بیماری اسکیزوفرنی یک اختلال روانی پیچیده است که به طور عمده با علائمی مانند توهمات، هذیانها، مشکلات در تفکر و ارتباطات و از دست دادن تماس با واقعیت همراه است. وجود هذیانهای نظامیافته و یا توهمات شنیداری وسیع، از مهمترین علایم این نوع اسکیزوفرنی میباشد.
روانگسیختگی، اسکیزوفرنی یا شیزوفرنی (به انگلیسی: Schizophrenia) یک اختلال روانی است که با دورههای مداوم یا عودکنندهٔ روانپریشانه مشخص میشود. علائم اصلی شامل توهم (غالبا توهم شنیداری)، هذیان و اختلال تفکر است. علائم دیگر عبارتند از کنارهگیری اجتماعی، کاهش ابراز عواطف و بیتفاوتی.
علائم معمولاً به تدریج بروز پیدا میکنند، در اوایل بزرگسالی شروع میشوند و در بسیاری از موارد هرگز بهطور کامل برطرف نمیشوند. برای تشخیص، هیچ آزمون عینی مشخصی وجود ندارد؛ بر اساس رفتار مشاهدهشده از بیمار توسط پزشک یا روانشناس بالینی، برای تشخیص نیاز است سابقهای شامل تجارب گزارششدهٔ فرد و گزارش افراد آشنا با فرد تهیه شود. برای تشخیص بیماری اسکیزوفرنی، پزشکان باید تأیید کنند که علائم و اختلالات عملکردی در فرد به مدت شش ماه (بر اساس DSM-5) یا یک ماه (بر اساس ICD-11) وجود داشته است.
بسیاری از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی دارای اختلالهای روانی دیگر نیز هستند، بهویژه اختلالات سوءمصرف مواد، اختلالات افسردگی، اختلالات اضطرابی و اختلال وسواس فکری-عملی
بخش | عنوان | توضیحات کامل |
تعریف بیماری | اسکیزوفرنی چیست؟ | یک اختلال روانی مزمن و شدید است که بر نحوه تفکر، احساس و رفتار فرد تأثیر میگذارد و باعث میشود فرد توانایی تمایز بین واقعیت و خیال را از دست بدهد (روانپریشی). این بیماری یک گسست در کارکرد طبیعی ذهن، نه دوپاره شدن شخصیت، ایجاد میکند و معمولاً در اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع میشود. |
علل و عوامل خطر | علت اسکیزوفرنی | علت دقیق ناشناخته است، اما ترکیبی از عوامل در مدل آسیبپذیری-استرس نقش دارند: |
عوامل بیولوژیکی و ژنتیکی | عدم تعادل در انتقالدهندههای عصبی (مانند دوپامین و گلوتامات). استعداد ارثی (اگر یکی از والدین مبتلا باشد، احتمال ابتلای فرزند حدود ۱۰٪ است). ناهنجاریهای ساختاری یا عملکردی در مغز. | |
عوامل محیطی و رشدی | استرسهای شدید زندگی (بهعنوان محرک). عوارض دوران بارداری و زایمان (مانند سوءتغذیه جنین یا قرار گرفتن در معرض ویروسها). مصرف مواد مخدر (به ویژه حشیش) در دوران نوجوانی. | |
علائم بیماری | علائم مثبت (Positive Symptoms) | افزودههایی بر رفتار عادی که در افراد سالم دیده نمیشود (نشاندهنده فعالیت غیرعادی مغز): |
۱. هذیان (Delusions): باورهای غلط و غیرواقعی ثابت (مانند توهم توطئه، هذیان عظمت). | ||
۲. توهم (Hallucinations): تجربه حسی چیزهایی که وجود خارجی ندارند (شایعترین نوع: توهم شنیداری). | ||
۳. گفتار آشفته: تفکر گسیخته، پرت و پلا گویی، انحراف گفتار. | ||
۴. رفتار بسیار آشفته یا کاتاتونیک: رفتارهای غیرعادی، حرکات عجیب یا بیحالی شدید. | ||
علائم منفی (Negative Symptoms) | کاهش یا فقدان عملکردهای طبیعی (نشاندهنده اختلال در مدارهای مغزی): | |
۱. فقر بیان یا کمحرفی (Alogia). | ||
۲. کاهش لذت یا بیعلاقگی به فعالیتهای لذتبخش (Anhedonia). | ||
۳. کندی یا محدودیت ابراز عواطف (Blunted Affect). | ||
۴. کاهش انگیزه و ناتوانی در شروع فعالیتها (Avolition). | ||
علائم شناختی (Cognitive Symptoms) | مشکلاتی در فرآیندهای فکری و حافظه: اختلال در حافظه فعال، مشکل در توجه و تمرکز، ضعف در حل مسئله و برنامهریزی. | |
انواع (زیرگروهها) | انواع اسکیزوفرنی (بر اساس DSM-5) | توجه: در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، زیرگروههای قبلی (مانند پارانوئید، آشفته، کاتاتونیک) حذف شدهاند. اکنون بیماری به عنوان یک اختلال در «طیف اسکیزوفرنی» با توصیفگرهای خاص (مانند وجود علائم کاتاتونیک) طبقهبندی میشود. |
انواع قدیمی (DSM-IV) | ۱. پارانوئید: (شایعترین) هذیان و توهم برجسته (گزند و آزار یا عظمت). ۲. آشفته/هبفرنیک: گفتار و رفتار نامنسجم و عاطفه نامتناسب. ۳. کاتاتونیک: ناهنجاریهای حرکتی شدید (بهت یا فعالیت بیش از حد). ۴. نامتمایز: وجود علائم متعدد که در هیچ یک از زیرگروهها جای نمیگیرد. ۵. باقیمانده: سابقه یک دوره حاد با تداوم علائم منفی خفیف. | |
تشخیص | نحوه تشخیص اسکیزوفرنی | تشخیص صرفاً بالینی بوده و توسط روانپزشک یا متخصص سلامت روان انجام میشود. |
معیارهای تشخیصی (DSM-5) | ۱. وجود حداقل ۲ علامت از ۵ علامت اصلی (هذیان، توهم، گفتار آشفته، رفتار آشفته، علائم منفی) که حداقل یکی از آنها باید هذیان، توهم یا گفتار آشفته باشد. ۲. وجود اختلال مداوم در عملکرد اجتماعی یا شغلی. ۳. مدت زمان علائم باید حداقل ۶ ماه طول کشیده باشد. ۴. رد سایر اختلالات (مانند اختلال دوقطبی، اختلال اسکیزوافکتیو یا مصرف مواد). | |
درمان | آیا اسکیزوفرنی درمان قطعی دارد؟ | خیر، درمان قطعی ندارد اما کاملاً قابل کنترل و مدیریت است. درمان اغلب مادامالعمر و ترکیبی است. |
درمانهای اصلی (مدیریت) | ۱. دارودرمانی: استفاده از داروهای ضدروانپریشی (نسل اول یا دوم) برای کنترل علائم مثبت (هذیان و توهم) و تثبیت وضعیت بیمار. ۲. رواندرمانی/رواناجتماعی: آموزش مهارتهای اجتماعی، خانوادهدرمانی (برای حمایت از خانواده و کاهش عود)، درمان شناختی رفتاری (CBT) و توانبخشی شغلی. | |
هدف درمان | کاهش دفعات و شدت عود، بهبود عملکرد روزانه، و دستیابی به کیفیت زندگی مطلوبتر. |
اسکیزوفرنی یک اختلال پیچیده سلامت روان است که با بروز اولین نشانهها نیاز به درمان فوری دارد. هدف از درمان، مدیریت علائم، جلوگیری از عود، و افزایش عملکرد تطبیقی است تا بیمار بتواند دوباره در جامعه ادغام شود. درمان اسکیزوفرنی معمولاً شامل ترکیبی از دارو و درمان شناختی-رفتاری برای هر فرد است. داروهای ضد روانپریشی سنگبنای درمان اسکیزوفرنی هستند و با تأثیر بر واسطه عصبی مغز (دوپامین) عمل می کنند.
سایر داروها، مانند داروهای ضد افسردگی یا داروهای ضداضطراب نیز ممکن است کمککننده باشند. درمانهای روانشناختی، مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT)، میتواند به افراد مبتلا به اسکیزوفرنی کمک کند با علائم توهم یا هذیان بهتر کنار بیایند. آموزش مهارتهای اجتماعی، خانوادهدرمانی، توانبخشی حرفهای، و اشتغال حمایتی از دیگر اشکال درمانی هستند که میتوانند به مدیریت این بیماری کمک کنند. در حالی که هیچ درمانی برای اسکیزوفرنی وجود ندارد، تحقیقات منجر به درمانهای نوآورانه و ایمنتر می شود. کارشناسان همچنین با مطالعه ژنتیک، انجام تحقیقات رفتاری، و استفاده از تصویربرداری پیشرفته برای بررسی ساختار و عملکرد مغز، در حال کشف علل این بیماری هستند. این رویکردها نوید درمانهای جدید و موثرتر را میدهند. در هر صورت توجه به این نکته مهم است که درمان اسکیزوفرنی نباید هیچگاه متوقف شود حتی زمانی که علائم فروکش کرده باشند.
اسکیزوفرنی یک اختلال روانی مزمن و شدید است که بر نحوه تفکر، احساس و رفتار فرد تأثیر میگذارد. این بیماری باعث میشود که بیمار اغلب توانایی تمایز بین واقعیت و خیال را از دست بدهد، که به آن روانپریشی گفته میشود. این اختلال شامل طیف وسیعی از علائم است که میتواند باعث مشکلاتی در عملکرد روزانه، تحصیلی یا شغلی شود. اسکیزوفرنی یک بیماری شایع است که معمولاً در اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع میشود و نیاز به درمان و مراقبت مادامالعمر دارد. این بیماری مسری نیست و ناشی از ضعف اراده یا کمهوشی نیست.
اسکیزوفرنی پارانوئید که اکنون دیگر به عنوان یک تشخیص جداگانه در نظر گرفته نمیشود و به زیرمجموعهای از اسکیزوفرنی تبدیل شده است، شایعترین شکل این بیماری بود. مشخصه اصلی این نوع، وجود هذیانها و توهمات برجسته است. در این حالت، هذیانها اغلب در مورد گزند و آزار (این باور که دیگران قصد آسیب رساندن، تعقیب یا خیانت به او را دارند) و یا هذیان عظمت (باور به داشتن قدرت، شهرت یا تواناییهای فوقالعاده) هستند. بیماران پارانوئید نسبت به سایر انواع اسکیزوفرنی، کمتر دچار اختلالات شدید در تفکر یا رفتار آشفته میشوند و به همین دلیل ممکن است عملکرد اجتماعی و شغلی بهتری داشته باشند، اما سوء ظن غیرقابل توجیه آنها نسبت به دیگران میتواند حفظ روابط و دریافت کمک پزشکی را دشوار کند.
بیماری اسکیزوفرنی درمان قطعی (به معنای ریشهکن شدن کامل) ندارد، اما کاملاً قابل کنترل و مدیریت است. این بیماری یک اختلال مزمن بوده و نیازمند یک رویکرد درمانی جامع و مادامالعمر است. هسته اصلی درمان شامل داروهای ضدروانپریشی است که به تنظیم مواد شیمیایی مغز و کاهش علائم مثبت (مانند توهم و هذیان) کمک میکنند. علاوه بر دارودرمانی، درمانهای روانی-اجتماعی مانند رواندرمانی فردی، خانوادهدرمانی، آموزش مهارتهای اجتماعی، و توانبخشی شناختی نقش حیاتی دارند تا به بیمار کمک کنند تا مهارتهای روزانه خود را بهبود بخشیده و عملکرد اجتماعی و شغلی بهتری داشته باشد. هدف از درمان، کاهش شدت و دفعات عود علائم و دستیابی به یک زندگی نسبتاً عادی است.
علائم اسکیزوفرنی را میتوان به سه دسته اصلی تقسیم کرد:
علائم مثبت: شامل رفتارهایی است که در افراد سالم وجود ندارد. شایعترین آنها هذیانها (باورهای غلط که با واقعیت سازگار نیستند، مانند باور به تعقیب شدن) و توهمات (تجربه حسی چیزهایی که وجود ندارند، مانند شنیدن صداها یا دیدن تصاویر) است.
علائم منفی: به معنای کاهش یا فقدان عملکرد طبیعی است. این علائم شامل کاهش انگیزه، کمحرفی، انزوای اجتماعی، کندی یا محدود شدن عواطف و احساسات، و بیتوجهی به بهداشت فردی است.
علائم شناختی: شامل مشکلاتی در فرآیندهای فکری است، مانند مشکل در توجه و تمرکز، اختلال در حافظه فعال (نگهداری اطلاعات برای استفاده فوری)، و کاهش سرعت پردازش اطلاعات، که این مشکلات توانایی فرد برای حل مسئله و سازماندهی زندگی روزانه را مختل میکند.
مرحله | توضیحات کامل | علائم کلیدی | روشهای تشخیص | درمان و مداخله | نکات مهم برای خانواده | هدف نهایی |
---|---|---|---|---|---|---|
۱. آغاز و تشخیص زودهنگام | اسکیزوفرنی معمولاً در اواخر نوجوانی تا اوایل ۳۰سالگی بروز میکند. تشخیص زودهنگام نقش مهمی در کنترل بیماری دارد. | تغییر ناگهانی در رفتار، گوشهگیری، بدبینی، کاهش تمرکز، توهم خفیف، بیخوابی | مصاحبه روانپزشکی، آزمونهای بالینی، سابقه خانوادگی، بررسی عملکرد اجتماعی | مراجعه فوری به روانپزشک، شروع درمان دارویی اولیه | توجه به نشانهها، پرهیز از قضاوت، حمایت عاطفی بدون فشار | جلوگیری از پیشرفت علائم |
۲. فاز حاد بیماری | مرحلهای که توهمها و هذیانها شدت میگیرند و فرد از واقعیت فاصله میگیرد. | شنیدن صدا، دیدن تصاویر غیرواقعی، احساس تعقیب یا کنترل، پرخاشگری، اضطراب شدید | ارزیابی روانپزشکی، MRI یا CT برای排除 علل جسمی، تستهای روانسنجی | داروهای ضدروانپریشی (Antipsychotics) مانند ریسپریدون، الانزاپین یا کلوزاپین | اطمینان از مصرف منظم دارو، پرهیز از بحث مستقیم درباره توهمها، فراهمکردن محیط امن | کنترل علائم روانپریشی |
۳. فاز تثبیت و تنظیم دارویی | بعد از کاهش علائم حاد، تمرکز بر تنظیم دوز دارو و سازگاری با درمان است. | کاهش توهم، اما خستگی، افزایش وزن یا بیحالی ممکن است دیده شود | ویزیت منظم با پزشک، بررسی عوارض جانبی دارو | تنظیم دقیق داروها، درمان ترکیبی (دارو رواندرمانی شناختی) | همراهی در مراجعات، تشویق به ادامه درمان | تثبیت وضعیت روانی |
۴. فاز توانبخشی روانی و اجتماعی | در این مرحله، فرد باید مهارتهای اجتماعی، شغلی و شناختی خود را بازیابد. | بهبود ارتباط، تمرکز بهتر، اما گاهی بیاحساسی یا کندی ذهنی | ارزیابی مهارتهای شناختی و اجتماعی | رواندرمانی، کاردرمانی، گروهدرمانی، فعالیتهای ساختارمند | حمایت در بازگشت به محیط اجتماعی، تشویق به استقلال تدریجی | بازگشت به عملکرد عادی روزمره |
۵. سبک زندگی و تغذیه سالم | تغذیه، خواب و ورزش نقش مهمی در بهبود عملکرد مغزی دارند. | بینظمی خواب، کمتحرکی، اضافهوزن ناشی از دارو | ارزیابی تغذیهای و جسمی دورهای | رژیم مدیترانهای، خواب منظم، پرهیز از الکل و مواد مخدر | تهیه وعدههای سالم، نظارت بر خواب | حفظ سلامت جسمی و روانی |
۶. حمایت خانوادگی و محیطی | خانواده و دوستان ستون اصلی موفقیت درمان هستند. | استرس خانوادگی، سوءتفاهم نسبت به بیماری | جلسات مشاوره خانوادگی | آموزش خانواده درباره اسکیزوفرنی و شیوه رفتار درست | رفتار آرام، بدون قضاوت و حمایتگرانه | جلوگیری از عود علائم |
۷. پیگیری بلندمدت و پیشگیری از عود | بیماری مزمن است و نیاز به پیگیری مادامالعمر دارد. | بازگشت تدریجی علائم، فراموشی مصرف دارو | پایش منظم توسط روانپزشک | ادامه دارو حتی در زمان بهبودی، رواندرمانی دورهای | یادآوری مصرف دارو، کاهش استرس محیطی | پایداری درمان و کنترل بیماری |
۸. بازگشت به زندگی عادی و شغلی | با درمان صحیح، بسیاری از بیماران میتوانند تحصیل یا کار خود را ادامه دهند. | افزایش اعتماد بهنفس، احساس هدفمندی، ارتباط مجدد با اجتماع | ارزیابی عملکرد شناختی و اجتماعی | مشاوره شغلی، برنامهریزی هدفمند زندگی، حمایت از خودباوری | فراهمکردن فرصتهای شغلی و اجتماعی | استقلال، عزتنفس و کیفیت زندگی بالا |
اسکیزوفرنی یا روانگسیختگی یک اختلال جدی مغزی است که درک فرد از جهان را دگرگون میسازد. این بیماری به عنوان یک روانپریشی طبقهبندی میشود، به این معنی که فرد در دورههایی ارتباط خود را با واقعیت از دست میدهد. این اختلال یک بیماری چند وجهی است که توسط ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و ناهنجاریهای ساختاری یا عملکردی مغز ایجاد میشود و حدود ۰.۳ تا ۰.۷ درصد جمعیت جهان را تحت تأثیر قرار میدهد. اسکیزوفرنی بر خلاف تصورات غلط، به معنای شخصیت دوگانه نیست، بلکه به معنای گسیختگی در عملکرد طبیعی ذهن است.
بیماری اسکیزوفرنی به معنای تجربه یک دنیای درونی آشفته و غیرواقعی است. کلمه “Schizophrenia” در اصل از دو کلمه یونانی به معنای “ذهن دوپاره” گرفته شده است، که منظور از آن دوپاره شدن یا گسست میان تفکر، احساسات و رفتار فرد است، نه دوپاره شدن شخصیت. این بیماری حالتی است که در آن افکار و ادراکات درهمریخته میشوند، و فرد ممکن است دچار عقاید ثابت غلط (هذیان) یا تجربههای حسی کاذب (توهم) شود. این وضعیت در نهایت منجر به رفتار اجتماعی غیرعادی، کاهش فعالیتهای هدفمند و کنارهگیری از زندگی اجتماعی میشود.
بیماری اسکیزوفرنی مستقیماً ارثی نیست، به این معنا که تنها یک ژن مشخص عامل آن نیست و انتقال آن از الگوی مشخصی پیروی نمیکند، اما عوامل ژنتیکی نقش بسیار مهمی در افزایش خطر ابتلا دارند. این بیماری یک اختلال چندعاملی است که ترکیبی از ژنهای متعدد و محرکهای محیطی خطر آن را افزایش میدهند. اگر فردی در خانواده درجه یک (مانند والدین یا خواهر/برادر) به اسکیزوفرنی مبتلا باشد، خطر ابتلای سایر اعضای خانواده بالاتر از میانگین جامعه است. با این حال، اکثر افرادی که سابقه خانوادگی دارند، هرگز به این بیماری مبتلا نمیشوند، که نشان میدهد محیط و عوامل دیگر نیز تعیینکننده هستند.
منظور از “بیماری اسکیزوفرنیک” در واقع همان بیماری اسکیزوفرنی است، که در آن فرد مبتلا به اسکیزوفرنی را اصطلاحاً “بیمار اسکیزوفرنیک” یا “فرد مبتلا به اسکیزوفرنی” مینامند. این بیماری نشاندهنده یک اختلال در عملکرد مغز است که با دورههای روانپریشی عودکننده یا مداوم مشخص میشود. بیمار اسکیزوفرنیک اغلب با چالشهای جدی در زندگی روزمره، از جمله مشکلات در تفکر منطقی، کنترل احساسات و تعاملات اجتماعی مواجه است. درمان این افراد معمولاً شامل دارو و حمایتهای روانی-اجتماعی طولانیمدت است تا بتوانند علائم خود را مدیریت کرده و تا حد امکان به یک زندگی مستقل دست یابند.