طرفداری: یورگن کلوپ، مربی کاریزماتیک و پرشور فوتبال، پس از جدایی از لیورپول در تابستان ۲۰۲۴ وارد مرحلهای تازه از زندگی حرفهای خود شده است. مردی که فوتبال انگلیس را با سبک «هویمتال» خود دگرگون کرد، اکنون در جایگاهی متفاوت و دور از فشارهای نیمکت مربیگری قرار دارد. او بهعنوان مدیر فوتبال در مجموعه ردبول مشغول فعالیت است؛ نقشی که بیشتر به استراتژی، فلسفه بازی و توسعه مربیان ارتباط دارد تا ایستادن کنار زمین.
در مصاحبهای مفصل با اتلتیک، یورگن کلوپ از دلایل کنارهگیریاش از مربیگری، نگاهش به آینده فوتبال، انتقادهایش از تقویمهای فشرده و تجربه جدیدش در ردبول میگوید. او با همان صراحت و طنز همیشگی، بیپرده از احساساتش سخن میگوید؛ از اینکه هیچ دلتنگی برای مربیگری ندارد تا نگرانیهایش درباره فشار بیشازحد بر بازیکنان.
دلتنگ هیچکدام از چیزهایی که مربوط به سرمربیگری میشوند، نیستم. وقتی از لیورپول جدا شدم، نه پشت تلویزیون نشستم تا بازیها را دنبال کنم، نه دلم برای روزهای شنبه تنگ شد. چند بازی را تماشا کردم، اما بیشتر وقتمان را با نوهها گذراندیم، ورزش کردیم و زندگی عادی داشتیم. میدانستم دوباره کار خواهم کرد، اما مطمئن بودم دیگر بهعنوان مربی برنمیگردم.
الان ۵۸ ساله هستم و فکر نمیکنم دیگر به دنیای مربیگری برگردم. البته هیچوقت نمیتوان مطمئن بود؛ شاید در ۶۵ سالگی شرایط عوض شد. اما امروز، با اطمینان میگویم ذرهای دلتنگ دنیای مربیگری نیستم.
در ژانویه بهعنوان مدیر فوتبال ردبول شروع به کار کردم. این شغل بیشتر بر فلسفه بازی، توسعه مربیان و استراتژی نقلوانتقالات تمرکز دارد. ردبول تیمهایی در آلمان، اتریش، فرانسه، آمریکا، برزیل و ژاپن دارد و حتی در لیدز یونایتد هم سهامدار است. دیگر خبری از فشار نیمکت لیورپول نیست و این برای من انرژی تازهای به همراه آورده است.
به کارنامهام نگاه کنید؛ خیلی از مربیان از من موفقتر بودند، اما من همهچیز را بردم. لیگ قهرمانان بردم و فینالهای زیادی را هم باختم. یاد گرفتم چطور شکست بخورم و ادامه بدهم. حالا وقت دارم این تجربهها را با دیگران به اشتراک بگذارم.
میدانستم در آلمان واکنش هواداران منفی خواهد بود. مردم ردبول را دوست دارند، اما نه در فوتبال. برخی هواداران ماینتس حتی بنر اعتراضی نشان دادند. اما من انتظار ندارم همه انتخابهایم را بپسندند. فقط کافی است بدانند کاری که میکنم برای دلایل درست است.
سال ۲۰۰۱ به همسرم، اولا، گفتم که ۲۵ سال تمام بدون توقف کار خواهم کرد. ریسک بود، اما ارزشش را داشت. نتیجهاش این شد که در ۲۵ سال فقط دو بار به جشن عروسی رفتم؛ یکی ازدواج خودم و دیگری همین چند ماه پیش. تازه طی این مدت چهار بار سینما رفتم؛ همهاش در هشت هفته اخیر!
دیگر تقویم لیگ برتر یا بوندسلیگا برنامه زندگیام را تعیین نمیکند. میتوانم سفر کنم، یا وسط تمرین ۲۰ دقیقه زودتر بروم، چون مجبور نیستم تا آخر بمانم. هنوز در فوتبال هستم، اما هر روز چیز تازهای یاد میگیرم.
در ردبول فلسفه ما بر پایه انرژی است. نقلوانتقالات مهمی در لایپزیش داشتیم و جوانترین تیم بوندسلیگا را ساختیم. بازیکنان را تشویق میکنم و گاهی برای نهایی شدن قراردادها تماس میگیرم. اینجا نقش من بیشتر شبیه پشتیبان و راهنماست.
وقتی از امکانات جدید نیویورک ردبول بازدید کردم، فقط چند تغییر کوچک دادم. نمیخواهم آدمی باشم که دائم میگوید «قبلاً همهچیز بهتر بود». ترجیح میدهم کسی باشم که مربیان و مدیران ورزشی وقتی به بنبست رسیدند، با من تماس بگیرند.
در سالهای آخر مربیگری، رسانهها زمان زیادی از من میگرفتند. هفتهای دهها مصاحبه انجام میدادم و جهانم کوچک شده بود. حالا گستره دیدم وسیعتر است و احساس میکنم دوباره رشد میکنم.
مسابقات جدید فیفا مثل جام جهانی باشگاههای ۳۲ تیمی یا حتی جام جهانی ۶۴ تیمی؟ واقعاً دیوانگی است. بازیکنان بیش از حد تحت فشارند و اگر مراقبت نکنیم، فوتبال از هم میپاشد. تنها راهحل، متوقف کردن این حجم از تورنمنتهای بیپایان است.
وقتی بازیکنان درباره فشار بازیها صحبت میکنند، اغلب مصدوم میشوند و همه چیز بدتر به نظر میرسد. اما سکوت کردن هم کمکی نمیکند. شاید دیگر حرفِ من اهمیت خاصی نداشته باشد، اما باور دارم باید از بازیکنان دفاع کرد؛ چون فوتبال بدون آنها هیچ است.