اصلاح سند تحول آموزش و پرورش ضرورتی اجتناب ناپذیر!

خبرگزاری مهر دوشنبه 07 مهر 1404 - 15:57
درحالیکه روزبه روز دنیای پیرامون ما دستخوش تغییرات شگرفی در حوزه های مختلف است،به نظر می رسد که برای جا نماندن از مسیر صحیح تعلیم و تربیت، اصلاح بخش هایی از سند تحول آموزش و پرورش ضروری است.

خبرگزاری مهر؛ سید اسد رجبی سردبیر اخبار اجتماعی: سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که در سال ۱۳۹۰ توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد، به‌عنوان نقشه راه اصلی تعلیم و تربیت در ایران تا افق ۱۴۰۴ و پس از آن شناخته می‌شود.

سندی که همانگونه که از نام آن پیداست، نویسندگانش آن را با هدف پیشرفت و تحولی بنیادین در نظام آموزش و پرورش نگاشته اند. همان نظامی که از دو رکن آموزش و پرورش تشکیل شده است، فارغ از آنکه براساس نظر بسیاری از اندیشمندان این حوزه رکن پرورش در آن کمرنگ شده است.

این سند شش ساحت تربیتی (اعتقادی و اخلاقی، علمی و فناورانه، اجتماعی و سیاسی، زیستی و بدنی، زیباشناختی و هنری، اقتصادی و حرفه‌ای) را به‌عنوان چارچوبی برای رشد متوازن دانش‌آموزان در نظر گرفته است و تلاش داشته تا رکن تضعیف شده پرورش و تربیت را غنی ساخته و هدف اصلی آن دستیابی به مدرسه‌ای متناسب با نیازهای روز و تربیت نسلی برخوردار از هویت اسلامی_ایرانی، در عین حال آشنا با تحولات جهانی بوده است.

با این حال، بیش از یک دهه از تصویب این سند گذشته و تحولات شگرفی در سطح جهانی روی داده است. رشد فناوری‌های نوین، دگرگونی بازار کار، شیوع آموزش‌های مجازی و حتی بحران‌های جهانی همچون کرونا باعث شده‌اند تا بسیاری از مفاهیم بنیادین تعلیم و تربیت به چالش کشیده شوند.

برای مثال با ورود بیماری منحوس کرونا، آموزش از راه دور و برخط، شکل پیشرفته تری به خود گرفت؛ هرچند که نبود برخی زیرساخت ها یا حداقل باید گفت کافی نبودن برخی زیرساخت ها باعث شد این تغییرات یا کند رخ دهد یا با زحمت فراوان.

از این رو به زعم نگارنده و با توجه به برخی کمبودهای موجود در مدارس کشور فارغ از کمبود فیزیکی یا انسانی در چنین شرایطی پرسش مهم این است که اجرای کدام بندهای سند تحول امروز ضرورت بیشتری دارد و چه اصلاحاتی می‌تواند آن را با دنیای جدید هماهنگ‌تر سازد؟

برای پاسخ به این سوال ابتدا باید درک درستی از تحولات رخ داده در جهان امروز نسبت به یک دهه قبل در حوزه فناوری و تجهیزات آموزشی و حتی نوآوری های آموزشی داشته باشیم تا پس از آن بتوانیم پاسخ دقیقی به این پرسش بدهیم.

تحولات فناورانه به‌ویژه در حوزه هوش مصنوعی، روباتیک و داده‌های کلان موجب شده بسیاری از مشاغل سنتی در معرض نابودی قرار گیرند و در مقابل فرصت‌های شغلی نوینی پدید آیند که این موضوع می تواند سرنوشت بسیاری از آموزش هایی که به کودکان و نوجوانان داده می شود را تغییر دهد.

گزارش‌های نهادهایی مانند مجمع جهانی اقتصاد (World Economic Forum, 2020) نشان می‌دهد که تا سال ۲۰۳۰ میلیون‌ها شغل دستخوش تغییر خواهند شد و بخش بزرگی از نیروی کار باید مهارت‌های جدیدی بیاموزند.

این تحولات، نظام‌های آموزشی را ناگزیر ساخته تا به جای تمرکز صرف بر انتقال دانش، بر مهارت‌های یادگیری مادام‌العمر، خلاقیت، حل مسئله، و سواد دیجیتال تمرکز کنند.

اما آیا این همه ماجراست؟ یعنی از آنجا که صرفاً مشاغلی در معرض خطر قرار دارند باید نوع آموزش های تغییر کند؟ پاسخ به این سوال به زعم نگارنده منفی است زیرا در زمانه فعلی مفهوم مدرسه به‌عنوان مکانی فیزیکی برای آموزش نیز با چالش روبه‌رو شده است.

تجربه پاندمی کرونا نشان داد که آموزش مجازی می‌تواند بخش بزرگی از نیازهای یادگیری را پوشش دهد، هرچند چالش‌هایی مانند عدالت آموزشی و شکاف دیجیتال همچنان پابرجاست.

در برخی کشورها حتی بحث‌هایی درباره آینده مدارس سنتی و حرکت به سمت «مدرسه‌های ترکیبی» یا «مدرسه‌های کاملاً مجازی» در جریان است. این تغییرات ضرورت بازنگری در اسناد بالادستی آموزشی از جمله سند تحول بنیادین را دوچندان کرده است.

سند تحول بنیادین نقاط قوتی همچون نگاه تمام‌ساحتی به تربیت، تأکید بر نقش معلم و عدالت آموزشی دارد. با این حال به نظر می رسد که برخی بخش‌های آن در برابر تحولات نوین جهانی نیازمند بازتعریف است:

در زیر به چهار موضوع اصلی که به نظر می رسد ضرورت بیشتری دارد تا باز تعریف شود اشاره خواهد شد.

ساحت علمی و فناورانه: در سند به اهمیت علم و فناوری پرداخته شده اما مصادیقی مانند هوش مصنوعی، علوم داده، اخلاق فناوری و سواد دیجیتال به‌طور مشخص دیده نمی‌شود. این بدان معناست که نظام آموزش و پرورش در پاسخ به موضوعاتی مانند هوش مصنوعی و سواد دیجیتال اگر نگوییم لکنت دارد، حداقل با کندی پاسخ مواجه خواهد بود.هرچند شاید در برخی از کتب درسی صحبت هایی درخصوص هوش مصنوعی و سواد دیجیتال به میان آمده باشد اما به طور قطع وقتی سخن از «ساحت» به میان می آید یعنی با یک پدیده مترقی و بزرگ مواجه هستیم.

ساحت اقتصادی و حرفه‌ای: این ساحت در سند تحول بیشتر معطوف به کارآفرینی سنتی و مهارت‌های شغلی متعارف است، در حالی که اقتصاد دیجیتال و مشاغل نوین نیازمند بازنگری‌اند تا مفهمومی دقیق از آنچه در دنیای واقعی رخ می دهد را به دانش آموزان عرضه کنند.

نقش معلم: در سند تحول بر منزلت معلم تأکید شده، اما در شرایط کنونی معلم باید از ناقل دانش به مربی و تسهیل‌گر یادگیری تبدیل شود این بدان معناست که معلمی که تا دیروز نقش یاددهی برخی موضوعات سهل و مشخص را بر عهده داشت حالا باید تسهیلگر یادگیری نیز باشد.حالا این سوال پدید می آید که آیا معلمان خود در موضوعاتی مانند هوش مصنوعی و سواد دیجیتال دانشی دارند که بخواهند مربی آن دانش و یا تسهیلگر امور علمی دانش آموز خود باشند؟ یا به مانند آن مثال قدیمی مانند پدری که هنور نیمی از امکانات گوشی تلفن همراه خود را نمی شناسد در مقابل فرزندی قرار خواهند گرفت که حتی رمز گوشی پدرش را نیز با ترفندی خاص می گشاید؟

عدالت آموزشی: در متن سند به موضوع برقراری عدالت آموزشی اشاره شده اما با توجه به گسترش آموزش مجازی، باید عدالت دیجیتال به‌عنوان محور اصلی مورد توجه قرار گیرد.

حالا که از برخی ضروریات تغییرات در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش سخن گفتیم باید به سراغ این سوال برویم که به فرض اصلاح سند و بندهایی از آن، کدام ساحت ها اولویت‌های حیاتی در اجرای سند را دارند و باید به نسبت سایر ساحت ها و موضوعات زودتر به چرخه یادگیری اضافه شوند؟

یادگیری مادام‌العمر و تفکر خلاق

یونسکو در گزارش مشهور «آموزش: گنجی در درون (Delors Report, 1996)» چهار ستون آموزش را معرفی می‌کند:

یادگیری برای دانستن، برای عمل کردن، برای با هم زیستن و برای زیستن.این چارچوب به‌روشنی نشان می‌دهد که یادگیری فرایندی مادام‌العمر است. در شرایطی که مشاغل دائماً تغییر می‌کنند، بندهای سند تحول مرتبط با پژوهش‌محوری، خلاقیت و خودآموزی باید در اولویت اجرا قرار گیرند.

سواد فناورانه و دیجیتال

جان دیویی بر آموزش مبتنی بر تجربه تأکید داشت. امروز تجربه زیسته کودکان و نوجوانان با فناوری گره خورده است. بنابراین تربیت فناورانه باید به معنای واقعی وارد نظام آموزشی شود؛ این تربیت فناورانه شامل مهارت‌هایی چون سواد داده، برنامه‌نویسی، امنیت سایبری، اخلاق دیجیتال و درک انتقادی از رسانه‌های نوین خواهد بود.

عدالت آموزشی در عصر دیجیتال

پائولو فریره در نظریه «آموزش رهایی‌بخش» بر رفع نابرابری‌ها تأکید داشت. در دنیای دیجیتال، نابرابری جدیدی با عنوان «شکاف دیجیتال» شکل گرفته است. اجرای راهکارهای سند برای تحقق عدالت آموزشی باید بر دسترسی برابر به اینترنت، ابزارهای هوشمند و محتوای باکیفیت تمرکز کند. بدون این، فاصله طبقاتی آموزشی در ایران به‌شدت افزایش خواهد یافت.

شاید این سوال پرسیده شود که این موضوع به چه معناست؟ در پاسخ به این پرسش باید با مثالی همراه شد. اگر قرار باشد دانش آموزان همگی از کلاس درس برخطی استفاده کنند سیگنال اینترنت در تمام جغرافیای مورد بحث باید به یک اندازه و با یک کیفیت ارائه شود و صحبتی از نزدیکی به مبدا برای بهره مندی از اینترنت مطلوب نباشد، نمی توان به دانش آموزی در یک استان مرزی گفت که به دلیل شرایط اقلیمی دسترسی به اینترنت مطلوب نخواهد داشت و به این ترتیب وی از عدالت آموزشی بی بهره باشد.

بازتعریف نقش معلم

معلم در آینده باید نقش مربی، راهنما و الهام‌بخش را ایفا کند. او دیگر تنها منبع دانش نیست بلکه تسهیل‌گر فرآیند یادگیری است. این تغییر نیازمند بازآموزی گسترده معلمان، تغییر در نظام گزینش و ارتقا و طراحی دوره‌های جدید تربیت معلم است. تجربه کشورهایی مانند فنلاند (Sahlberg, 2015) نشان داده است که محور قرار دادن معلم به‌عنوان حرفه‌ای‌ترین عنصر نظام آموزشی، ضامن کیفیت یادگیری است.

تربیت اقتصادی و حرفه‌ای نوین

بازار کار جهانی در حال حرکت به سمت اقتصاد دیجیتال، استارتاپ‌ها و فریلنسری است. بنابراین تربیت اقتصادی در سند باید از قالب سنتی خارج شده و بر مهارت‌های نوین همچون کارآفرینی دیجیتال، اقتصاد پلتفرمی، مدیریت پروژه‌های آنلاین و مهارت‌های بین‌المللی متمرکز شود. تاکید بر فرهنگ کار تیمی، نوآوری و ریسک‌پذیری نیز ضروری است.

مطالعات بانک جهانی (World Bank, 2018) نشان می‌دهد که کشورهایی که آموزش مهارت‌های دیجیتال را زودتر آغاز کرده‌اند، در رقابت اقتصادی موفق‌تر عمل کرده‌اند.

تربیت اجتماعی و مهارت‌های زیستی

با افزایش آموزش مجازی، خطر انزوا و ضعف ارتباطات اجتماعی در دانش‌آموزان افزایش یافته است. مهارت‌هایی چون همدلی، کار تیمی، تاب‌آوری روانی و مدیریت هیجان باید در کانون توجه قرار گیرد. این بخش هم‌راستا با ساحت اجتماعی و زیستی سند است و باید تقویت شود. در واقع، آموزش آینده نباید تنها به انتقال مهارت‌های دیجیتال محدود شود بلکه باید توانایی زیستن در دنیایی پر از تغییرات اجتماعی و فرهنگی را نیز تقویت کند.

بازخوانی سند تحول بنیادین در پرتو تحولات جهانی نشان می‌دهد که گرچه این سند چارچوب جامعی برای تربیت تمام‌ساحتی دانش‌آموزان ارائه می‌دهد، اما بدون به‌روزرسانی در حوزه‌هایی مانند فناوری، نقش معلم، عدالت دیجیتال و اقتصاد نوین نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای امروز و فردای ایران باشد.

در نهایت، سند تحول بنیادین باید با نگاهی آینده‌پژوهانه و مبتنی بر نظریات جهانی تعلیم و تربیت به‌روز شود تا بتواند نسل آینده را برای زیستن در دنیایی پیچیده، متحول و دیجیتال آماده سازد. تنها در این صورت است که آموزش و پرورش ایران می‌تواند نقشی فعال در ساختن آینده‌ای پایدار و انسانی ایفا کند.

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.