به گزارش همشهری آنلاین، خرداد سال ۱۴۰۳ نگهبان یک برج مسکونی در زعفرانیه در تماس با پلیس عنوان کرد که از خانه یکی از همسایهها بوی تعفن میآید. پس از اعزام مأموران به محل و ورود به خانه با جسد پتوپیچ مرد میانسالی به نام خسرو مواجه شدند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.
در ادامه تحقیقات مشخص شد آخرین کسی که به خانه مقتول ورود داشته پسرش بوده است. بنابراین وی بازداشت شد و به قتل پدر خود با همدستی دوستش اعتراف کرد. با دستگیری دوست متهم و تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه محاکمه همسر اروپایی و دختر مقتول نیز حضور داشتند. دختر جوان به قاضی گفت: «من و مادرم از مدتی قبل در اروپا زندگی میکنیم اما برای شرکت در این جلسه به ایران آمدیم و برای قاتل پدرم درخواست قصاص دارم.
پدرم را کشتم چون مهدورالدم بود
سپس پسر مقتول به عنوان متهم ردیف اول به جایگاه رفت و گفت: من پدرم را کشتم چون مهدورالدم بود. من سالها در هندوستان درس خواندم و با دوستم نوید همانجا آشنا شدم. وقتی به ایران برگشتیم با پدرم اختلاف پیدا کردم و در خانهای جدا زندگی میکردم. از چند ماه قبل از این جنایت تصمیم به قتل گرفتم و به دوستم گفتم. قرار بود در ازای این کار ۲ هزار دلار به نوید پرداخت کنم.
وی ادامه داد: روز حادثه پدرم به من پیام داد که ماشین لکسوس را بیاور و ۲۰۶ را ببر. من هم با نوید به خانهاش رفتیم. نوید دستان پدرم را گرفت و من هم با چاقو ۱۰ ضربه به او زدم و بعد هم یک دستبند و انگشتر طلا و یک دندان شیر که مال خودم بود و ۲ هزار دلار از گاوصندوق پدرم برداشتیم و رفتیم.
قاضی پرسید: چرا فکر میکردی پدرت مهدورالدم است؟
متهم جواب داد: چند وقت قبل مادرم گفت پدرت خواهرت را آزار داده و خواهرم هم با زدن رگهایش دست به خودکشی زده است.
ما همیشه کوکایین و ماریجوانا مصرف میکردیم
پس از آن نوید که اتهام معاونت در قتل داشت به جایگاه رفت و گفت: چند شب قبل از ماجرا شهاب با دوست دخترش به خانه ما آمده بود و موضوع آزار خواهرش از سوی پدر را مطرح و مرا برای قتل پدرش متقاعد کرد. با این حال چون ما معمولا کوکایین و ماریجوانا مصرف میکردیم، فکر کردم شاید تحت تأثیر مواد چنین تصمیمی گرفته است، بنابراین از او خواستم فعلا دست نگه دارد.
وی افزود: اما شب وقتی برای تعویض خودرو به خانه پدرش رفتیم. شهاب به اتاق او رفت که صدای پدرش را شنیدم و وارد اتاق که شدم، دیدم شهاب پدرش را روی زمین انداخته و با چاقو ضربات متعددی را به او میزند. بعد هم بلند شد و گفت جسدش را داخل پتو بپیچیم و از خانه بیرون ببریم، اما منصرف شدیم و خودمان لباسهایمان را عوض کردیم و رفتیم.
قاضی پرسید: ۲ هزار دلار را گرفتی؟
متهم جواب داد: نه، فقط چون برای خود شهاب سفارش کوکایین داده بودم، ۲ هزار دلار را به فروشنده مواد دادیم.
آزار قاتل توسط دوست پدرش در کودکی
در ادامه وکیل شهاب به قضات گفت: یک سال پیش از حادثه مادر و خواهر موکلم از ایران رفته بودند و او تنها بود. متهم گفته که در کودکی توسط یکی از دوستان پدرش مورد آزار قرار گرفته و فرد خاطی محکوم هم شده است. موکلم گفته وقتی موضوع آزار خواهرش را شنیده، چنین تصمیمی گرفته است.
برادرم قطعا به خاطر من دست به جنایت نزده است
پس از آن دختر مقتول به جایگاه رفت و گفت: هیچگاه پدرم مرا آزار نداده بود. برادرم قطعا به خاطر من دست به جنایت نزده است. او مدام مواد مصرف میکرد. او خراشهای سطحی روی دستم را دیده بود، اما برایش اهمیتی نداشت که بداند چرا من روی دستانم تیغ میکشم.
وی ادامه داد: این کار برای من عادت شده بود، مثل ناخن جویدن و اصلا ربطی به خودکشی ندارد. برادرم تا زمانی که پدرم برایش خرج میکرد و به او مواد میرسید، رابطه خوبی با پدرم داشت و فقط به دنبال پول و ثروت بیشتر بود.
فروش دستگاههای کارخانه پدر به خاطر مواد مخدر
وکیل دختر جوان هم گفت: به نظر میرسد انگیزه متهم فقط پول بوده است چراکه متهم بارها دستگاههای چندصد میلیاردی کارخانه پدرش را با قیمت چند ده میلیاردی فروخته تا بتواند مواد مصرف کند. او مدعی است نیاز مالی ندارد، اما مدام به دنبال گرفتن پولهای میلیاردی از پدرش بود.
وی افزود: در ضمن متهم و همدستش در ابتدا انگیزهشان از قتل را موضوع دیگری مطرح کرده بودند، اما در زندان یاد گرفتهاند که بگویند قربانی مهدورالدم بود.
من همه دنیا را گشتهام
شهاب در آخرین دفاعش گفت: من نیازی به پول نداشتم؛ از کودکی هرچه میخواستم پدرم به من میداد. من همه دنیا را گشتهام و نیازی به سرقت از پدرم نداشتم.
با پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.