به گزارش اقتصادنیوز به نقل از جماران، رسانه های آمریکایی اخیرا به بزرگترین حامی رژیم اسرائیل پرداختند. در 27 سپتامبر 2025، کلیپی از بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در دیدار با اینفلوئنسرها در نیویورک منتشر شد که در آن می گوید پلتفرم های ارتباطی «مهمترین سلاح» برای تامین پایگاه حامی اسرائیل در ایالات متحده هستند.
نتانیاهو - که به اتهام ارتکاب جنایات جنگی تحت تعقیب دادگاه کیفری بینالمللی است - معامله «تیک تاک» را «مهمترین خرید» در حال انجام توصیف کرد و همچنین در صحبتهای خود به پلتفرم X اشاره کرد و افزود: «ما باید با ایلان صحبت کنیم. او دوست است، نه دشمن.»
اهمیت سخنان نتانیاهو بر کسی پوشیده نیست، زیرا هر کس کلیدهای تأثیرگذارترین پلتفرم در آگاهی جوانان آمریکایی را در دست داشته باشد، تا حدی توانایی کنترل روایتی را دارد که علیه اسرائیل است.
یک روز قبل از آن (در 25 سپتامبر)، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، یک فرمان اجرایی را امضا کرد که از مقدمات برای فروش «تیک تاک»آمریکا به یک گروه سرمایه گذاری آمریکایی حمایت می کرد. این رخدا پس از یک روند قانونی و قضایی رخ می دهد که با حکم دادگاه عالی در 17 ژانویه 2025 به پایان رسید و تصمیم ترامپ مبنی بر: یا فروش یا ممنوعیت را تأیید کرد.
بر اساس اظهارات رسمی، سهم شرکت چینی مادر «بایت دنس» کمتر از 20 درصد باقی خواهد ماند، در حالی که سرمایه گذاران آمریکایی، از جمله اوراکل و امپراتوران تجاری مانند لری الیسون، روبرت مرداک و مایکل دل، کنترل مدیریت و مالکیت را در دست خواهند گرفت و از نظارت بر الگوریتم و داده ها برخوردار خواهند شد.
ارزش تیک تاک حدود 14 میلیارد دلار تخمین زده شده است و قرار است جزئیات آن قبل از ژانویه آینده تکمیل شود.
این همان چیزی بود که ترامپ از ابتدا به دلایلی متفاوت از دلایل نتانیاهو می خواست. رئیس جمهور آمریکا پس از بازگشت به کاخ سفید، دو تن از امپراتوران فناوری را برای بحث در مورد معامله ای در مورد خرید پلتفرم رسانه های اجتماعی «تیک تاک» در چارچوب توافقی که به موجب آن دولت آمریکا سهمی تا 50 درصد از مالکیت آن را دریافت می کرد، دعوت کرد.
چند روز بعد، هنگامی که از ترامپ در مورد هویت شخصی که ترجیح می دهد این معامله را رهبری کند، پرسیده شد، بدون تردید پاسخ داد: «امیدوارم لری آن را بخرد». اشاره ترامپ به لری الیسون بود که امروزه پس از ایلان ماسک با ثروتی بیش از 350 میلیارد دلار، دومین مرد ثروتمند جهان محسوب می شود.
با این حال، نام الیسون به اندازه ستاره های بزرگ فناوری مانند ایلان ماسک، جف بزوس، استیو جابز و مارک زاکربرگ در رسانه ها تکرار نمی شد، اگرچه ثروت او در بیش از یک مقطع از ثروت آنها فراتر رفته است. به همین دلیل برخی او را «میلیاردر مرموز که در سایه زندگی می کند» توصیف کرده اند و دلیل آن را دوری او از پلتفرم های رسانه های اجتماعی و اجتناب از کانون توجه رسانه ها می دانند.
اما این تصویر کاملاً دقیق نبود. الیسون در سال 2012 زمانی که تقریباً تمام یک جزیره در هاوایی را خرید و آن را به یک استراحتگاه مجلل تبدیل کرد که ثروتمندان، مشاهیر و افراد بانفوذ را جذب می کند، در صدر خبرها قرار گرفت. در آن زمان، مطبوعات بر جنبه های پر زرق و برق زندگی او تمرکز کردند: ناوگانی از قایق های تفریحی مجلل، جت های شخصی، امپراتوری املاک و مستغلات به ارزش میلیاردها دلار و ازدواج های مکرر.
در ماه اوت گذشته، معاملات تجاری الیسون پس از عقد قراردادهای میلیاردی برای خرید شرکت های بزرگ تولید فیلم و شبکه های تلویزیونی، نگرانی لیبرال های آمریکایی را برانگیخت و شروع به جلب توجه افکار عمومی کرد. این همزمان با جنبش تحولات بی سابقه در چشم انداز رسانه ای آمریکا بود که با افزایش نفوذ راست سیاسی در ایالات متحده مرتبط بود، که باعث شد برخی گمانه زنی کنند که این میلیاردر 81 ساله به دنبال ایجاد یک امپراتوری رسانه ای است که از طریق آن برای محکم کردن کنترل خود بر رسانه های سنتی، به نفع منافع دوست نزدیکش دونالد ترامپ، تلاش می کند.
اما در طول پنج دهه گذشته، این میلیاردر همواره با سیاستمداران و صاحبان قدرت و نفوذ در ارتباط بوده است، و این ارتباطات از مرزهای ایالات متحده آمریکا فراتر رفته است. او با تونی بلر، نخستوزیر پیشین بریتانیا، روابط نزدیکی داشته و با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اسرائیل، دوست است؛ نتانیاهو تعطیلات خصوصی خود را در جزیره الیسون در هاوایی میگذراند. گزارشهای مکرر نیز حاکی از روابط نزدیک او با سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا است.
این پیشینهها این پرسش را مطرح میکنند: چه کسی برای تبدیل شدن به یکی از قطبهای رسانهای جهان نامزد شده است؟ چگونه او در عرض چند دهه توانست ثروت و نفوذی برابر با کل ثروت برخی از کشورها به دست آورد؟ و مهمتر از همه: ایدئولوژی و گرایشهای سیاسی او چیست که شرکتش، اوراکل، را به یکی از برجستهترین حامیان ارتش رژیم اشغالگر اسرائیل تبدیل کرده و نام او را به هسته اصلی بحث در مورد آینده تیکتاک و صنعت افکار عمومی در سطح جهانی وارد کرده است؟
در دنیای امروز، شرکتهای فناوری صرفاً ابزار نیستند، بلکه زیرساختهایی هستند که ضرباهنگ زندگی معاصر را کنترل میکنند. یانیس واروفاکیس، اقتصاددان و سیاستمدار یونانی، این تحول را «فئودالیسم دیجیتال» توصیف کرد و گفت که عصر سرمایهداری سنتی به نفع «فئودالیسم تکنولوژیک» عقبنشینی میکند، جایی که تعداد کمی جریان، اطلاعات و رابط را در انحصار خود دارند.
در قلب این نقشه، نام لری الیسون به عنوان مردی قرار دارد که بر لایههای عمیق دادهها نظارت میکند؛ لایههایی که ما به آنها اضافه میکنیم و نمیبینیم، در حالی که از تلفن یا کارت اعتباری استفاده میکنیم، یا حتی وقتی به بیمارستانی میرویم و اطلاعات سلامتی شما در سیستمهای داخلی آنها وارد و ثبت میشود.
امپراتوران فناوری تقریباً بر تمام جنبههای زندگی، از تعاملات دیجیتالی ما گرفته تا پلتفرمهای رسانههای اجتماعی که روزانه از آنها استفاده میکنیم، تسلط دارند. گری بلوم، مدیر اجرایی سابق شرکت اوراکل، در یک مستند درباره زندگی الیسون که توسط بلومبرگ تهیه شده، اظهار داشت که در قلب این جهان، لری الیسون به عنوان مردی شناخته میشود که بر دادههای همه کنترل دارد.
شاید اکنون به این فکر میکنید که این شرکت چیست و چه محصولی را به ما ارائه میدهد، اما برای درک عمیقتر این موضوع، باید به گذشته برگردیم و داستان این جوان جاهطلب، الیسون، را از ابتدا بررسی کنیم.
لری الیسون در ۱۷ اوت ۱۹۴۴ از مادری مجرد به نام فلورانس اسپلمن به دنیا آمد. او در سن نه سالگی به نزد بستگانش، لیلیان و لوئیس الیسون، فرستاده شد تا آنها سرپرستی او را بر عهده بگیرند. خانواده الیسون لری را به فرزندی پذیرفتند و لری تا دوران جوانی متوجه نشد که فرزندخوانده است، تا اینکه روزی لوئیس در شام به او این موضوع را گفت.
الیسون وارد دانشگاه ایلینوی شد، اما پس از مرگ مادرخواندهاش، تحصیل را رها کرد. اگرچه سال بعد وارد دانشگاه شیکاگو شد، اما آنجا را نیز قبل از پایان سال ترک کرد و تصمیم گرفت تحصیلات دانشگاهی خود را ادامه ندهد. لری برای شروعی دوباره، وسایل خود را جمع کرد و به ایالت کالیفرنیا رفت و پس از آن به طور متناوب در شرکتهای فناوری مشغول به کار شد.
شاید نیمه اول زندگی این غول فناوری سخت بوده باشد، اما به نظر میرسد که آن شروع بد در شکلگیری شخصیت او، که مایل به پیروزی به هر طریق ممکن بود، نقش داشته است، زیرا هدف برای او وسیله را توجیه میکرد.
در دهه هفتاد قرن گذشته، الیسون به عنوان یک برنامهنویس کوچک در یک شرکت فناوری نوپا به نام اَمدال (Amdahl) مشغول به کار شد؛ شرکتی که توسط جین اَمدال، دانشمند کامپیوتر آمریکایی، در سال ۱۹۷۰ پس از استعفا از شرکت فناوری معروف «آیبیام» تأسیس شد.
این جوان جاهطلب از طریق کار خود توانست تجربه در برنامهنویسی و مهارتهای اساسی کامپیوتر را کسب کند. در آن زمان، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) به دنبال برنامهنویسان با استعدادی بود که بتوانند سیستمهای اطلاعاتی قادر به مدیریت پایگاههای داده بزرگ را طراحی کنند، زیرا این سازمان به یک سیستم اطلاعاتی نیاز داشت که بتواند مقادیر زیادی از دادهها را ذخیره کند و در عین حال امکان اتصال و تجزیه و تحلیل سریع و مؤثر این دادهها را فراهم کند. این معامله نقطه شروع واقعی برای الیسون بود و او امپراتوری خود را در دنیای فناوری از معاملهای که از ۵۰ هزار دلار تجاوز نمیکرد، بنا کرد.
در سال ۱۹۷۵، برنامه سیا یک نام رمز به نام «پروژه اوراکل» گرفت. الیسون برای کار بر روی آن به یک ذهن مهندسی نیاز داشت که به او کمک کند، به همین دلیل تصمیم گرفت از دو تن از همکارانش، بوب ماینر و ادوارد اوتس، نوابغ برنامهنویسی و فناوری، کمک بگیرد. در سال ۱۹۷۷، این سه نفر برای تأسیس آزمایشگاههایی برای توسعه نرمافزار، با یکدیگر شراکت کردند.
الیسون نابغه برنامه نویسی نبود، بلکه بیشتر چهره رسانه ای شرکت بود و از توانایی های بازاریابی برجسته ای برخوردار بود. کسانی که با او هم عصر بودند می گویند که او فردی بود که می توانست هر کسی را متقاعد کند که هر چیزی را بخرد، و در آن زمان الیسون به ایده ای نیاز داشت که او را قادر سازد تا پایگاه های داده بزرگ مورد نظر خود را بسازد.
او هدف خود را در یک مقاله تحقیقاتی یافت که توسط ادگار فرانک کود، دانشمند کامپیوتر بریتانیایی، در سال 1970 با عنوان "مدل رابطه ای داده ها برای بانک های داده بزرگ مشترک" منتشر شد، مطالعه ای که سنگ بنای پایگاه های داده رابطه ای را که امروزه می شناسیم، بنا نهاد، که به عنوان سیستم های ذخیره سازی - که در آن زمان بی نظیر بودند - قادر به سازماندهی داده ها در جداول به هم پیوسته عمل می کنند.
اوراکل محصولات خود را به طور مستقیم به مشتریان نمی فروشد، بلکه پایگاه های داده بزرگ، سیستم های مدیریت داده و خدمات محاسبات ابری را می فروشد، که این امر، علیرغم گسترش آن، آن را در پشت لیست بلندبالایی از مشتریان پنهان می کند، اما در عین حال کنترل کاملی بر داده های میلیاردها کاربر به آن می دهد.
از طریق بانک های داده غول پیکر، امپراتوران فناوری، به ویژه لری الیسون، نه تنها قادر به پیش بینی رفتار کاربران شده اند، بلکه از روش های تأثیرگذاری بر آنها نیز آگاهی کامل دارند، که این امر به آنها نفوذ فوق العاده ای در سطوح اقتصادی و سیاسی داده است که گاهی از قدرت دولت ها نیز فراتر می رود.
این همه ماجرا نیست، در سال 2022، شرکت اوراکل متعلق به الیسون، 69 درصد از شرکت سرنر (Cerner) پیشرو در سیستم های فناوری پزشکی را به مبلغ 28 میلیارد دلار خریداری کرد. این شرکت گرداننده بسیاری از سیستم های بهداشتی در جهان عرب است، و بدین ترتیب الیسون با تصاحب سرنر، بازار جدیدی از پول و داده را برای خود گشوده است.
با چنین نفوذی، قرار بود شرکت اوراکل نمونه ای از شفافیت و صداقت باشد، اما در سال 2024، به نقض قوانین حریم خصوصی و حمایت از مصرف کنندگان و فروش داده های شخصی میلیاردها کاربر به طرف های دیگر بدون رضایت آنها متهم شد.
این داده ها شامل کلیدواژه های جستجو در اینترنت، الگوهای خرید مصرف کنندگان و نحوه استفاده آنها از کارت های اعتباری خود بود، در نتیجه مجموعه ای از دادخواست های دسته جمعی علیه آن مطرح شد، و این شرکت در آن زمان به پرداخت 115 میلیون دلار برای حل و فصل این دادخواست ها در خارج از دادگاه متوسل شد.
لری الیسون رونق هوش مصنوعی را به عنوان یک طلسم خوش شانسی برای خود می داند، او به نخست وزیر سابق بریتانیا، تونی بلر، گفته است که هوش مصنوعی از هر چیزی که تمدن بشری قبلاً دیده است، از جمله انقلاب صنعتی و اختراع برق، پیشی می گیرد.
بر اساس برآوردهای روزنامه تلگراف بریتانیا، پس از اینکه الیسون بالاترین درآمد را در یک روز به میزان 88 میلیارد دلار به دست آورد، و برای چند ساعت کوتاه عنوان ثروتمندترین مرد جهان را به خود اختصاص داد، اما بعد ایلان ماسک قبل از بسته شدن معاملات دوباره به صدر بازگردد ثروت لری الیسون (354 میلیارد دلار) برای اولین بار در 10 سپتامبر گذشته از ثروت ایلان ماسک (434 میلیارد دلار) فراتر رفت.
کارشناسان راز افزایش ناگهانی سهام اوراکل را به رونق هوش مصنوعی نسبت می دهند، که با توجه به افزایش تقاضا برای مراکز داده و خدمات ابری مرتبط با هوش مصنوعی، امیدهای این شرکت را افزایش داده است، که این امر به افزایش ثروت لری الیسون به عنوان مالک بزرگترین سهم به میزان 41 درصد از سهام شرکت کمک کرده است.
این در حالی است که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در یک کنفرانس مطبوعاتی از راه اندازی پروژه "استارگیت" خبر داد که هدف آن سرمایه گذاری نزدیک به 500 میلیارد دلار در ایجاد زیرساخت های هوش مصنوعی در ایالات متحده، از طریق یک مشارکت سه جانبه بین لری الیسون و سام آلتمن، مدیر اجرایی شرکت "اوپن ای آی" (OpenAI) سازنده مدل هوش مصنوعی مشهور "چت جی پی تی"، و همچنین ماسایوشی سون، تاجر ژاپنی و مدیر اجرایی شرکت "سافت بنک" اجرایی است.
در حالی که الیسون آماده پیوستن به باشگاه امپراتوران هوش مصنوعی میشود، در طرف مقابل، میلیاردها دلار برای تأسیس یک امپراتوری رسانهای در طول و عرض ایالات متحده هزینه میکند، اما آن را تحت پوشش شرکتهای نوپا در زمینه تولید فیلم متعلق به دو پسرش، مگان و دیوید الیسون، اداره میکند.
مگان در سال 2011 شرکت تولید فیلم "آناپورنا پیکچرز" (Annapurna Pictures) را تأسیس کرد، در حالی که دیوید در سال 2010 شرکت رسانهای نوپای خود، اسکایدنس (Skydance) را با حمایت میلیاردها دلار پدرش تأسیس کرد.
از سوی دیگر، آنچه واقعاً قابل توجه بود، بدست آوردن شرکت تولید فیلم عظیم پارامونت پیکچرز توسط اسکایدنس در اوت گذشته بود، پس از آنکه الیسون پسر معاملهای به ارزش 8 میلیارد دلار آمریکا منعقد کرد تا 50 درصد از داراییهای این شرکت را در اختیار بگیرد که شامل شبکههای تلویزیونی مشهوری مانند "سی بی اس" و شبکه "ام تی وی" میشود.
به دنبال آن، اظهاراتی از دیوید منتشر شد که در آن از قصد خود برای به دست آوردن شرکت "وارنر برادرز دیسکاوری"، یکی از غولهای هالیوود که داراییهای آن شامل شبکه تلویزیونی مشهور "اچ بی او" و شبکه خبری "سی ان ان" میشود، خبر داد. این معامله ممکن است ارزشی بیش از 70 میلیارد دلار داشته باشد.
این معاملات نگرانی الکس دیگروت، تحلیلگر رسانهای را برانگیخت، به ویژه پس از آنکه شبکه تلویزیونی "سی بی اس" استیون کولبر، مجری مشهور برنامهها را به دلیل انتقاد از تصمیم شرکت مادر (پارامونت) مبنی بر حل و فصل دادخواست با دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، متوقف کرد و این تصمیم را "رشوه بزرگ" توصیف کرد.
دیگروت اظهار داشت که حذف یک به یک مجریان برنامههای تلویزیونی شبانه توسط ترامپ با تغییر در مالکیت شبکههای رسانهای همزمان است، که او آن را حرکتی موازی برای ترسیم مجدد صحنه رسانهای در ایالات متحده میداند، به گونهای که به نفوذ راست سیاسی خدمت کند، به ویژه اینکه یک رابطه دوستانه بین الیسون و دونالد ترامپ وجود دارد.
این نگرانیها پس از اظهارات اخیر رئیس جمهور آمریکا افزایش یافت که در آن اشاره کرد پلتفرم ویدئویی مشهور "تیک تاک" در شرف تبدیل شدن به مالکیت اتحادیهای از شرکتهای برجسته آمریکایی است که در راس آن شرکت میلیاردر لری الیسون و خانواده روبرت مرداک، صاحب امپراتوری رسانهای بزرگ و کانال فاکس نیوز و روزنامه وال استریت ژورنال قرار دارند.
و این معامله اگر موفق شود، الیسون را قادر میسازد تا بر یک پلتفرم ارتباط اجتماعی که تعداد دنبال کنندگان آن تنها در ایالات متحده به بیش از 150 میلیون نفر میرسد، کنترل پیدا کند، که به این میلیاردر آمریکایی نفوذ عظیمی نه تنها بر شبکههای رسانهای سنتی، بلکه بر پلتفرمهای ارتباط اجتماعی چند نسلی میدهد.
در سال 2024، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه سابق آمریکا، به همراه میت رامنی، سیاستمدار آمریکایی و فرماندار سابق ایالت ماساچوست، برای بحث در مورد تأثیر پلتفرمهای ارتباط اجتماعی و به طور خاص اپلیکیشن تیک تاک در شکلدهی افکار عمومی جهانی گرد هم آمدند.
اظهارات نشان میداد که بحران واقعی آنها ناتوانی در نظارت و فیلتر کردن محتوایی است که به دست آمریکاییها میرسد، به ویژه در چارچوب جنگی که دولت رژیم اشغالگر اسرائیل از هفتم اکتبر/مهر 2023 علیه نوار غزه به راه انداخته است، محتوایی که آنها معتقد بودند بر تصویر عمومی اسرائیل تأثیر منفی میگذارد.
این دو مرد در پایان این دیدار به این نتیجه رسیدند که ممنوع کردن اپلیکیشن و جلوگیری از دیدن جنایات اسرائیلی که در این منطقه مرتکب میشود، به آرام کردن اوضاع در خیابانهای آمریکا کمک میکند.
این امر گمانهزنیهای برخی را تأیید میکند مبنی بر اینکه دلیل واقعی کارزار بیامانی که برخی از قانونگذاران در کنگره آمریکا به راه انداختند و منجر به صدور قانون منع تیکتاک در سال ۲۰۲۴ شد، به دلیل حجم بالایی بود که مسئله فلسطین در این پلتفرم به دست آورده بود؛ تصاویر و ویدیوهایی که از نوار غزه بیرون میآمد، به شکلگیری آگاهی بخش بزرگی از جوانان آمریکایی کمک کرد، کسانی که با چشمان خود فجایع و جنایات وحشیانهای را دیدند که ارتش اشغالگر اسرائیل در نوار محاصرهشده و گرسنه غزه مرتکب میشود، که این کاملاً با تصویر ایدهآلی که برخی رسانههای غربی سعی داشتند به ارتش اشغالگر بدهند، در تضاد بود.
تیکتاک تنها برنامهای بود که تحت نفوذ تلآویو قرار نگرفت و قدرت خود را در استفاده از «قیچی سانسور» برای محدود کردن محتوای فلسطینی و حذف آن اعمال نکرد، این در حالی بود که ۹۰ درصد از پلتفرمهای رسانههای اجتماعی در ایالات متحده، مانند شرکت «متا» مالک فیسبوک، به خواستههای مقامات اسرائیلی در خصوص تعدیل و حذف محتوای طرفدار فلسطین گردن نهادند.
اما دلیل انتخاب خاص لری الیسون برای تکمیل معامله تصاحب این برنامه، بر کسی پوشیده نیست. در این رابطه، روزنامهنگار آمریکایی گلن گرینوالد در توییتی در پلتفرم ایکس گفت: «لری الیسون، میلیاردر شرکت اوراکل که میلیونها دلار به ارتش اسرائیل کمک کرده است، اکنون پلتفرم تیکتاک را خریداری خواهد کرد.» او این را فرصتی طلایی برای اسرائیل پس از فروپاشی محبوبیتش در ایالات متحده دانست.
در سال ۲۰۱۴، از لری الیسون در مورد رابطهاش با اسرائیل سؤال شد، او در مصاحبهای که با گیل تماری، روزنامهنگار اسرائیلی انجام داد، با ضمیر جمع متکلم «ما» پاسخ داد و گفت: «ما بیش از ۲۰۰۰ سال ملتی بدون کشور بودهایم و به همین دلیل باید با تمام قدرت از زنان و مردان شجاع ارتش اسرائیل حمایت کنیم.»!!!
این میلیاردر آمریکایی از ابراز تمایلات صهیونیستی و حمایت کامل خود از اسرائیل خجالت نکشید و تصریح کرد که از سرزمینهای اشغالی فلسطین بازدید کرده و به انتصاب سافرا کتز، زن تاجر اسرائیلی، به عنوان مدیرعامل شرکت «اوراکل» که سهام عمده آن را در اختیار دارد، افتخار میکند.
الیسون رابطه دوستی صمیمانهای با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل دارد و همچنین به عنوان یک کمککننده سخاوتمند به ارتش اشغالگر اسرائیل شناخته میشود، به طوری که در سال ۲۰۱۷ مبلغ ۱۶.۶ میلیون دلار به سازمان «دوستان ارتش اسرائیل» کمک کرد.
جنبش تحریم اسرائیل و سلب سرمایهگذاری و تحریمها (BDS)، شرکت اوراکل را در فهرست شرکتهای همدست با ارتش اشغالگر اسرائیل در نسلکشی مداوم در نوار غزه از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ قرار داده است.
این جنبش در گزارشی مفصل دو صفحهای از فعالیتهای شرکت آمریکایی و چگونگی همکاری آن با ارتش اشغالگر و ارائه فناوریها و خدمات هوش مصنوعی و رایانش ابری به آن پرده برداشت، که این امر آن را قادر ساخت تا نقضهای فاحشی از حقوق بشر را در داخل این منطقه مرتکب شود.
در این فهرست به مشارکت اوراکل با نیروی هوایی اسرائیل در سال ۲۰۲۱ به منظور راهاندازی یک پروژه محرمانه برای مهندسی دادهها اشاره شده است و در سال ۲۰۲۲، این شرکت میزبان سربازان اسرائیلی و توسعهدهندگان نرمافزار وابسته به ارتش اشغالگر بود تا آنها را در مورد استفاده از خدمات ابری اوراکل برای اهداف نظامی آموزش دهد.
همچنین، اوراکل در آغاز جنگ، با همکاری وزارتخانههای اسرائیلی، ابتکاری را برای تقویت محتوای طرفدار اسرائیل در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، «تیک تاک» و پلتفرم «ایکس» (توئیتر سابق) رهبری کرد. سال گذشته، این شرکت نزدیک به نیم میلیون دلار برای ارائه کمکهای پزشکی به سربازان ارتش اسرائیل در طول جنگ اهدا کرد.
بر اساس توافق اخیر آمریکا و چین، منابع خبری گزارش میدهند که شرکت اوراکل مسئولیت آموزش مجدد الگوریتم آمریکایی تیک تاک را بر عهده خواهد گرفت و دادههای کاربران در یک ابر امن در اینترنت ذخیره میشود که به طور مستقیم توسط این شرکت آمریکایی مدیریت و نظارت میشود. این کار در چارچوب نظارت مستمر بر الگوریتم برای اطمینان از یکپارچگی محتوا، یا به عبارت بهتر، برای اطمینان از خالی بودن برنامه از محتوای طرفدار فلسطین انجام میشود.
بعید است که چین با انتقال مالکیت معنوی الگوریتم مادر موافقت کند. اما رایجترین سناریو، که در تفسیر کاخ سفید و مطبوعات فناوری ذکر شده است، صدور مجوز برای نسخهای از الگوریتم است که بر روی دادههای آمریکایی تحت نظارت اوراکل آموزش داده میشود، با نظارت بر نحوه ارزیابی محتوای "حساس".
این فرمول به معنای قرار دادن سقف و محدودیتهایی بر بیان است تا تجربه تیک تاک در ایالات متحده به یک تجربه آمریکایی با استانداردها و تعصبات اسرائیلی تبدیل شود که با تجربه جهانی کاربران متفاوت است.
در اینجا، اظهارات نتانیاهو به هسته اصلی معادله بازمیگردد. اگر پلتفرمها همانطور که او گفت "سلاح" محسوب شوند، کنترل بر ظاهر محتوا، نه فقط حذف مستقیم، به ابزاری فوقالعاده مؤثر در تصورات عمومی تبدیل میشود. و اگر ائتلافی به رهبری سرمایهگذارانی که رابطه ارگانیک با اسرائیل دارند محقق شود، مطمئناً با مرحله جدیدی از تعصب فنی روبرو خواهیم شد.
انتظار میرود سرمایهگذاران آمریکایی 80 درصد از نسخه آمریکایی "تیک تاک" را به دست آورند، در حالی که 20 درصد باقی مانده متعلق به شرکت مادر چینی "بایت دنس" خواهد بود. اما داستان در اینجا فراتر از این سوال است که "چه کسی این برنامه را میخرد؟". ما با یک نیروی جدید روبرو هستیم که ممکن است زیرساختها (ذخیرهسازی ابری و دادهها) را با روایت (پلتفرمهای ارتباطی و استودیوهای تولید هالیوود) متحد کند.
آزمون واقعی در ماههای آینده خواهد بود: چه چیزی واقعاً در الگوریتم، سیاستها و محتوا تغییر خواهد کرد؟ و آیا مطبوعات آمریکا، کنگره و نهادهای نظارتی که ایالات متحده همیشه به آنها افتخار کرده است، میتوانند استانداردهایی را تحمیل کنند که از لغزش تجربه تیک تاک به یک حباب قدرتطلبانه آمریکایی منزوی جلوگیری کند، جایی که روایتی حاکم است که اسرائیل آن را دوست دارد و امیدوار است در آینده نزدیک آن را نجات دهد؟