انصاف نیوز در ادامه آورده است ؛ این استاد حوزه افزود : یکی از دیدگاه‌های فقهی من این است که سگ پاک است. منتقدینی می‌گویند تو به دنبال تایید «سگ‌بازها» هستی که سگ را بغل می‌کنند. در حالی که من با آنها کاری ندارم و این را هم پیوسته گفته‌ام که از دید بنده آب دهان سگ نجس است.

او در ادامه گفت: دیدگاهم درباره‌ی «طهارت ذاتی انسان» نیز مخالفانی دارد که می‌گویند من به دنبال برتری دادن مشرکین بر مسلمین هستم. من چه زمانی و کجا چنین حرفی زده‌ام؟! حرف من این است که جسد یک انسان از جسد گرگ که بدتر نیست. جسد گرگ پاک است، جسد انسان هم همینطور؛ و در این رابطه کتاب طهارت ذاتی انسان را نوشتم.

عابدینی با بیان اینکه دنبال این نیستم که به فتواهایم رنگ سیاسی بدهم و بر مبنای دلایل فقهی نظر می‌دهم، گفت: معتقدم که اسلام دین رحمت و رحمانیت است. همین را در دانشگاهی گفتم یکی از دانشجویان در پاسخ گفت «شما زمان جنگ حرف‌های دیگری می‌زدید و بحث انتقام و امثال آن را مطرح می‌کردید و حالا اینطور می‌گویید» بالاخره کدام حرف شما را مبنا قرار دهیم؟!

او ادامه داد: در پاسخ به این دانشجو گفتم باید بررسی کنید که قرآن و دین چه می‌گوید؟! در سخنرانی‌ها از «بسم الله القاصم الجبارین» می‌گوییم اما هنگام نماز از «بسم الله الرحمن الرحیم» و از رحمانیت و مهربانی خدا می‌گوییم و این اصل و اساس است.

آیت الله عابدینی با اشاره به آیات قرآن گفت: در همین سوره‌ی حمد که در نمازهای واجب می‌خوانیم چهار بار از رحمت خداوند می‌گوییم. روزانه ۴۰ بار در نمازها از رحمت یاد می‌کنیم. این نشانگر این است که دین اسلام دین رحمت است.

این استاد حوزه در ادامه‌ی این بخش از گفته‌هایش می‌گوید: به آن دانشجو گفتم حتی اگر زمانی امثال من اشتباه فهمیدیم و از «اشد المعاقبین» سخن گفتیم واقعیت دین این است که نماز ستون دین است و در نماز ۴۰ بار روزانه از مهربان بودن خدا می‌گوییم.

او در پاسخ به این دیدگاه که آن موارد اشد المعاقبین بودن هم بخشی از دین است و نمی‌توان آن وجوه را نادیده گرفت، گفت: اگر در جایی خداوند از عذاب می‌گوید همان هم از باب رحمت است. مثل پدری که با فرزند خود برای اینکه کار اشتباهی نکند از تهدید استفاده می‌کند. این تهدیدها به‌خاطر دشمنی پدر با فرزند نیست بلکه به دلیل مهر به فرزند است.

آیت الله عابدینی در پاسخ به این انتقاد که او با بیان چنین مسائلی در پی مشتری جمع کردن برای خود است، گفت: فرض کنیم این ادعا درست باشد و من به دنبال جلب مشتری برای خودم باشم پس از همین می‌توان نتیجه گرفت که فطرت انسان‌هایی که خدا آفریده با مهربانی و رحمت نزدیک است.

او ادامه داد: دین خدا هم که دینی بر اساس فطرت است؛ چرا دین را به همین شکل معرفی نکنیم؟ چه دلیلی دارد دین خدا را خشن معرفی کنیم؟!

این استاد حوزه گفت: من که نه پولی به کسی می‌دهم و نه افراد با نزدیک شدن به من به پستی می‌رسند پس چرا جلب و جذب می‌شوند؟! به دلیل اینکه این نگاه با فطرت آنها سازگار است. هنگامی که فطرت انسانها این گونه است چرا ما از فطرت گریزان باشیم و خلاف آن سخن بگوییم؟!

او در ادامه افزود: اما درباره‌ی اصل این ادعا که من دنبال جذب مشتری هستم باید توجه داشت که طرفدار پیدا کردن چه سودی برایم دارد؟! هنگام مرگم و در قبر و قیامت طرفدار قرار است چه کمکی کند؟! در این زمان و سن پیری و مریضی باید کاری در زندگی‌ام داشته باشم که خدا از من راضی باشد. طرفدار و مردم چه راضی باشند چه ناراضی که در آن دنیا نمی‌توانند برایم کاری کنند.

احمد عابدینی گفت: اگر در ابتدای جوانی بودم می‌شد گفت که مثلا می‌خواهم برای فلان مقام و مسئولیت کاندیدا شوم. حالا که دیگر از من گذشته و دنبال این چیزها نیستم و نمی‌توانم باشم و اگر باشم آنها مرا قبول نمی‌کنند. توان جسمی چنین کاری هم ندارم چه دلیلی دارد خلاف واقع حرف بزنم تا طرفدار جذب کنم؟! من به واقع دین را همینطور می‌فهمم.