به گزارش مشرق، سرویس حوزه و دانشگاه، سعدانه طباطبائینیا: اواخر بهمنماه ۱۴۰۳، در خیابان جنت؛ خیابان بلند ِ مجاور کوی دانشگاه و پردیس شماره ۲ دانشکدگان فنی، امیرمحمد خالقی ۱۹ساله دانشجوی ترم دو دانشگاه تهران در پی درگیری با سارقان، جان خود را از دست داد.
حالا، کمتر از هشت ماه بعد، خون دانشجوی دیگری در فاصلهای کمتر از چند صدمتر از همان محل، این بار در محوطه دانشگاه و در موازات خیابان جنت، بر زمین ریخت.
اینبار قرعه مرگ به نام «محمد امین کلاته» افتاد؛ دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده مهندسی مواد و متالورژی که در شبکه اجتماعی لینکدین خود را «دستیار پژوهشی» در دانشگاه تهران معرفی کرده بود.

انفجار در قلب دانشگاهِ مادر ایران
حادثه روز پنجشنبه دهم مهر ماه سال اتفاق افتاد. حوالی ساعت ۱۴ و ۱۰ دقیقه صدای انفجار، ساکنان امیرآباد تهران را نگران کرد. به تدریج خبرها آمد. صدا از سمت دانشکده فنی دانشگاه تهران بود. خبرها آرام آرام به رسانهها درز کرد: کپسول گاز هیدروژن عامل انفجار بود و در این حادثه یک دانشجوی کارشناسی ارشد کشته و دو دانشجوی دیگر (فاطمه کفاش و رضا پارسی) نیز زخمی و به بیمارستان منتقل شدند. تعدادی از دانشجویان نیز آسیب جزئی دیدند.
سخنگوی سازمانی آتشنشانی در مورد این منشأ این انفجار اعلام کرد: بر اساس بررسی عوامل محل و کارشناس آتشنشانی هنگامی که افراد حاضر در محل روی سیستمها و سیلندر هیدروژن و شلنگ انتقال دهنده کار میکردند به دلیل تعویض شلنگ یا انتقال سیلندر انفجار رخ داده است.
محل اصلی انفجار آزمایشگاه «دگرگونیهای فازهای پیشرفته» بود که به سرپرستی محمود نیلی احمدآبادی؛ رئیس اسبق دانشگاه تهران و استاد تمام دانشکده مهندسی متالورژی و مواد دانشگاه تهران اداره میشود. رئیس دانشگاه تهران اعلام کرده که در زمان حادثه دکتر نیلی در آزمایشگاه حضور داشته و آسیب جزئی دیده است.

حوادث پیدرپی و آسیبهای جانی و مالی
این اولینبار نیست که جان یک دانشجو در آزمایشگاه دانشگاه از دست میرود. موضوع ایمنی آزمایشگاه سالهاست که دغدغه بسیاری از دانشجویان و اساتید است. قریب به ۲۰ سال پیش در دیماه سال ۱۳۸۵ «محسن خلیلی زنجانی» دانشجوی دکترای شیمی دانشگاه تربیت مدرس در اثر انفجار کپسول هیدروژن در آزمایشگاه در دم جان باخت و «فهیمه کمرهای» دیگر دانشجوی دوره دکترا شیمی این دانشگاه نیز در این حادثه زخمی شد.
تیرماه ۱۳۹۸ در آزمایشگاه دانشگاه علوم پزشکی قزوین حریقی رخ داد که در نتیجه آن دو دانشجو مصدوم شدند. شهریورماه ۱۳۹۸ نیز در آزمایشگاه شیمی دانشکده علوم پایه دانشگاه تربیت مدرس آتشسوزی رخ داد و به تجهیزات آزمایشگاه آسیب وارد شد. آذرماه سال ۱۴۰۱ آزمایشگاه تحقیقات معدنی دانشکده شیمی دانشگاه صنعتی اصفهان دچار آتشسوزی شد و در این حادثه یک دانشجوی دکتری جان باخت. اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ نیز آزمایشگاه مهندسی خاک دانشکده عمران دانشگاه شریف طعمه حریق شد. اردیبهشتماه سال جاری یک دستگاه غیر استاندارد در آزمایشگاه حفاری دانشکده مهندسی شیمی و نفت دانشگاه صنعتی شریف در غیاب اعضای آزمایشگاه دچار آتشسوزی شد که با هشدار دستگاه اعلام حریق آتش خاموش شد و از آسیب به دانشجویان جلوگیری شد.
این وقایع تنها نمونههایی از وقایع ناشی از بیتوجهی به ایمنی در دانشگاهها هستند. در این بین مرگ بر اثر تصادفات رانندگی نیز نقش پررنگی در گرفتن جان دانشجویان داشته است. در همین روزهای اخیر دو دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی سمنان نیز در اثر تصادف اتوبوس حامل دانشجویان کشته شدند.
خطر تنها در آزمایشگاهها نیست
البته موضوع به خطر افتادن جان دانشجویان تنها منحصر به آزمایشگاهها نیست. مهرماه سال ۱۴۰۰ «امیرحسین جیرانیزاده» دانشجوی مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف حین جمعآوری پرچمهای سیاه ایام پایانی صفر از ارتفاع سقوط کرد و از دنیا رفت. آبان ماه سال گذشته امیرمهدی چگینی، دانشجوی ترم یک دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی در پی سقوط از پلهها در خوابگاه دانشجویی این دانشگاه فوت کرد. اسفندماه ۱۴۰۳ نیز در یکی از خوابگاههای دانشجویی شهر ایلام آتشسوزی اتفاق افتاد و ۲۰ دختر دانشجو از آتشسوزی نجات یافتند.
این تکرار فاجعه، یک زنگ هشدار است که نشان میدهد جان دانشجویان نه تنها خارج از دانشگاه به دلیل ناامنی که در داخل دانشگاه نیز به دلیل رعایت نشدن مسائل ایمنی در خطر است.
تجهیزات فرسوده جان میگیرند
وقتی عامل انفجار حادثه اخیر انفجار کپسول هیدروژن ذکر شد، این سوال به وجود آمد که آیا امکان جلوگیری از این حادثه وجود نداشت؟ آیا کپسول هیدروژن جایگزینی ندارد؟
کارشناسان میگویند که کپسولهای هیدروژن در آزمایشگاهها را میتوان با دستگاه «هیدروژنراتور» یا «ژنراتور هیدروژن» جایگزین کرد. این دستگاه به میزان لازم هیدروژن را در یک محفظه تولید میکند و این گاز را در لحظه به دستگاه تزریق میکند. با این روش نیازی به ذخیرهسازی هیدروژن نیست و از این طریق میتوان از خطر جلوگیری کرد.
اما بهروز نبودن تجهیزات آزمایشگاهی قصه پر آب چشمی است که سالهاست مسئولین، دانشجویان، پژوهشگران، اساتید به آن اشاره میکنند. اگر بتوانیم تاثیر تجهیزات آزمایشگاهی قدیمی در بیانگیزه کردن پژوهشگران، ناتوانی در دستیابی به دستاوردهای علمی روز دنیا و کمرنگ شدن نقش ایرانیان در پیشرفتهای علمی دنیا را نادیده بگیریم؛ به هیچ عنوان نمیتوان از به خطر افتادن جان دانشجویان و اساتید چشمپوشی کرد.
دانشگاههای ایران در ۱۰ سال اخیر با محدودیت منابع جدی مواجه شدهاند. به طوری که به گفته مسئولان بودجه وزارت علوم نسبت به دهه ۹۰ یک میلیارد دلار کاهش یافته و این کمبود بودجه در کنار محدودیتهای ناشی از تحریم و تورم دوچندان شده است.
با این وجود محدودیتهای مالی نمیتواند تنها عامل وقوع این حادثه باشد و نمیتوان نقش بیتوجهی به موضوع «ایمنی» را در حادثه نادیده گرفت.
هیدروژن؛ این گاز خطرناک
دانشگاه شریف پس از چند حادثه ناگوار در سال ۱۴۰۱ اقدام به راهاندازی مدیریت «ایمنی، بهداشت و محیط زیست (HSE)» کرد و از آن زمان این مدیریت به طور مستقیم زیر نظر رئیس دانشگاه فعالیت میکند.
بهمن حاجی؛ مدیر HSE دانشگاه صنعتی شریف در مورد استفاده از کپسولهای هیدروژن گفت: حتیالامکان کپسول هیدروژن نباید در آزمایشگاهها وجود داشته باشد. به همین دلیل ما در دانشگاه صنعتی شریف ۲۱ کپسول هیدروژن را شناسایی کرده و آنها را امحا کردیم. پس از حادثه دانشگاه تهران نیز حدود ۲، ۳ کپسول هیدروژن دیگر که در برخی آزمایشگاهها مخفی بودند نیز گزارش شده است که این هفته از دانشگاه خارج خواهند شد.
وی با تاکید بر اینکه امروزه در آزمایشگاهها معمولاً از هیدروژن استفاده نمیشود؛ ادامه داد: هیدروژن گاز بسیار خطرناکی است چون هم انفجاری است و هم قابلیت خفهکنندگی دارد. همچنین این گاز خصلت خورندگی دارد و در صورتیکه مدت زمان زیادی داخل سیلندر باقی بماند بهویژه اگر سیلندر آن مخصوص هیدروژن (H mark) نباشد، به مرور هیدروژن از داخل سبب خورده شدن سیلندر میشود و یک زمانی به دلیل شوک و گاهی به صورت خود به خودی به دلیل فشار بالا، سیلندر میترکد.
این کارشناس بهداشت، ایمنی و محیط زیست اظهار کرد: معمولاً در کارگاهها هیدروژن در کپسولهای مخصوص ذخیره نمیشود و مجموعهها نیز به صورت روتین همان کپسولها را پر میکنند. هیدروژن یک گاز به شدت انفجاری است و تقریباً میتوان گفت بالاترین قدرت انفجار در میان گازها مربوط به هیدروژن است و به همین دلیل بسیار خطرناک است؛ حتی میتواند سبب انفجارهای شدیدتر شود.
وی با بیان اینکه در آزمایشگاه به جز هیدروژن گازهای دیگری نیز وجود دارد، ادامه داد: این گازها جایگزین هم ندارند مثل گاز استیلن و مجبور به استفاده از آنها هستیم. این کپسولها نیز در صورتی که مسائل ایمنی رعایت نشود، میتوانند سبب انفجار شوند.
ایمنی در ساختار وزارت علوم و دانشگاهها جایی ندارد
حاجی درباره اقداماتی که باید در جهت جلوگیری از حوادث و خطرات انجام داد؛ گفت: وزارت علوم باید یک مدیریتی تحت عنوان مدیریت HSE داشته باشد. از نظر سازمانی استاندارد این است که مدیریتی تحت عنوان HSE در وزارت علوم ایجاد شود و مدیریت HSE مستقیماً زیر نظر وزارت علوم باشد. HSE به دلیل ماهیت نظارتی که دارد نمیتواند زیر نظر واحدهای دیگر در سازمان باشد. یک متخصص این حوزه باید این سیستم مدیریت بهداشت ایمنی و محیط زیست (HSE) را در وزارت علوم و مجموعههای ذی ربط و وابسته به آن مثل دانشگاهها مستقر کنند.
به گفته این کارشناس؛ استقرار این سیستم سبب میشود یک سری مستندات و فرایندها برای کل وزارت علوم ایجاد شود و برای هر دانشگاه نیز یک نفر متخصص این حوزه قرار گیرد.
حاجی تاکید کرد: ما تصور میکنیم موضوع ایمنی و HSE تنها مختص آزمایشگاههاست. در صورتی که این تصور درست نیست و ایمنی کاملا عمومیت دارد و بخشهای مختلف را در دانشگاه در برمیگیرد.
پس از ۲۰ سال قاتل به دانشگاه برگشت
وقتی در سال ۱۳۸۵ محسن خلیلی زنجانی دانشجوی دکتری شیمی دانشگاه تربیت مدرس در اثر انفجار کپسول هیدروژن کشته شد و دانشجویان این دانشگاه در اعتراض به این حادثه تجمع کردند، مسئولان دانشگاه تشکیل کمیته ایمنی و برگزاری کارگاه برای مسئولان و مدرسان آزمایشگاهی را وعده دادند و از ارائه دو واحد درسی ایمنی آزمایشگاهی برای دانشجویان گفتند. بارها در وقایع مختلف بر ضرورت توجه به موضوع HSE و رتبهبندی دانشگاهها از نظر ایمنی تاکید شده ولی به ندرت در این زمینه اقدام عملی انجام شده است.
آنسالها محمد حسین امید؛ رئیس امروز دانشگاه تهران، معاون اداری مالی دانشگاه بود. او در گفتگو با یکی از رسانهها از آزمایشگاهها و کلاسهای درس غیر استاندارد گفته و خاطر نشان کرده بود: بازسازی اینها به هزینه بالا نیازمند است. مشکل اساسی همه دانشگاهها به ویژه دانشگاه تهران قدمت تاسیسات آزمایشگاهها و فرسودگی تجهیزات است. بسیاری از تجهیزات دانشگاه در کشورهای خارجی از رده خارج و غیر استاندارد است ولی دانشگاه به دلیل نداشتن جایگزین، هنوز از آنها استفاده میکند.
انباشت مسائل حل نشده
بازخوانی واقعه قریب به ۲۰ سال پیش و مرور گفتگوها و یافتن شباهتها میان گفتههای دیروز و شرایط امروز نشان میدهد که مسائل در دانشگاه نه تنها حل نشده؛ بلکه تشدید شدهاند. دو دهه گذشته است ولی نه تنها تجهیزات و آزمایشگاهها بهروزرسانی نشدند که در کنار قدیمیتر شدن تجهیزات، بودجه دانشگاهها نحیفتر نیز شده است.
حادثه اخیر دانشگاه تهران و مرور حوادث مشابه در دو دهه گذشته، نشان میدهد که ایمنی دانشجویان همچنان تهدیدی جدی است. فرسودگی تجهیزات، کمبود بودجه، عدم نظارت مستمر و بهروز نشدن آزمایشگاههای فرسوده جان دانشجویان را به خطر انداخته است.
در روزهای پس از قتل امیر محمد خالقی در خیابان جنت اعتراضات دانشجویان با وعده مسئولان برای تامین امنیت، گشت پلیس، تامین روشنایی و نصب دوربین در معابر و بیمه موبایل و لپتاپ، فروکش کرد و مسئولان تلاش کردند نگرانیها را کاهش دهند. اما اکنون پس از مرگ یک دانشجو در انفجار آزمایشگاه وقتی بر خلاف قتل امیرمحمد، مسئولیت کشته شدن «محمدامین» به طور کامل بر عهده دانشگاه و وزارت علوم است، واکنشها به مراتب کمرنگتر است و این تداعی می شود که وقتی خطر در بیرون از دانشگاه باشد، دانشگاه و وزارت علوم در قامت مدعی العموم به خونخواهی برمیآیند ولی وقتی خطر در درون دانشگاه است، وعده پیگیری جدی و اقدام عملی داده نمیشود و انگشت اتهام به سمت شخص یا نهاد خاصی نشانه نمیرود.
سیل سوالات در مورد ایمنی
امروز با کشته شدن محمد امین کلاته سوالهای جدی وجود دارد؛ اینکه آیا وظیفه تعویض کپسول هیدروژن به عهده دانشجو است؟ آیا بر فعالیت دانشجویان در آزمایشگاه نظارتی وجود داشته است؟ آیا کپسول هیدروژن آزمایشگاه استاندارد بوده؟ نظارتهای ایمنی دورهای در آزمایشگاه انجام شده است؟ آیا پیش از وقوع حادثه هشدار یا گزارشی در مورد تجهیزات داده شده بود؟ آیا دانشگاه تهران سامانهای برای ثبت و پیگیری خطرات احتمالی در آزمایشگاه داشته است؟ و در نهایت چه کسی مسئول جان از دست رفته محمد امین است؟
واکنشهای دانشجویان به حادثه آزمایشگاه دانشگاه تهران
به نظر میرسد که گاهی مسئولین و مدیران فراموش میکنند که وظیفهای فراتر از ارسال پیام تسلیت و اعلام همدردی و عیادت از آسیبدیدگان دارند. مرگ محمد امین فقط نتیجه یک انفجار نیست؛ او قربانی خلاهای ایمنی و مدیریتی شد که سالهاست در دانشگاهها نادیده گرفته میشوند.
ایمنی آزمایشگاهها و دانشگاهها با اقدامات نمایشی تامین نخواهد شد و نیازمند اقدامات جدی است. جایگزینی تجهیزات قدیمی، بهروز کردن استانداردهای ایمنی، استقرار مدیریت HSE در همه دانشگاهها و آموزش مستمر دانشجویان و اساتید، میتواند با جلوگیری از تکرار تراژدیهای مشابه، محیط دانشگاه را به مکانی امن برای یادگیری و پژوهش تبدیل کند. در غیر این صورت هر آزمایشگاهی میتواند صحنه تکرار یک تراژدی باشد.