توافق قاهره با آژانس بینالمللی انرژی اتمی که ایران با هدف پذیرش شروط طرف اروپایی برای توقف روند فعالسازی اسنپبک آن را پذیرفته بود خیلی زود فروپاشید.طرف غربی تمام تلاشها برای توقف مسیر تشدید تنش با ایران را نادیده گرفت و حتی علیرغم اینکه ایران پذیرفت با آمریکا در چهارچوب 1+5 بار دیگر دیدار و مذاکره کند، این استیو ویتکاف بود که از حضور در جلسه هماهنگ شده در نیویورک صرفنظر کرد تا روند فعالسازی اسنپبک تداوم یابد. در چنین شرایطی طبیعی است که ایران نیز به توافق با آژانس که بخشی از شروط توقف اسنپبک بود پایان دهد.
واضح است ایران باید از هرگونه درز اطلاعاتی که فرصت حمله مجدد را فراهم آورد، پرهیز کند. سابقه آژانس در درز اطلاعات هستهای ایران به اسرائیل و همسویی کامل این نهاد با آمریکا و عدم محکومیت حمله به تأسیسات تحت نظارت ایران این الزام را به وجود آورده است که پروتکل بازرسیها بعد از حمله 12 روزه و فعالسازی اسنپبک تغییر کند. ایدههایی همچون پیگیری سیاست ابهام هستهای و همچنین تن ندادن به بازرسیهای با ریسک درز اطلاعات، اکنون به الزام جدی برای محافظت از تأسیسات هستهای تبدیل شده و حتی حضور در انپیتی نیز نباید باعث سهلانگاری در مواجهه با این الزام باشد. صحبتهای روز گذشته وزیرخارجه این فهم را به وجود میآورد که درک خوبی نیز برای محافظت از تأسیسات هستهای وجود دارد.
ابهام هستهای به عنوان راهبرد اصلی
بهترین راهبرد برای ایران در شرایط کنونی، در دستور کار قرار دادن سناریوی ابهام هستهای است. طرفهای غربی تمام تلاشهای خود را بر پیدا کردن مکان 440 کیلوگرم اورانیوم با غنای 60 درصدی که مدعی هستند ایران آن را در اختیار دارد، متمرکز کردهاند. پس از پایان جنگ تحمیلی 12 روزه، آژانس به جای محکوم کردن حمله به یک تأسیسات مشروع در ایران، در اقدامی سیاسی و همراستا با کشورهای غربی، به دنبال ارزیابی از مکانهای مورد هدف قرار
گرفته بود تا اطلاعاتی درباره آسیب به زیرساختهای هستهای ایران و نتایج آن ازجمله سرنوشت اورانیومهای غنیشدهای که آژانس و غرب مدعی هستند در تأسیسات فردو بوده و در زیر این تأسیسات مدفون شده، به دست آورد. این رویکرد آژانس، ایران را وادار به حفظ ابهام کرده است.