همشهری آنلاین- زهرا رفیعی: یک باور رایج این است که حیوانات همواره گدارهایی را انتخاب میکنند که از نظر زیستشناسی برای آنها مطلوب و امن باشد، اما واقعیت پیچیدهتر از این است. انتخاب مسیر توسط حیوانات تنها به یک فاکتور وابسته نیست، بلکه تابعی از رفتارهای ذاتی، یادگیری نسلبهنسل و تعامل پیچیده با محیط است.
علی شمس، مدیر سایت تکثیر در اسارت توران و عضو تیم حفاظت از یوزپلنگ آسیایی به مناسبت روز جهانی زیستگاه در گفتوگو با همشهری میگوید: در بسیاری از موارد، حیوانات نه بر اساس ارزیابی ریسکهای کنونی، بلکه بر پایه رفتارهای ذاتی و «حافظه ژنتیکی» عمل میکنند. برای نمونه، ممکن است مسیری که نسلهای پیشین یک گونه از آن عبور میکردند، امروزه به دلیل توسعه انسانی مانند احداث جاده (نمونه بارز آن جاده تهران-مشهد برای یوزپلنگ آسیایی) یا قرارگیری نیوجرسیها، ناامن شده باشد. خیلی وقتها فاکتورهایی مثل «دوری جستن از قلمروی سایر گونهها» ملاک میشود. با وجود این، نسلهای کنونی همچنان به دلیل همان خاطره جمعی، از همان مسیر تاریخی و اغلب خطرناک عبور میکنند. به این نوع گذر، «گدار اجباری» گفته میشود؛ یعنی حیوان نه از روی میل که به دلیل اجبار ذاتی و تاریخی، مسیری ناامن را میپیماید. در واقع تشخیص گدار یک گونه فقط وابسته به فاکتورهای اکولوژیک نیست.
این متخصص حیات وحش میگوید: این موضوع، پیشبینی گدارها را برای متخصصان دشوار میسازد. اگرچه کارشناسان با مطالعه ردپاها و نمایهها برای درک شرایط فیزیکی زیستگاه (مانند انتخاب درهها توسط گونههای دشتی به جای کوهستان) سعی در شناسایی این مسیرها دارند، اما رفتار گونهها، به ویژه آنهایی که تحت فشار شدید انسانی یا رقابت با سایر گونهها هستند، میتواند بسیار غیرقابل پیشبینی باشد. گدارها همیشه قبل حدس نیستند.
او درباره قدرت حافظه ژنتیکی در برخی گونهها مثالهای شگفتانگیزی میزند: یوزها به ویژه مادهها، حافظه ژنتیکی قویتری دارند. برای مثال، مشاهدهها نشان میدهد که در یوزپلنگهای ایرانی، تلفات جادهای در میان مادهها و تولهها بیشتر است که میتواند (شاید) ناشی از پیروی سختتر آنها از مسیرهای مادری باشد، در حالی که نرها به دلیل نیاز به جفتیابی و قلمروگستری، انعطاف بیشتری در کشف مسیرهای جدید از خود نشان میدهند. این در حالی که اجبار ذاتی و حافظه ژنتیکی این گونه را مجبور میکند از مسیر خطرناک جاده عباسآباد به میامی عبور کند. گونههایی هم وجود دارند که با وجود معرفی شدن به زیستگاه جدید، نسل بعدیشان، باز هم بر اساس حافظه ژنتیکی نسلهای قبل، کیلومترها برمیگردند و از مسیرهای پیشین عبور میکنند. معمولا مادهها بیشتر دنباله روی گدار مادر هستند.
برخی گونهها نسبت به تغییرات باهوشتر عمل میکنند. تغییرات در آنها زودتر رخ میدهد در اکولوژی در مورد این گونهها گفته میشود که «انعطافپذیری اکولوژیک» بیشتری دارند. مسئله این است که تمام گونههای حیات وحش در جریان تکامل برای تطابق با شرایط جدید نیاز به «فرصت» دارند. سرعت تخریب وقتی بیشتر از سرعت تطابق باشد این وسط ما گونههای بیشتری را از دست میدهیم. در واقع مشکل اصلی زمانی آغاز میشود که توسعه ناپایدار و برنامهریزینشده، زیستگاهها و کریدورهای حیاتی را قطع یا نابود میکند و حیوان فرصت یافتن زیستگاه یا گدار جدید را ندارد.
بیشتر بخوانید:
پلهایی که فقط برای عبور حیات وحش ساخته می شود | بزرگترین پل حیات وحش در جهان
خبرهای خوب از یوزکنام | لحظه مشاهده ۲ یوزپلنگ را ببینید
از یوز تا ابد تا افتتاح شماره حساب به نام یوزهای ایران
روزی برای یوزپلنگهای جهان
ردپای دو یوزپلنگ چگونه در همسایگی طبس یافت شد؟
بچه یوزپلنگ ها کی از خانواده مستقل می شوند - همشهری آنلاین
فنسی کشی جاده یوزکُش بالاخره کی تمام میشود؟ | پیشنهاداتی که جان یوزها را نجات می دهد
جدا افتادگی زیستگاهی و جزیرهای شدن زیستگاهها به دلیل توسعه را عامل دیگری برای انقراض گونهها عنوان میکند و میگوید: انزوا در زیستگاههای جدا افتاده منجر به «رانش ژنتیکی» و کاهش تنوع ژنتیکی به دلیل وقوع آمیزش خویشاوندی میشود که در بلندمدت، بقای جمعیت را تهدید میکند. گونه برای جلوگیری از این انقراض محلی، مجبور به جابهجایی است، اما اگر گدار امنی وجود نداشته باشد، این تلاش به قیمت انقراضش تمام میشود.
انسان که خود عامل اصلی این تعارض است، میتواند کلیدیترین نقش را در حل آن ایفا کند. علی شمس، مدیر سایت تکثیر در اسارت توران در این باره میگوید: ایمنسازی گدارهای شناختهشده (مانند احداث زیرگذرها و روگذرهای حیات وحش در طول جادههای پرتردد)، احیای گدارهای از دست رفته و ایجاد مسیرهای جایگزین امن، از جمله اقدامات مؤثری است که «انسان» میتواند انجام دهد. اصرار پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی بر سرعتبخشیدن به نصب فنس و تجهیز زیرگذرها به همین دلیل است چرا که این انسانها هستند باید مسیرهای تردد حیات وحش را امن کنند.
فیلمی که علیاکبر ایمانی محیطبان یگان حفاظت محیط زیست شهرستان سوادکوه در استان مازندران از یکی از گدارهای حیات وحش در این منطقه گرفته است
اغلب پروژههای حفاظتی بر زیستگاهها و گدارهای پستانداران بزرگ جثه و شاخص متمرکز هستند و نیازهای گونههای کوچکتر مانند خزندگان، دوزیستان و حتی حشرات که آنها نیز برای بقا به گدار نیاز دارند، نادیده گرفته میشود. علی شمس میگوید: به طور مثال، خفاشها و یا پرندگان همه مسیرهای مهاجرت خود را به یکباره طی نمیکنند و نیاز دارند در مسیرهای تردد استراحت کنند. کریدورهای تخریب شده مثل تالابهای فصلی و کوچک میتواند این گونه را از بین ببرد. برخی خزندگان هم مسیر گدار دارند. ردیاب هایی که روی کرکدیلهای شمال آفریقا نصب شد، نشان داد که آنها در فصلهای خشک ساوان، تا ۳۰۰ کیلومتر در طول رودخانهها جابجا میشوند.
همه جابهجاییهای حیاتوحش برای غذا، امنیت، بقا و تولید مثل نیست. این متخصص حیات وحش میگوید: حیات وحش عمدتا برای تنوع زیستی و تنوع ژنتیکی به صورت ناخودآگاه جابجا میشوند اما ما خیلی وقتها نمیدانیم که چرا یک گونه با وجود مهیا بودن مایحتاجش در زیستگاه، باز هم تصمیم به ترک کردن زیستگاه میکند. ما همه نیازهای گونهها را نمیشناسیم. راحتترین جواب تلاش برای بقا است اما ولی در یک نگاه کلنگر حیوانات نیز با جابجا شدنهایشان نقششان را در جریان کلی جهان بازی میکنند تا بتوانند اکوسیستم کلی جهان را حفظ کنند.