در شمال کشور، استانهای گیلان، مازندران و گلستان، بارشهای نسبتا خوبی مشاهده خواهد شد؛ بارشهایی که در دو هفته اخیر نیز تأیید شده است.در مقابل، در قلب کشور، یعنی کویر مرکزی شامل اصفهان، تهران و بخشهایی از سمنان، همچنان خشکسالی شدید حاکم است. در شرق کشور و بخش عمده فلات ایران نیز شرایط مشابهی برقرار است. حتی در مناطق جنوبی، خلیج فارس و دریای عمان، بارشها پراکنده و اندک هستند و پاسخگوی نیازهای اکوسیستم و جامعه نیستند.
دبیرکل فدراسیون صنعت آب ایران با گفتن از اینکه این اعداد و آمار صرفاً ارقام خشک نیستند؛ نشاندهنده عمق یک فاجعه ملی هستند بیان داشت: وقتی من از فاجعه سخن میگویم، ممکن است اغراقآمیز به نظر برسد، اما اگر وضعیت نشستها، خشکشدن تالابها، برداشتهای بیرویه از آبخوانها و شرایط بحرانی فعلی را مشاهده کنید، درمییابید که این توصیف دقیق است. بسیاری از شهرهای بزرگ کشور با کمبود آب شرب مواجه شدهاند و این روند، تبعاتی بسیار سنگین به همراه دارد. به مرور، کشاورزان ناچار به فروش زمینهای خود خواهند شد، مهاجرت به شهرها افزایش مییابد، صنایع آببَر ممکن است تعطیل شوند و امنیت غذایی کشور به خطر خواهد افتاد.به نظر من، تنها راه برونرفت از این وضعیت، انتظار برای معجزه نیست. راه حل وجود دارد، اما مستلزم تغییرات ساختاری و اتخاذ تصمیمات جدی است. کسانی که مسئول هدایت و راهبری مدیریت منابع آب هستند، باید هم متخصص باشند و هم شجاعت لازم برای تصمیمگیریهای دشوار را داشته باشند؛ زیرا تصمیمات در این حوزه، تبعات سنگینی دارند و مسئولان بسیاری از آنها گریزان هستند.
وی با تاکید بر اینکه در کوتاهمدت، تنها راهکار عملی و فوری، صرفهجویی است گفت: همراهی مردم، نقش تعیینکنندهای دارد؛ زیرا همیشه مردم نباید بار مشکلات دیگران را تحمل کنند، اما در شرایط کنونی، چارهای جز همراهی وجود ندارد. مردم اصولاً مصرفکنندگان نادرست نیستند، اما وضعیت کشور ایجاب میکند که همه با آگاهی و مسئولیت، در صرفهجویی آب مشارکت داشته باشند.
علیرضا شریعت با بیان اینکه همچنین، ضرورت دارد یک مجموعه مستقل یا «فراوزارتخانه» تشکیل شود که اختیارات کامل در زمینه مدیریت آب داشته باشد توضیح داد: این ساختار باید بتواند هماهنگی میان دستگاهها را ایجاد کند و نقش «رهبر ارکستر» در مدیریت منابع آب کشور را ایفا نماید، تا نواهای مختلف دستگاهها سرانجام به یک سمفونی هماهنگ تبدیل شود و از بروز فاجعه ملی جلوگیری شود.به نظر من، این ستاد یا این نهاد، در حقیقت به افرادی نیاز دارد که بتوانند مجموعههای مختلف و پراکنده را با یکدیگر هماهنگ کنند. به همین دلیل است که تأکید میکنم ترکیب این ستاد یا نهاد باید متنوع و چندجانبه باشد و شامل نخبگان دانشگاهی، متخصصان مستقل، نمایندگان بخش خصوصی، کشاورزان و صنعتگران واقعی شود؛ کسانی که درد آب را میشناسند و تجربه عملی دارند. این گروهها باید قادر باشند نهتنها در سطح تصمیمسازی با یکدیگر همکاری کنند، بلکه تصمیمات اتخاذشده را به شکل عملی و دقیق در سرزمین پیاده کنند.این نهاد میتواند تحت عنوان «نهاد تنظیمگر» یا «رگولاتوری» فعالیت کند، مفهومی که بارها در فدراسیونها و انجمنهای مختلف مورد بحث قرار گرفته و همچنان در گفتوگوها و اسناد رسمی تکرار میشود، چرا که عملاً هیچ راهحل جایگزینی برای آن وجود ندارد.
شریعت با بیان اینکه اولین حوزهای که باید مورد توجه قرار گیرد، وضعیت آب در بخش کشاورزی است تشریح کرد: مصرف آب در کشاورزی ما به حدی بالا است که هیچ معیاری نمیتواند آن را به شکل واقعی سنجش کند. تعطیلی کشاورزی بهطور کامل امکانپذیر نیست، زیرا با مردم مواجه هستیم؛ مردمی که سالهاست زندگی و معیشت خود را از این طریق تأمین میکنند. تغییر الگوی کشت نیز کار سادهای نیست و نیازمند سرمایه اجتماعی و پذیرش عمومی است. بنابراین، حضور نمایندگان همه بخشها در این نهاد ضروری است تا با همکاری یکدیگر، وضعیت آب را به طور واقعی بررسی کنند و تصمیماتی اتخاذ شود که مورد توافق همگان باشد.
این نهاد همچنین میتواند نقش مهمی در ایجاد امنیت سرمایهگذاری ایفا کند. به عنوان مثال، اگر سرمایهگذار بخش خصوصی وارد شود، این نهاد میتواند تضمین دهد که سرمایهگذاری او امن و سود حاصل از آن مطمئن است. اما در مقابل، بخشی از آب صرفهجوییشده باید به آبخوانهایی بازگردانده شود که در سالهای گذشته تخریب شدهاند و بخشی دیگر نیز میتواند در قالب یک بازار آزاد و شفاف، با قیمت روز، به متقاضیان فروخته شود. به این ترتیب، نهاد نهتنها امنیت غذایی را تضمین میکند، بلکه پایداری سرزمین و منابع آب را نیز تضمین خواهد کرد.با این حال، باید به تحولات بنیادین و بلندمدت نیز توجه داشت. یکی از ظرفیتهای بیبدیل کشور، نوار ساحلی جنوب ایران است. اگر نقشه جهان را بررسی کنیم، میبینیم که بسیاری از کشورهای توسعهیافته، شهرها و مراکز اقتصادی اصلی خود را در کنار دریا بنا کردهاند؛ آمریکا، چین، ژاپن، کره جنوبی و کشورهای اروپایی نمونههای بارز این استراتژی هستند. اما در ایران، با بیش از سه هزار کیلومتر خط ساحلی از بندرعباس تا آبادان، تمرکز جمعیت و فعالیتهای اقتصادی در فلات خشک کشور، یعنی در شهرهایی مانند تهران، اصفهان و مشهد، قرار دارد. این یعنی ما برخلاف روند جهانی حرکت کردهایم و بخش مهمی از راهکار بلندمدت، توسعه نواحی ساحلی جنوب کشور است.
شریعت ادامه داد: این توسعه شامل ایجاد شهرهای مدرن با زیرساختهای مناسب برای زندگی، کار و تولید، انتقال تدریجی صنایع پرآببر و بخشهایی از کشاورزی مدرن به این مناطق است. استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته کشاورزی، مانند گلخانههای دقیق و کنترلشده، میتواند نقش کلیدی در این مسیر ایفا کند. البته باید تأکید کنم که این کارها ساده نیست و سالها زمان میبرد، اما اگر نسل ما شروع نکند، نسل بعد با بحران عمیقتری مواجه خواهد شد.همه این اقدامات یک پیششرط قطعی دارد: حل مسئله حکمرانی آب. تا زمانی که ساختار تصمیمگیری و هماهنگی میان دستگاهها اصلاح نشود، هیچ راهکاری پایدار نخواهد بود. سیاستهای ما تا کنون مبتنی بر شرایط پرآبی گذشته بوده است، اما بحران کمآبی که وارد پنجمین سال خود شده، دیگر یک مشکل ساده نیست؛ این یک تهدید امنیت ملی است. اگر امسال نیز بارشها کم باشد، ما با خطر قحطی، مهاجرت گسترده و حتی ناآرامیهای اجتماعی مواجه خواهیم شد.
دبیر کل فدراسیون صنعت آب ایران در پایان گفت : با این وجود، من معتقدم ملت ایران توان حل هر مشکلی را دارد. شرط اصلی، اراده واقعی و تصمیم جدی برای تغییر و مدیریت مسئولانه منابع آب است. اگر این تصمیم گرفته شود و اقدامات لازم با شجاعت و تخصص انجام گیرد، میتوانیم از بحران کنونی عبور کنیم و آیندهای پایدار برای سرزمین و مردممان رقم بزنیم.