به گزارش مشرق، احسان ناظم بکایی طی یادداشتی در روزنامه جام جم نوشت: «فصل یازدهم قندپهلو!» این عبارت بهتنهایی واژه عجیبی درحوزه رسانهای و هنری ما بهشمار میآید. درفضای کمحوصلهای که نشانها وبرندها به همان راحتی که خلق شدهاند در مسیر نابودی و زوال قرار میگیرند، رسیدن یک برنامه طنازانه مسابقهمحور به فصل یازدهم به رخدادی غیرقابل باور میماند. چارچوب و قواعد برنامه چنان مستحکم چیده شده واساسنامه آن طوری قوام داردکه«قندپهلو»باوجود تغییرات مدیریتی در رسانه ملی وجابهجایی درشبکهها بااسلوب معین،وفادارانه به ساختار خویش پیش میرود.
بیش از یک دهه از پخش فصل این مجموعه میگذرد. در این مدت صداوسیما شاهد جابهجایی چهار رئیس بوده و جامعه هم رخدادهای مهمی مانند کرونا و... را از سر گذرانده است اما هیچکدام خلل چندانی در روند ساخت برنامه قندپهلو ایجاد نکردهاند. وفاداری به اساسنامه اولیه_ ولو نانوشته باشد_ برنامه تلویزیونی رادر مسیر تحکیم برند قرار میدهد.
همانطور که برنامههایی مانند «درسهایی از قرآن»، «ورزش و مردم»، «به خانه برمیگردیم»و...نیزباهمین قاعده استمراری چشمگیر داشتهاند.
قندپهلو یا همان دیشلمه یادآور چایی است که قندی پهلوی استکان و در نعلبکی قرار میدهند. آنهایی که اهل طنز و کاریکاتور هستند بیشک شخصیت بیبدیل شاغلام، آبدارچی خیالی تحریریه نشریه گلآقا را بهخاطر دارند که چای دیشلمه و نقدهایش نقل محافل دهه ۱۳۷۰ شمسی بود. گلآقا با چای دیشلمهاش، بیشتر از یک دهه مهمان پرمخاطب پیشخوان روزنامهفروشیهای کشور بود و صاحبان قلمهای طنزی مانند ابوالفضل زرویینصرآباد، احمد عربانی، ناصر پاکشیر و... تحت مدیریت کیومرث صابریفومنی نگاهی نقادانه به دوران سازندگی داشتند.
قندپهلو شاید بهظاهر یادآور چای دیشلمه آن روزگار باشد ولی دهه اخیر، زمین تا آسمان با آن سالها تفاوت دارد. در عصر رونق فضای مجازی و کمحوصلگیهای سیاسی و اقتصادی و افول مکتوبات و نشریات و برخاستن نسلهای جدید زد و...، طنازی کردن در قاعده اخلاق و چارچوب انصاف و عدل کاری بس سخت و پیچیده است؛ ولو این طنازی در قالب برپایی مسابقه و رقابت باشد چون همه میدانند طنز بدون چاشنی نقد مسائل روز، چندان مورد توجه قرار نمیگیرد.
قندپهلو هوشمندانه توانسته برای روی طناب لرزان وباریکی گام برداردوجلوبرود.تحولات درون برنامهای هم چالش سختی نیست و چون ساختار مشخص است عبور ازسختیها آسان بهنظر میآید. بهطورمثال در فصول قبل رضا رفیع بهعنوان مجری و سردبیر محتوایی برنامه حضورداشت اما دراین فصل بهدلیل مشغله نوشتاری و چاپ کتاب نتوانست تیم را همراهی کند. این بار قاسم رفیعا از طنزپردازان مشهور مشهدی جانشین او شده است. ترفند جالب تیم قندپهلو این بوده که رفیعا نه بهعنوان مجری بلکه بهعنوان دبیر تحریریه قندپهلو کار را دست گرفته است تا مسیر بازگشت رفیع در فصول بعد بهعنوان مجری محفوظ بماند.
با این تاکتیک، ریتم و حال و هوای برنامه همچنان طبق روال حفظ شده است. نکته جالب دیگر بهروز بودن برنامه براساس اتفاقات روز مانند جنگ ۱۲روزه است؛ یکی تکیه بر وفاق و همدلی ایرانی با آیتم سرایش شعر درباره ایران و دیگری هجو دشمنان ایران مانند نخستوزیر رژیم صهیونیستی. در این فصل شرکتکنندگان در بخشهای مختلف، اندوختههای خود را به چالش میکشند و بخشهای متنوع این برنامه میدان بزرگی برای رقابت ساخته و در شبهای بلند پاییزی توانسته همراه خوبی برای علاقهمندان به شعر و طنز و نقد باشد.
در روزگاری که خبر چندانی از نگاه طنازانه به رخدادهای روز در رسانهها نیست، قندپهلو مجال محترمی برای یادآوری عقبه طنز ایرانی است؛ طنزی که با گام برداشتن در مسیرهای اخلاقی و بازی با کلمات و در لفافه، نیشهایی دغدغهمند را به شنوندگان میزند تا آینده این سرزمین، خوشنوش باشد.