رئیس سازمان نظام پزشکی با بیان اینکه اکنون ۳۰ هزار پزشک در کشور کار طبابت انجام نمیدهند، گفت: متاسفانه در برخی رشتهها با کمبود متقاضی روبرو هستیم؛ به طوری که مثلا ۱۰۴ هزار پزشک عمومی حاضر نیستند وارد رشته رزیدنتی اطفال شوند.
به گزارش فارس؛ نظام سلامت متولی اصلی بهداشت و درمان جامعه است و جامعه پزشکی کشور و به تبع آن نیروهای بهداشت و درمان نقش محوری در این خصوص دارند.
فعالیت پزشکان بیش از نیم قرن است که در قالب یک تشکل صنفی غیر دولتی یعنی سازمان نظام پزشکی ایران ساختار مند و منسجم شده و این جامعه تخصصی تحت نظارت این سازمان در کنار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به موضوع مهم سلامت و درمان بیماران می پردازد.
برای بررسی مسائل و مشکلات حوزه سلامت با «دکتر محمد رئیس زاده، رئیس سازمان نظام پزشکی» به گفتوگو پرداختیم که بخش اول آن در ادامه از نظر گرامی تان میگذرد.
ببینید موضوع زیر میزی یکی از آن ظلمهای سیستماتیک به جامعه پزشکی کشوراست. اولین قربانی موضوع زیرمیزی خود جامعه پزشکی کشور و آبروی پزشکی کشوراست.
یک ظلم سیستماتیک به جامعه پزشکی اتفاق افتاده؛ یعنی جامعه پزشکی سالم ما قربانی موضوع زیرمیزی است. چه در واقعیت زیرمیزی چه در بحث رسانهای زیرمیزی.
در موضوع زیرمیزی یک مقدارش واقعیت دارد و مقدارش هم فضاسازی رسانهای است. در هر دو حوزه به نظر من جامعه پزشکی واقعاً قربانی و نیز مظلوم واقع شده؛ این یک ظلم به تاریخ پزشکی ایران است.
تاریخ پزشکی تمدنی داریم که بسیار ارزشمند و برجسته و در دنیا سربلند است. این موضوع زیرمیزی حقیقتاً یک ظلم به تاریخ پزشکی کشور، به جامعه سالم پزشکی کشور و در واقع به نوعی میتوانم بگوم یکی از نشانه های حکمرانی غیر مدبرانه است.
الان چندین ساله موضوع زیرمیزی در رسانه و تریبون مطرح می شود؛ آیا حل شده، حل خواهد شد؟ نه؛ رسانه به جای این حجم ۱۰ برابر این حجم به زیرمیزی بپردازد زیرمیزی حل خواهد شد؟ نه؛ چرا؟
چون داریم به معلول میپردازیم. هیچ وقت نمیخواهیم به علت بپردازیم. تا زمانی که با موضوع زیرمیزی به شکل واقعی و منطقی و ناظر به علت پرداخته نشود، با زیرمیزی زیرمیزی گفتن هیچی حل نخواهد شد.
علت، اقتصاد ناسالم سلامت در کشور است. چرا اقتصاد سلامت ناسالم یا ضعف قانون داریم؟ یا قانون عمل نمیشود ما میخواهیم یک نظامی را مدیریت کنیم. در کشور نظام جمهوری اسلامی حکمران است.
این حکمران باید چارچوبهایی را بگذارد و این را تنظیم کند. ما به جای اینکه نگاهمان را متوجه زیرساختهای حکمرانی حوزه سلامت کنیم متوجه ناظر به تخلفات و افراد و موضوعات زرد رسانهای حرکت میکنیم.
یعنی جذاب است بگوییم فلان پزشک اینقدر زیرمیزی گرفته؛ ۱۰۰ سال بگوییم؛ بیشتر هم میگیرد. هر سال هم بیشترش میکند و حل نمیشود.
بنابراین جمعبندی این موضوع این است که تبدیل شده به یک خود ویرانگری قسمت سالم جامعه پزشکی و فربه شدن قسمت ناسالم و این خیلی خطرناک است؛ یعنی ما با دست خودمان داریم قسمت سالم جامعه پزشکی را سرکوب و تضعیف میکنیم.
قسمت ناسالم جامعه پزشکی را رها کردیم و روز به روز هم داریم این را تشدید میکنیم؛ یعنی از ابزار زیرمیزی و بهانه زیرمیزی برای تخریب جامعه پزشکی که عمدهشان قسمت سالم هستند استفاده میکنیم ولی هیچ استفادهای برای مهارآن قسمت ناسالم نمیکنیم.
نابسامانی اجتماعی یک راهکاری دارد؛ با بحث رسانهای و گفتن و تخریب کردن که حل نمیشود. قانون عمل نمیشود یا قانون درست نداریم؟
چه در بعد در واقع ایجابی چه در بعد سلبی در هر دو حالت به قانون عمل نمی شود. عرضم این است که چون اقتصاد سلامت ما نابسامان است؛ چرا اقتصاد سلامت ما نابسامان است؛ چون یا قانون خوب نداریم یا قانون خوب اجرا نمی شود.
کی باید نظارت کند؟ نهادهای نظارتی. اما به جای اینکه بر اجرای قانون میپردازند به معلول قصه نگاه میشود.
میتوانید بغل هرفردی پلیس بگذارید؟ حالا مهمترین بخش این عدم عمل به قانون چی است؟ بحث در واقع یکی تعرفههای خدمات بهداشتی درمانی است؛ دوم حوزه نظارت است؛اما در این دو حوزه به قانون عمل نمی شود.
خب باعث شده منجر به این نابسامانی شود. اگر بخواهم واضحتر بگویم در دوره قبل از ما در یک دورهای که نظام پزشکی، مجلس، دولت و کمیسیون بهداشت و برنامه بودجه همگی در یک راستا بودند، رشد سالانه تورم ۴۱ درصد بود.
میانگین در یک سال فکر کنم مثلاً سال 1398 حقوق کارگری رشدی بالای 20 درصد داشت؛ حقوق کارمندی رشدش بالای ۲۰ درصد بود و تورم به طور میانگین بالای ۴۰ درصد بود.
رشد تورم جزء حرفهای تعرفه یعنی حق الزحمه پزشک رشد صفر داشته است؛ یعنی سال ۹۷ هر چقدر درآمد داشته سال ۹۸ هم همان قدر درآمد باید میداشته؛ رشد صفر بوده؛ خب آیا اجاره مطب، هزینههای رفت و آمد، حقوق منشی بیمه، مالیات صفر بوده؟
شما حق جراح را صفر درصد رشد دادی؟ خب می خواهی این منجر به نابسامانی نشود؟! امکان ندارد. دوستانی باید جواب بدهند که چرا در آن سال رشد جزء حرفهای صفر بوده؟
همین دوستانی که ما را متهم میکنند که شما وابستهاید؛ شما حکومتی هستید؛ شما قدتان کوتاه است؛ شما تعامل ندارید توضیح بدهند آن زمانی که اینها وابسته و حکومتی نبودند؛ قدشان بلند بوده با هم ارتباط داشتن خیلی هم کار بلد هستند به چه حقی اجازه دادند رشت جزء حرفهای جامعه پزشکی صفر باشد؟!
مشکلاتی که الان ما داریم معلول آن زمان است. به چه حقی شورای عالی بیمه این را مصوب کرد؛ به چه حقی دولت و برنامه بودجه قبول کرده و به چه حقی سازمان نظام پزشکی این را قبول کرد؟
همان دوستانی که درآن دوره بودند الان ما را متهم میکنند که نظام پزشکی باید به دست صاحبان اصلی آن اداره شود منظورشان همان دوره قبل بودند.خب صاحبان اصلیش که همان هایی بودن که چون وابسته دولت بودند و دولت میگفت من ندارم، قبول کردن رشد جز حرفهای صفر شود.
خب این ظلم به جامعه، به مردم و ظلم به پزشکی کشوراست. بعد ما که این عدد را به طور میانگین ۴ برابر کردیم؛ این چهار برابر را باید بیمه بدهد؛ ما نمیگوییم مردم این اضافه مبلغ را بدهند. خب میانگین رشد جز حرفهای در دوره قبل از ما سالی هفت و نیم درصد بوده؛ آن هم با تورم ۴۱ درصد.
در این چهار سال ما جزء حرفهای را به طور میانگین سالی ۲۷ درصد افزایش دادیم؛ تقریبا یک عدد معقول مثل حقوق کارگری.
خب جوان ما که الان فارغ التحصیل شده و ذخیره ای ندارد؛ شما که جز حرفه را بالا نبردید خب نمیتواند با تورم زندگی کند.
ما پیگیر کار صنف بودیم؛ چون نگران آینده سلامت کشور و آینده پزشکی کشور هستیم. شما اگر منطقی این عدد را بالابردی خوب است. وقتی بالا نبردی باید برای تامین هزینه مطب از گرده مردم کشیده شود.
شما منطقی طبق قانون این را بالا ببر؛ بیمه نیز باید قبول کند. وقتی بیمه قبول کند فشار روی مردم کمتر میشود؛ یعنی افزایش منطقی و قانونی تعرفههای پزشکی به سود مردم است.
حالا شما نگاه کنید رسانه چه طوری این موضوع را جلوه داده؟ رسانه همیشه زمان تعرفههای پزشکی یک سرو صدایی بلند کرده که تعرفههای پزشکی مثلا اینقدر افزایش پیدا کرده است.
اگر رسانه متوجه شود باید از این حمایت کند. افزایش تعرفه در چارچوب قانون و متناسب با قیمت واقعی و تمام شده یعنی افزایش در واقع تعهدات بیمهای و کاهش پرداخت از جیب مردم است.
در بعضی سالها در همان سالهایی که عرض کردم رشد جز حرفهای در یک سال ۳% بوده؛ سال بعد صفر درصد و سال بعد ۵ درصد بوده است.
خب معلوم است اختلالات الان خودش را نشان میدهد. بعد همین دوستان مارا متهم میکنند که شما کار نابلد هستید.
یک عده اصلاً این طور رشد کردند؛ اصلاً بوم زیستشان در کشور اینجوری شده و تصورشان این است که خیلی خوب و کار بلد هستند.اما بعد عمیق که میشوی اصلاً کار نابلد بوده و دنبال حاشیهاند.
آمارها نشان میدهد که به وظیفهشان خوب عمل نکردند و بعد همه اینها را با یک پروپاگاندای رسانهای قلب واقعیت کرده و همه را منتسب به کسی می کنند.
اگر بخواهیم یکی از علل زیر میزی را باز اشاره کنم این است که ساختارهای مسئول در نظام پزشکی، در وزارت بهداشت و در سازمان برنامه و بودجه به وظیفه قانونی خودشان عمل نکردند.
در ادوار گذشته این منجر به این شد که فاصله تعرفه مصوب با قیمت واقعی که بالای ۶۰ درصد فاصله دارد از گرده مردم بیرون بیاید. بعضی ها که خیلی شعار لیبرالی میدهند در عمل اتفاقاً خیلی کمونیستی عمل میکنند.
مثلا من یک تعرفه دستوری میدهم؛ حالا هزار تا پرونده درست کنند که مثلاً مازاد دریافت کردید. مطابق با قانون در هر دورهای کمیسیون بهداشت، سازمان برنامه و بودجه، دولت، وزارت بهداشت، شورای عالی بیمه و سازمان نظام پزشکی باید این موضوع را پیگیری میکرد.
ماده ۸ قانون تامین اجتماعی میگوید تعرفه باید با احتساب قیمت تمام شده و در تعادل با منابع و مصارف، قبل از پایان سال ابلاغ شود. هیچ وقت این رعایت نشد؛ اما برای اولین بار در دوره ما این انجام شد.
برای اولین بار برای 1404 متناسب با قیمت تمام شده و قبل از پایان سال یعنی ۲۸ اسفند تعرفه ها را ابلاغ کردیم.البته مساعدت و همراهی دولت و آقای دکتر ظفرقندی وزیر بهداشت هم بود.
قانون باید عمل شود. اگر قانون عمل شود قطعاً بستر زیرمیزی تا حدود زیادی جمع خواهد شد؛ مضاف اینکه نظارت نیز باید نقش خودش را ایفا کنند.
صبح تا شب ما داریم میگوییم زیرمیزی؛ اما زیرمیزی بگیریهای قهار کار خودشان را انجام میدهند. نظام پزشکی هم در این قصه نظارت و مسئولیتش پسینی است؛ بعضیها میگویند خودت رئیس نظام پزشکی هستی.
بنده نه اجازه دارم و نه توانش را دارم که بروم نظارت کنم و ببینم کی زیرمیزی میگیرد. این وظیفه دستگاه دیگری است.
در واقع معاونت درمانها و اداره کل نظارت بر درمانها و کمیسیون ماده ۱۱ دانشگاه علوم پزشکی وسایر نهادهای نظارتی باید انجام دهند.
بیش از ۳۶۰۰۰ مطب و موسسه در تهران وجود دارد. در کل مجموعه سازمان نظام پزشکی ۱۵ نفر نیرو دارم.
بودجهام هم که بودجه خصوصی و از حق عضویت اعضاست. حاکمیت به من بودجهای نمیدهد. مگر من میتوانم بر این ۳۶ هزار مجموعه نظارت کنم؟ نه قانون اجازه به من میدهد و نه توان لجستیکی من همچنین اجازهای میدهد.
اما علیرغم این همه که از موضوع زیرمیزی برای کوبیدن پزشکی کشور و قسمت سالم آن و آبروی پزشکی کشور استفاده میشود برای مبارزه با زیرمیزی بگیر قهار استفاده نمیشود!
خیلی جای تاسف دارد! یعنی ما هزینه چیزی را میدهیم و هیاهو میکنیم؛اما اصل قصه سر جایش هست.رسانه و مسئولین باید نگاهشان را درست کنند. بروند برخورد کنند. ما هیاهو میکنیم اما برخورد نمیکنیم.اما باید به جای خود برخورد کنیم.این اشکالی است که الان در کشور وجود دارد.
عرض کردم زیرمیزی پدیدهای است که جامعه پزشکی سالم و قربانی آن است و یک سیستماتیکی که اتفاقاً ما بیشتر از همه شاکی هستیم ولی تا نگاه درست نشود و تا به زیرساختها و علل پرداخته نشود این حل نمی شود؛ کما اینکه این ۱۰ سال نیز حل نشد.
در یک دورهای گفتن افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی. در دولت بحث این است که اصلا تناسب نداریم. بنده تکرار میکنم افزایش ظرفیت پزشکی در سالهای اخیر یک نامعادله مشکوک و خیانت باری است.
در طول ۴۲ سال یعنی از سال ۵۸ تا 1400جمهوری اسلامی با موفقیت و با رعایت کیفیت برتر جهانی ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی را به ۸۰۰۰ نفر در سال رساند.
به عبارتی ۵۰۰۰ پزشک خارجی که تا سال ۶۷ داشتیم از کشور رفتن. تمام تخصصها و فوق تخصصها را در داخل کشور تربیت کردیم و نیاز به اعزام هیچ بیماری به خارج پیدا نکردیم.
برعکس، از خارج هم بیمار پذیرفتیم که قابل انکار نیست؛ مضاف بر اینکه این ظرفیت خودکفایی داخلی با افتخار قابل عرضه به دنیاست. ما در خیلی از زمینهها رشد کردیم. ما در حوزه پزشکی و در حوزه امنیت و سلامت خودکفا شدیم و قابل عرضه به دنیا است.
خب همین متصدیان حوزه سلامت که مورد اعتماد نظام بودن این کاررا کردند. با همین افزایش ظرفیت منطقی این کاررا انجام دادیم.
چگونه در 42 سال با سه سال برابر میشود؟ یعنی چطوری ۴۲ با ۳ برابرشده است؟
در ۴۲ سال ظرفیت جذب دانشجو را به 8 هزار نفر رساندیم و در طی سه سال به ۱۶۰۰۰نفر ظرفیت را رساندیم! هر آدم عاقلی این نامعادله را جلو خودش بگذارد باید در اصل قصه شک کند.
در این سه سال که ما به اندازه ۴۲ سال ظرفیت را افزایش دادیم چه چیزی را اضافه کردیم؟ آیا دانشکده اضافی ساختیم آیا خوابگاه اضافی یا تخت بیمارستان اضافه کردیم؟
آیا استاد دانشگاه اضافه کردیم؟ نه تنها اضافه نکردیم بلکه کم شد؛ یعنی در یک سال ۹۰۰ نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی انصراف دادند.
آیا تعداد بیماران ما زیادتر شد؟ نه؛ خب چه طوری ما در سه سال به اندازه ۴۲ سال ظرفیت را بالا بردیم؟
این را کدام آدم عاقل قبول میکند؟ این افزایش ظرفیت در این سه سال اخیر یک نامعادله مشکوک و خیانت باراست؛ چرا؟ چون تمام زیرساختهای آموزش پزشکی و کیفیت ما را تخریب کرده؛ اما مشکل ما را هم حل نکرده و این عدم درک موضوع خیلی تاسف بار و دردآو است.
من رئیس نظام پزشکی با تمام توان فریاد میزنم که شما ۱۰۴ هزار پزشک عمومی دارید اما اینها حاضر نیستند بیاند و مثلا وارد رزیدنتی اطفال شوند.
90 درصد ظرفیت تخصص اورژانس ما خالی است. ظرفیت تخصص عفونی ما ۸۵ درصدش خالی مانده و ظرفیت تخصص اطفال ما نیز بیش از 70 درصدش خالی است.
چه کسی باید اینها را پر کند؟ این ۱۰۴ هزار پزشک عمومی را هیچکس نمی بیند و هیچ حساسیتی بر نمی انگیزد و هیچ نماینده مجلسی رگ گردنش بیرون نمیزند.هیچ نهاد نظارتی تب نمیکند و هیچ رسانهای تیتر نمی زند.
بعد به شکل افراطآمیزی به افزایش ظرفیت پزشکی عمومی میپردازیم که تمام زیرساختهای آموزشی را تخریب کرده و نیاز ما را هم برطرف نمیکند.
بیش از ۳۰ هزار پزشک عمومی کار پزشکی نمیکنند. شما این ظرفیت را در عرض ۳ سال به اندازه ۴۲ سال بالا می برید؛ بعد می گوییم آقا اینها نمیایند رزیدتی بخوانند.
آیا این مشکوک نیست؟ این جریان غیر منطقی مشهود و ویرانگر نباید پاسخ دهد.
نباید این موضوع مسئولین را تحریک کند؟ من با چه زبانی بگویم؟در رسانه و در جلسات مجلس و وزارت بهداشت به صد زبان گفتم اما کسی نمیخواهد ببیند.
در ۴ سال گذشته ۱۲۰۰ نفر کاهش ورودی به رشته بیهوشی داشتیم؛ یعنی در چهار سال گذشته ما ۱۲۰۰ نفر کمتر از آن چیزی که نیاز کشور است و ظرفیتش را داریم متخصص بیهوشی تربیت کردیم.
خب چند سال دیگر که این کمبود خودش را نشان بدهد چطور می خواهید مریض در بیمارستان بستری و عمل کنید؟ چرا هیچ کس به این فکر نیست؟ بعد تمام توجهات به افزایش ظرفیت رشته پزشکی عمومی است.
دوستانی که این کار را کردند؛ در دبیرخانه علم و فناوری شورای انقلاب فرهنگی باید جواب بدهند. الان یک دانشگاه علوم پزشکی ما در همین تهران ۸۰۰ نفر دانشجوی مقطع فیزیوپات دارد؛ فیزیوپات یعنی مقطع تئوری بعد از علوم پایه و باید سر کلاس ۸۰۰ نفر حضور داشته باشند؛ چون فضای فیزیکی ندارد.
آقای دبیرخانه و دبیر وقت شورای انقلاب فرهنگی باید جواب بدهید که برای چه این کار را کردید؟ من هشدار می دهم اما نمی دانم چرا کسی نمیخواهد بشنود؟
دلم برای آینده این کشور و برای سلامت این مردم و آبروی پزشکی کشور میسوزد. این منجر به این می شود که ما در حوزه سلامت ناترازی داشته باشیم.
این منجر به نابسامانیهای اجتماعی عمیق خواهد شد و منجر به یک شکاف عمیق در واقع طبقاتی می شود؛ یعنی کسی که توانایی مالی دارد می تواند به خدمت سلامت دسترسی پیدا کند و انکه ندارد مثل امروز در اختیارش نخواهد بود.
اما علیرغم این همه که از موضوع زیرمیزی برای کوبیدن پزشکی کشور و قسمت سالم آن و آبروی پزشکی کشور استفاده میشود برای مبارزه با زیرمیزی بگیر قهار استفاده نمیشود!
خیلی جای تاسف دارد! یعنی ما هزینه چیزی را میدهیم و هیاهو میکنیم؛ اما اصل قصه سر جایش هست.
اما باید به جای خود برخورد کنیم.این اشکالی است که الان تو کشور وجود دارد. عرض کردم زیرمیزی پدیدهای است که جامعه پزشکی سالم و قربانی آن است و یک سیستماتیکی که اتفاقاً ما بیشتر از همه شاکی هستیم ولی تا نگاه درست نشود و تا به زیرساختها وعلل پرداخته نشود این حل نمی شود؛ کما اینکه این ۱۰ سال حل نشد.
همچنین منجر به خروج حجم عظیمی از سرمایه های کشور خواهد شد؛ یعنی عملی که شما الان میتوانید در کشور با ۱۰۰ میلیون انجام بدهید چهار سال دیگر چون جراح قلب ندارید این را باید ببرید در کشورهای حاشیه خلیج فارس و با ۳ میلیارد تومان انجام دهید.
برای حل چه مشکلی؟ بیش از ۷۰ هزار دانشجوی پزشکی در حال تحصیل داریم. واقعا نیاز به این همه پزشک عمومی در کشور داریم؟ حالا تعداد آن را ده برابر کنیم؛ در حالی که این افزایش منجر به ورودی اینها به دورههای تخصصی مورد نیاز نخواهد شد.
خب ۴ سال دیگر باید کمیسیون اعزام به خارج تشکیل دهیم. در واقع افت شدید حوزه سلامت کشور با هزینه های صد برابر. چیزی که الان باید هزینه کنیم و نمیکنیم و این ناترازی ایجاد می شود.
این تحرکات از نظر من مشکوک است. این قصه به حدی آشکار است که من تعجب می کنم. اصلا منطقی نیست مسئولین این را نفهمند که میگوییم رشته رزیدنت بیهوشی شما در دانشگاه یا رشته اطفال و... پر نمی شود.
شما کمبود دارید؛ حتما باید سرت به سنگ بخورد و جان و سلامتی از دست برود و بعد ۱۰۰ برابر هزینه کنیم تا این حرفهای من ۵ سال دیگر فهمیده شود؟ اصلا دشوار نیست؛ چرا بعضی نمیخواهند حلش کنند؟
یکی از مؤلفه های ایران قوی، حوزه سلامت و بهداشت ماست.افزایش ظرفیت پزشک عمومی خیانت به کشور بود. با این شیب هیچ مشکل از کشور را حل نکرد. ساختار آموزش و کیفیت پزشکی ما را در دنیا ویران خواهد کرد و کشور را دچار گرفتاری خواهد کرد.
من واقعا تعجب می کنم و مشکوکم. آقای عاملی چه اصراری داشت که در واقع سالی ۵ هزار دانشجوی پزشکی افزایش ظرفیت بدهد.
وقتی پزشک عمومی امروز حاضر نیست رشته بیهوشی بخواند؛ هفت سال بعدش به طریق اولی بیهوشی نخواهد خواند قدر مسلم اگر نقش نظام پزشکی در نیمه دوم سال ۴۰۰ که بنده آمدم نبود این افزایش به جای ۱۴۰۰۰ امسال ۲۸۰۰۰ بود.
شخص بنده با یک ورود بسیار جسورانه و با هزینه بالا و با دعوا افزایش ۶۰ درصدی را که مصوب و قطعی شد و آقای کبکانیان مصاحبه تلویزیونی کرد که در چهار سال، سالی ۵۰۰۰ نفر افزایش بدهیم.
خب همین دوستانی که معتقدند خسته نیستند، مستقل و کار بلد هستند آن روز کجا بودند؟ همین افرادی که الان به هر شکلی میخواهند به قول خودشان، نظام پزشکی را به صاحبان اصلی برگردانند و ما را غاصب مینامند، جواب دهند.
کلاسی که در دانشگاهی برای ۲۵ نفر دانشجوی پزشکی طراحی شده اما الان ۱۵۰ نفر دانشجوی پزشکی دارد. در آینده این اعتباری که الان داریم نخواهیم داشت.
دانشجویی فارغ التحصیلی این وضعیت، دانشجویی نخواهد بود که شما فردا به آن اعتماد کرده و مریض را به او بسپارید. پزشک به تعداد زیاد خواهید داشت اما به دردت نمیخورد؛ چون کیفیت ندارد.
چند سال دیگر شما به جراح قلب و مغز نیاز خواهید داشت.اما شما به متخصص اعصابی که با این سیستم آموزشی تربیت شده که مریض ندیده و اتاق عمل نرفته و مدرک گرفته، اعتماد نمیکنید.