همشهری آنلاین – گروه سیاسی: تبعات احتمالی افزایش فشارهای تحریمی غرب علیه ایران، بهویژه پس از فعال شدن مکانیسم «اسنپ بک» ازسوی تروئیکای اروپایی از سوژههای مورد توجه رسانههای بینالمللی در روزهای اخیر بوده و واکنشهای احتمالی ایران به فشارها، توجه ناظران تحولات منطقهای و بینالمللی را به خود جلب کردهاست.
رسانه هنگکنگی «ساوت چاینا مورنینگ پست» روز سهشنبه در گزارشی به این موضوع پرداخت و نوشت که «رد پیشنهاد روسیه و چین در شورای امنیت سازمان ملل در ۲۶سپتامبر، آخرین پنجره دیپلماتیک برای به تعویق انداختن بازگشت تحریمها علیه ایران را بست؛ اقدامی که بهعنوان نقطهعطفی در امنیت خلیج فارس و پویایی قدرت جهانی مطرح است.
در این گزارش با اشاره به اینکه «بازگشت تحریمها احتمال واکنشهای نامتقارن را ازسوی ایران بیشتر کرده»، افزودهاست: «تنگه هرمز، که تقریباً یکپنجم عرضه نفت جهانی از آن عبور میکند، همچنان قدرتمندترین اهرم ایران برای مواجهه با فشارهای تحریمی است، اما تهران نیازی به بستن کامل آن ندارد».
در این گزارش تصریح شدهاست که «ایران میتواند با تشدید بازرسیها، پیچیده کردن مسیرها یا ایجاد بیثباتی با همکاری دوستان منطقهایاش، حق بیمه و به تبع آن، هزینههای حملونقل را افزایش دهد و بازارهای انرژی را مختل کند. این امر بخشی از بار تحریمها را به بیرون از ایران منتقل و به غرب یادآوری میکند که تحریم خطرات جهانی به همراه دارد».
چرا حفظ تعامل با ایران مهم است؟
«ساوت چاینا مورنینگ پست» در ادامه با تاکید بر اینکه تقریباً ۸۰درصد از صادرات نفت خلیج فارس به مقصد آسیا است»، عنوان کردهاست: «این، به آن معناست که هرگونه اقدام ایران برای افزایش ریسک در تنگههرمز، ابتدا به چین، ژاپن، کرهجنوبی و سایر اقتصادهای منطقه ضربه خواهد زد. شوکهای قیمتی در حوزه انرژی و تأخیر در حملونقل، زنجیرههای تأمین صنعتی را مختل و بهبود اقتصادی پس از کرونا را در سراسر آسیا پیچیده میکند. بنابراین «ثبات ایران» و «تعامل چین» برای شرقآسیا بسیار ضروریتر از اروپا یا آمریکا است.
این گزارش ادامه دادهاست: «در داخل ایران، بازگشت تحریمها، خطر تورمی بهدنبال دارد و منابع دولتی را تحت فشار قرار میدهد. بنابراین، صدور بیثباتی از طریق خلیجفارس میتواند به ابزاری واکنشی برای تهران تبدیل شود، اما چنین استراتژی به خودی خود ناقص است، چراکه ایران بدون حفظ خطوط تجارت خارجی خود، در تنگنا قرار میگیرد و اینجاست که چین بهعنوان یک شریک حیاتی ظاهر میشود».
این رسانه هنگکنگی در ادامه گزارش خود، با تاکید بر اینکه پکن صرفاً خریدار نفت ایران نیست، بلکه پایدارترین شریک تهران برای سرمایهگذاری، تنوعبخشی و تابآوری بلندمدت است»، تصریح کردهاست: «در سال ۲۰۲۴، تجارت غیرنفتی بین ایران و چین به حدود ۳۴.۱ میلیارد دلار آمریکا رسید که شامل ۱۴.۸ میلیارد دلار صادرات ایران و ۱۹.۳ میلیارد دلار واردات بودهاست».
در ادامه این گزارش آمدهاست: «این ارقام نشان میدهد چین حتی در بحبوحه تحریمها نیز میتواند فعالیت اقتصادی خود را در ایران تثبیت کند. ازسوی دیگر برای چین، که حدود ۴۰درصد از واردات انرژیاش به خلیجفارس وابسته است، رها کردن ایران در میان تحریمها، یک سوء تدبیر استراتژیک محسوب میشود».
«ساوت چاینا مورنینگ پست» دلیل چنین هشداری را اینچنین توضیح میدهد که «چنانچه ایران تسلیم فشار تحریمها شود، عربستان احتمالاً سلطه منطقهای خود را تثبیت خواهد کرد و همسویی ریاض با واشنگتن، میتواند کنترل آمریکا را بر جریانهای انرژی خلیجفارس افزایش دهد».
یک هشدار مهم
در این گزارش همچنین تاکید شدهاست که «اگر چین سرمایهگذاری خود را در ایران افزایش دهد، یک شریک کلیدی را تثبیت خواهد کرد و به کشورهای «جنوب جهان» نشان میدهد جایگزینهایی برای سیستمهای «غربمحور» وجود دارد؛ موضوعی که همراستا با چشمانداز راهبردی «بریکس» بهمنظور «تجارت بدون دلار» است.
این ارزیابی تحلیلی حاوی یک هشدار مهم نیز هست؛ اینکه «تردید پکن در تعمیق همکاریهای راهبردی با ایران، میتواند منجر به افزایش نفوذ آمریکا در خلیجفارس شود؛ موضوعی که آسیبپذیریهای بلندمدت بهدنبال دارد».
گزارش «ساوت چاینا مورنینگ پست» دربردارنده یک جمعبندی ویژه است؛ مبنی بر اینکه همکاری با ایران در میانه رویکردهای تحریمی طرفهای غربی، آزمونی برای ادعاهای مطرح شده درباره لزوم عبور از ساختار یکجانبهگرایانه در ساختار نظام جهانی بهسوی نظم چندقطبی جدید بهحساب میآید. ازسوی دیگر شرایط کنونی حاوی یک هشدار برای جهان است؛ تنگه هرمز صرفاً یک آبراه باریک نیست، بلکه خط گسلی است که در تعیین فصل بعدی نظم جهانی نقش تعیینکننده دارد.